eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
285 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
286 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️مستان همه افتاده و ساقی نمانده ... 🔹اثری ماندگار از زنده یاد استاد کریمخانی،بمناسبت تاسوعای حسینی
روزی که دست او به شفاعت علم شود خجلت کشد ز دامن پاک گنه، ثواب
علیه‌السلام 🔹خیمۀ عطش🔹 غم از دیار غم‌زده عزم سفر نداشت شد آسمان یتیم که دیگر قمر نداشت این سو درون خیمۀ سیراب از عطش خواهر ز حال و روز برادر خبر نداشت عبّاس اگر چه دست کشید از دو دست خویش از یاری حسینِ علی دست بر‌‌نداشت او جسم خویش را سپر آب کرده بود جز مشک پاره‌پارۀ جانش سپر نداشت درد و غمش تمامی از این بود که چرا یک جان برای هدیه به او بیشتر نداشت... او رفت و مادرش پس از آن روز خویش را امّ‌البنین نخواند که دیگر پسر نداشت 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یادِ قدِ تو هر مصرعی که در قلم آید کنم بهانه‌ی مشق و هزار جا بنویسم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ۷۲ حج ناتمام است حسین شعرخوانی عاشورایی سعید بیابانکی در شب شعر «رندان تشنه لب» سال ۱۳۹۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل خون وعشق کربلا صحرایی از خون بود وعشق صحنه ی دیدار مجنون بود وعشق یک طرف فریاد می زد عاشقی یک طرف شام شبیخون بود وعشق خیمه ها می سوخت از هرم عطش کودکی یک گوشه دلخون بود وعشق یک طرف زینب دلش در خیمه گاه یک طرف دنبال مجنون بود وعشق خاک صحرا بوی عطر یاس داشت گوشه ای دستی پر از خون بود وعشق ناله های بی کسی ،دلواپسی آخرین فریاد گلگون بود وعشق قامت سبز الفبای عطش پیش روی علقمه نون بود وعشق عشق تنها مانده بود وعاشقی داغ تنهایی وهامون بود وعشق حلق خشک غنچه ای در خواب خون پاسخی بر عشق بی چون بود وعشق هرکه عاشق بود آن شب مانده بود مدعی زین حلقه بیرون بود وعشق کربلا خود را به پایان می کشید غرق خون لیلی ومجنون بود وعشق حسینی
آن تندباد تیر ، بگو با تنت چه کرد ؟ با قلب مثل آینه ‌ی روشنت ، چه کرد ؟ وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است با ما ، ببین که روضه‌ ی افتادنت چه کرد؟ می‌ گفت روضه‌ خوان : که تنت غرق تیر بود هر تیر ، واژگون که شدی ، با تنت چه کرد ؟ افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا بر خاک ، سنگ ، با رخِ بی‌ جوشنت چه کرد؟ انداخت این سه شعبه تو را ، باغبان ! ببین با حلق نازکِ گل در گلشنت ، چه کرد ؟ جان داد خواهرت ، به خدا ! تا که دید ، شمر با چکمه ، در کشاکشِ جان دادنت ، چه کرد؟ ای بوسه ‌گاه مادر دریا ، گلوی تو ! آن تیغ کُند ، با رگ و با گردنت چه کرد؟ از حال رفت و بی ‌رمق افتاد ، روضه‌ خوان دیگر نگفت از این ‌که پس از کشتنت ، چه کرد؟ یا ایها العزیز ! پس انگشترت کجاست ؟ آن گله گرگ ، با تن و پیراهنت چه کرد ؟ لرزید آسمان ، چو دویدند اسب ‌ها بر سینه زد رسول ، مگر دشمنت چه کرد ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما ملت عشقیم و غزل‌خوان حسینیم در هردو جهان دست به دامان حسینیم هیهات که ذلت بپذیریم به عالم جمهوری اسلامی ایران حسینیم