ـــــــــــــــــــــــ
پیر مغان
▪️اصطلاح پیر مغان هم مانند اصطلاح رند در زبان شعر از سنائی تا عطّار از معنی ظاهری خود خلع شده و به کسی اطلاق شده است که در دکان او متاع قلب و تزویر فروخته نمیشود. در دکان او کالائی عرضه میشود که شخص را از هواهای شیطانی و نفسانی دور کند و او را مست و بیخود کند، یعنی از حرص و آز شهوت غافل سازد. پیر مغان مرشد و راهنمای واقعی است.
او کسی است که به تأیید نظر حلّ معمّا میکند و مشکل جویندگان حقیقت را برطرف میسازد. او جام جهانبین و دل روشن و ضمیر پاک دارد و چون از او میپرسند که این جام جهانبین را کی به او دادهاند میگوید در ازل و در آغاز آفرینش، زیرا آفرینش انسان عبث نیست و انسان موجود خوابنده و خورنده و کُشَنده نیست و حامل امانت الاهی است.
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حلّ معما میکرد
گفتم این جام جهانبین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد
هدایت در دست پیر مغان است و شیخِ مدّعی و زاهدِ ریاکار وعدهٔ هدایت و سعادت میدهند امّا به ضلالت و شقاوت میبرند. شیخ میگوید در آن جهان تو را شرابی خواهند داد که مستیبخش روح است است و درخور نیکوکاران است، اما پیر مغان همین شراب هدایتبخش را با نور الاهی واقعی خود به تشنگان حقیقت میپیماید، پس اوست که وعده را به جا میآورد:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
▪️در شعر حافظ پیر مغان پیر هدایت و مرشد انسان و انسان کامل است. رند آزادهٔ پاکباز وارستهای است که از همه قیود آزاد است امّا سر تعلیم و ارشاد ندارد. پیر مغان مقامی والاتر دارد زیرا راهبر و راهنما و مشکلگشا است و حافظ نمیخواهد سر از آستان او بردارد زیر آستان او سرای دولت و خانهٔ فتوح گشایش است:
از آستان پیر مغان سر چرا کشم
دولت درین سرا و گشایش در این در است
آئینهٔ جام، صص ۴۱_۴۲
شرح مشکلات دیوان حافظ
ـــــــــــــــــــــــ
خرابات
▪️خرابات هم از کلمات رمزی و نمادی در شعر حافظ است. سنائی و عطار و حافظ این کلمه را از معنی پست و حقیر و زشتِ آن تجرید کرده و مفهوم بسیار عالی و شریف به آن بخشیدهاند. این هم قدرت شاعر را در تصرف در معانی میرساند و هم توانائی او را در تصرّف در نفوس و افکار مردم نشان میدهد. خرابات به گواهی جمیع نصوص و متونِ تاریخی جایگاه عیاشان و هرزهگردان و بدکاران و مُقامران (قماربازان) بوده است. لفظ خرابات هم این معنی را تأکید میکند، یعنی از لحاظ اخلاقی ویرانترین و پستترین جائی بود که ممکن بود در شهری پیدا شود:
هم خراب از لحاظ ظاهری، زیرا مقررات اجتماعی اجازه نمیداد که چنین جائی در محل معتبر و مرغوبی باشد و بنای خوب و آبادی داشته باشد و هم از لحاظ معنوی؛ زیرا محل فساد و تباهی و خرابی بوده است.
حافظ و شاعران پیش از او با پیوندی معناشناسی و با یک دستکاری ماهرانه که تنها از نفوس ابداعگر و خلّاق ساخته است، خرابات را به آرمانشهر و مکانی مقدس و آباد و معمور از جهت معنوی و روحانی تبدیل کردهاند. توانائی حافظ در این است که هم به معنای اصلی پست و نکوهیده آن و هم به مفهوم والای آن از نظر خود اشاره میکند:
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری زِ کجا میبینم
خرابات مغان را هم تجلیگاه نور خدا میداند و هم تعجب میکند که
چه نور والائی از چه جای نامناسبی! و نیز میگوید:
در عشق خانقاه و خرابات شرط نیست
هرجا که هست پرتوِ روی حبیب هست
آئینهٔ جام
شرح مشکلات دیوان حافظ
شادروان استاد عباس زریاب خوئی
-از آدمها بت نسازید!
این خیانت است.
هم به خودتان، هم به خودشان.
خدایی میشوند که؛
خدایی کردن نمیدانند!
و شما در آخر میشوید،
سر تا پا کافر خدای خود ساخته…
📓 غروب بتان
✍ #نیچه
-امروز 15 اکتبر زادروز ویلهلم نیچه؛
فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی،
آهنگساز و فیلولوژیست بزرگ آلمانی.
51.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم/
میزبانی شیراز از عصر شعر سراسری «راز نصرالله»
🔰عصر شعر سراسری «راز نصرالله» در کتابخانه عمومی رئیسی اردکانی شهر شیراز، با حضور جمعی از شاعران و ادیبان استان فارس برگزار شد.
🌐https://www.aparat.com/v/asd1u5r
🔊 @farspl
چند نکته برای به روی کاغذ آوردن کلمات از امی دیردون:
📘۱. سهمیه روزانهای را مشخصی کنید که بتوان آن را مدیریت کرد. شروع هدفگذاری خوب میتواند حدود سیصد کلمه باشد، ولی به خاطر داشته باشید همچنان که به فرایند نوشتن خو میگیرید این تعداد را افزایش دهید. ثبت روزانهای از خروجی کار خود داشته باشید. آن را روی یخچالتان بچسبانید یا روی در؛ به هر حال جایی ویژه در زندگیتان به آن بدهید.
📗۲. پانزده دقیقه زمان برای تمرکز کردن کنار بگذارید. هدفتان رساندن این زمان به یک ساعت یا در صورت امکان بیشتر باشد.
📒۳. جلسه نوشتن خود را با سر زدن به ایمیل یا هر چیزی دیگری غیر از نوشتن شروع نکنید.
📙۴. هر چیزی که امکان دارد حواستان را پرت کند خاموش کنید؛ آهنگ رادیو یا تلویزیون. برخی میتوانند حتی با اینها هم بنویسند، ولی چند روز بدون آنها هم امتحان کنید، شاید عملکردتان بهتر بود.
📕۵. وقتی گیر کردید، از نوشتن آزاد استفاده کنید؛ مثل اینکه روی کاغذ با خودتان حرف میزنید؛ مثلاً: میخواهم بفهمم در این صحنه مشکل دو شخصیت با هم چیست. در این فکر بودم...
کرده است جهل و آز، عریض و طویلتان
بدجور، بدقواره شده مستطیلتان!
عریان شده است جنگل سرسبز، از درخت
خرطومتان چقدر حریص است و فیلتان!
هر برج سربلند که قد می کند علم
باشد گواه قدرت جرثقیلتان!
در طبعتان نبوده اگر میل آخرت
دنیا که ساخته به مزاج علیلتان!
پروا نمی کنید که پر وانمی کنید
حتی به قدر بال مگس جبرئیلتان؟
تاریخ هم به دور شما خط کشیده است
حتی به موزه راه ندارد فسیلتان
#محمد_علی_مجاهدی
شاعر کیست و شعر چیست؟
(استاد ملکالشعراء بهار)
شاعر آن است که در وقت تولد شاعر باشد. به زور علم و تتبّع نمیتوان شعر گفت. تقلید الفاظ و اصطلاحات بزرگان و دزدیدن مفردات و مضامین مختلفهٔ مردم و با هم ترکیب کردن، کار زشت و نالایقی است و نمیشود نام آن را شعر گذاشت. کسی که طبع ندارد، کسی که از کودکی شاعر نیست، کسی که اخلاق او از مردم عصرش عالیتر و بزرگوارتر نیست، و بالأخره کسی که هیجان و حس رقیق و عاطفهٔ تکاندهنده ندارد، آن کس نمیتواند شاعر باشد، ولو مثل قاآنی صدهزار شعر بگوید یا مثل فتحعلیخان صبا چند کتاب پر از شعر از خود به یادگار بگذارد.
...
صنعت و سجع و قوافی هست نظم و نیست شعر
ای بسا ناظم که نظمش نیست الّا حرف مفت
شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب
باز در دلها نشیند هر کجا گوشی شنفت
ای بسا شاعر که او در عمر خود نظمی نساخت
وی بسا ناظم که او در عمر خود شعری نگفت
درخت، منتظرِ ساعتِ بهار شدن
و غرقِ ثانیههای شکوفهبار شدن
درخت، دست به جیب ایستاده آخرِ فصل
کنار جاده، در اندیشهی سوار شدن
درخت منتظر چیست؟ گاریِ پاییز؟
و یا مسافرِ گردونهی بهار شدن؟
و او شبیه به یک کارمندِ غمگین است
درست لحظهی از کار بر کنار شدن
گرفته زیرِ بغل، برگههای باطله را
به فکر ارّه شدن، سوختن، غبار شدن
درخت، دید به خوابش که پنجره شده است
ولی ملول شد از فکرِ پر غبار شدن
و گفت پنجرگی آه دورهی سختیست
بدونِ پلک زدن، چشم انتظار شدن
و دوست داشت که یک صندلی شود مثلاً
به جای دار شدن، چوبهی مزار شدن
درخت، ارّه شد و سمت شهر راه افتاد
فقط یکی دو قدم مانده تا بهار شدن
ولی درخت ندانست، قسمتش این بود:
برای یک زنِ آوازهخوان، سهتار شدن
#محمدسعید_میرزایی
📢 تمدید شد
پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران
⏳ تمدید مهلت ارسال آثار تا پایان مهرماه
📚 بخش های جشنواره
۱- بخش زبان فارسی:
شعر(سنتی/نو)
ترانه
سرود
تصنیف
۲-بخش دیگر زبان ها
شعر(انگلیسی/عربی)
ترجمه(از فارسی به انگلیسی و عربی)
📜 موضوعات محوری جشنواره
۱-قرآن و اهل بیت(ع)
۲- آرمان خواهی توحیدی
۳- پایداری اسلامی و استکبارستیزی
۴- شهیدجمهور و شهدای خدمت
۵- مضامین آزاد
موضوع ویژه:
*حضرت شاهچراغ(ع)*
🌐 نشانی اینترنتی جشنواره:
Roytab.ir/sherebaran5
کانال اطلاع رسانی در ایتا
@Shere_baran_festival
📠 ارتباط با دبیرخانه
استان فارس، شهرستان شیراز
بلوار زند- ابتدای خیابان شهید فقیهی-مجتمع شهید فقیهی جهاد دانشگاهی
تلفن:
☎️ ۰۷۱-۳۲۳۰۰۷۱۶
📮نحوه ارسال آثار:
پیام رسان ایتا
۰۹۰۳۸۱۳۵۹۳۹
تارنما
🌐 Roytab.ir/Default/GenerateForm/419
دبیرخانه جشنواره سراسری دانشجویی شعرباران
#پنجمین_جشنواره_سراسری_دانشجویی_شعر_باران
نهمین کنگره سراسری شعر و داستان ایثار به میزبانی شیراز برگزار می شود
✅محورهای موضوعی کنگره: شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان؛ زیست شهیدانه و ایثار اجتماعی؛ شهدای مظلوم غزه و محور مقاومت؛ شهدای امنیت، جهاد تبیین و جهاد علمی؛ شهدای مدافع حرم و شهدای شاهچراغ؛ شهدای غریب آزاده و شهدای غواص؛ نماز، امر به معروف و حجاب در سیره شهدا و بانوان عاشورایی (مادران، همسران و دختران معظم شهدا و جانباران).
جوایز نفرات اول تا سوم در رشته شعر درهرکدام از قالبهای یاد شده، به ترتیب ۲۵، ۱۶ و ۱۰ میلیون تومان است.
۳ اثر برگزیده بخش شاعران جامعه ایثارگری، جوایزی به مبلغ ۲۵ میلیون تومان و ۵ اثر برگزیده این بخش، جوایز ۵ میلیون تومانی دریافت خواهند کرد.
آثار رشته داستان در قالبهای داستان کوتاه، داستان کوتاه کوتاه و طرح رمان پذیرفته میشود.
جوایز برگزیدگان بخش داستان به این شرح خواهد بود: ۳ اثر برگزیده داستان کوتاه، ۱۲ میلیون تومان؛ ۳ اثر برگزیده بخش داستان کوتاه کوتاه، ۷ میلیون تومان و جایزه بخش طرح رمان، ۳ جایزه حمایت از تولید اثر تا سقف ۵۰ میلیون تومان. سه اثر برگزیده داستان نویسان جامعه ایثارگری هم جوایزی به مبالغ ۱۰ دریافت خواهند کرد.
شاعران و داستاننویسان سراسر کشور بدون محدودیت سنی میتوانند آثار خود را به صورت فایل word به پست الکترونیک دبیرخانه به نشانی isaar.festival@gmail.com بفرستند یا به شماره ۰۹۱۷۵۶۴۹۴۶۳ در پیام رسانهای بله و ایتا ارسال کنند.
با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
تهران شده بازیچه موهای بلندت
یک شهر نشستند تماشا بکنندت
مجموعه شعری که خدا شاعر آن است
تضمین شده در باغچه ها بند به بندت
با طعم لبت صنف شکر خانه خراب است
این مرتبه هم قند فریمان گله مندت
بازار گل شهر محلات به هم ریخت
وقتی گذر قافیه افتاد به خندهت
دین و دل من، چشم و لبت، موی تو...تسلیم!
کافر شدهام در جدل چشم به چندت
با درد دیابت که کنار آمدهام، کاش
یک شب برسد جان بدهم با لب قندت
چندیست مهندس شده این شاعر بی چیز
شاید بپسندد پدر سخت پسندت...
#علی_صفری
۲۵ مهر سالروز درگذشت محمد فرخییزدی
(زاده سال ۱۲۶۷ یزد -- درگذشته ۲۵ مهر ۱۳۱۸ تهران) شاعر و روزنامهنگار
او که در مدرسه مرسلین انگلیسی یزد، تحصیل میکرد، در ۱۵ سالگی به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه میسرود، از مدرسه اخراج شد.
در نوروز سال ۱۲۸۷ " برخلاف سایر شعرا که معمولاً قصیدهای در مدح حاکم و حکومت میساختند" شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند. در پایان آن سروده، ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغمالدوله قشقایی حاکم یزد چنین گفت:
خود تو میدانی نیَّم از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پایبوس
لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی
بهمن و کیخسرو و جمشید و فریدون شوی.
او به دستور حاکم یزد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و زندانیاش کردند. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور از طرف مجلس شد. ولی وزیر منکر چنین واقعهای بود. دو ماه بعد شعر زیر را با ذغال بر دیوار نوشت و از زندان فرار کرد.
به زندان نگردد اگر عمر طی
من و ضیغمالدوله و ملک ری
به آزادی ار شد مرا بخت یار
برآرم از آن بختیاری دمار
او درباره دوخته شدن لبانش سرودهاست:
شرح این قصه شنو از دولب دوختهام
تا بسوزد دلت از بهر دل سوختهام
در اواخر سال ۱۲۹۷ به تهران کوچ کرد و مقالات و اشعار مهیجی را درباره آزادی در روزنامهها انتشار داد. وی در جریان جنگ جهانی اول به عراق رفت، اما مورد پیگرد انگلیسیها قرارگرفت و هنگامی که بهطور ناشناس عزم ورود به ایران را داشت، به دست سربازان روسیه مورد سوء قصد قرارگرفت. او در دوران نخست وزیری وثوقالدوله، با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کرد و به همین سبب مدتها زندانی شد. با وقوع کودتای سوم اسفند، همراه با بقیه آزادیخواهان بازهم مدتی را در باغ سردار اعتماد زندانی شد.
در سال ۱۳۰۰ در تهران روزنامه توفان را انتشار داد، اما بارها توقیف شد و در مواقع توقیف، با در دست داشتن مجوز و امتیاز سایر روزنامههای «پیکار» «قیام» طلیعه آئینه افکار» و «ستاره شرق» مقالات و اشعارش را منتشر میساخت.
در سال ۱۳۰۷ بهعنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب شد و به همراه محمدرضا طلوع، تنها نمایندگان بازمانده در جناح اقلیت را تشکیل دادند. با توجه به اینکه بقیه نمایندگان حامی دولت بودند، وی مرتبا از سوی آنها ناسزا میشنید و حتی یکبار مورد ضرب و شتم قرارگرفت. از آن پس با اظهار اینکه حتی در کانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد، ساکن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار کرد.
وی از راه شوروی به آلمان رفت و مدتی در نشریهای به نام «پیکار» که صاحبامتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابیاش را منتشر ساخت و در ملاقاتی با تیمورتاش فریب وعده او را خورد و به تهران بازگشت و به سی ماه زندان محکوم شد.
در شهریور ۱۳۱۸ در زندان مسموم شد و بنا به اظهار دادستان، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد. گرچه گواهی رئیس زندان حاکی از مرگ او بر اثر ابتلا به مالاریا بود.
«لشکر بدون مرز»
زیر آسمان
زیر بارشی وسیع، از هجوم بمبها
زیر بار سقف خانهها
زیر بارها شکنجۀ فجیع؛
زیر چکمههای سنگدلترینِ سنگها؛
روبهروی چشمهای کور این جهان
لحظههای شاد کودکانه را
قتل عام میکنند...
سمت دیگر زمین
غربِ غرق در غروبِ غیرت و شرف
در کنار نقشههای شوم؛
سالهاست،
مثل یک مترسک اسیر
پیر و ناتوان نشسته است
نه! به خوابِ مرگ رفته است؛
ای جهان!
ما اگرچه روبهروی تیربارهای پیشرفتهایم
لحظهای
زیر بارِ تیربارها نرفتهایم
پیش رفتهایم...
ما
لشکر بدون مرز
در کنار غزۀ همیشه سبز
پشت این نوار زنده و غیور
هوشیار
پُر امید و پرتوان
مثل کوه استوار
ایستادهایم...
✍🏻 #فاطمه_دبیری
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
نه نام فدای نان خود خواهم کرد
نه پشت به آرمان خود خواهم کرد
از روی حساب آبروداری را
سرلوحه ی امتحان خود خواهم کرد
#محمد_علی_ساکی
شکستی بال های آرزویم
وگفتی هیچ وقت از آن نگویم
دلم پرواز را می خواست ،اما
قفس را تنگ تر کردی به رویم
#محمد_علی_ساکی
شاعر ارجمند
پنل اختصاصی رایگان برای معرفی شما در نقشه ادبی شاعران معاصر
ایران آماده است .وارد شوید پایگاه خبری شاعر www.shaer.ir
دوستان شاعر عضو محفل در صورت تمایل به عضویت در پایگاه خبری شاعر در نقشه ادبی شاعران معاصر از طریق آدرس زیر وارد شوند وثبت نام کنند ،🌹🌹
﷽
• وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
• کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
• طبیب از من به جان آمد که "سعدی" قصه کوته کن
• که دردت را نمیدانم برون از صبر درمانی
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی انجمن و بیان مباحث ادبی
۴ تا ۶ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
فرهنگسرای طاووسیه
(بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
انجمن شعر سعدی
اسلام فهندژ
[ @sheresaadi ]