نماهنگ شکست آینهها - خبرگزاری فارس https://www.farsnews.ir/amp-media/14020523000436
شرحِ درد...
عده ای وقت فتنه کور شدند
از رهِ انقلاب دور شدند
فکر کردند آخرِ کار است
با ستم خالصانه جور شدند
در میان ترقهبازیها
نشئه از بادهیِ غرور شدند
شبِ فتنه به دامشان انداخت
دشمنِ انقلابِ نور شدند
حامی و یاورِ براندازان
چون رضایِ رشیدپور شدند
خوششان آمد از براندازی
کیف کردند و مور مور شدند
بر علیه بسیجیان وطن
دست بر تیر و سنگ و زور شدند
چون زمانِ لگد پرانی بود
در ستمپیشگی شرور شدند
آخر اما به لطف یاری حق
تکتکِ این قبیله بور شدند
عدهای از حسینیان اما
از بصیرت پر از شعور شدند
در رهِ یاریِ ولایتِ عشق
بادهنوشانِ اهلِ شور شدند
چه جوانان، که با فداکاری
اُسوهی عزت و شعور شدند
گر چه در گوشهیِ خیابانها
زیر سنگِ ستم بلور شدند
مست چون آرمان و روح الله
چون جوانان فاو و هور شدند
پدر و مادرانشان در غم
بهرِ دین خدا صبور شدند
عدهای در رسانههای وطن
خادمِ سنگرِ حضور شدند
چون محمدرضایِ شهبازی
آگه از ضربهیِ قصور شدند
مرد و مردانه پای حق ماندند
مثل یاران حق ، غیور شدند
فحش خوردند و پای دین ماندند
غم کشیدند و در سرور شدند
فتنه بد بود ،خوب شد اما
دشمن و دوستها مرور شدند
دشمنان رو شدند و حقجویان
تشنهی نفخهی ظهور شدند
تنبهتن در ره شهیدانیم
پای خون شهید میمانیم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
سلام صبحتون زیبا
لحظهها میگذرند
گرم باشیم و پر از فکر و امید
عشق باشیم و سراسرخورشید
زندگی همهمهی مبهمی از
رد شدن خاطرههاست
هر کجا خندیدیم،
هر کجا خنداندیم،
زندگانی آنجاست
🌴🕯🌴
امان از چینی ها
کار آدم به دست چینی هاست
همه از دم به دست چینی هاست
می شود گفت بعد حضرت حق
کل عالم به دست چینی هاست
هرچه محصول می شود تولید
بیش یا کم به دست چینی هاست
برف شادی، گلایول سر قبر
شادی وغم به دست چینی هاست
کت وشلوار شیک دامادی
رخت ماتم به دست چینی هاست
کار تولید سنج وطبل عزا
درمحّرم به دست چینی هاست
بسته بندیِ شیک ومجلسیِ
رطب بم به دست چینی هاست
ناو، ماشین، موبایل، هرچه که هست
چه بگویم به دست چینی هاست
عمده ی صنعت کپی کاری
که مسّلم به دست چینی هاست
فنر مبل خانه ات که برآن
داده ای لم به دست چینی هاست
هرچه کالای بیخود وبنجل
خوب ومحکم به دست چینی هاست
کردنِ توی شیشه وپخشِ
آب زمزم به دست چینی هاست
خلق اسباب بازی شکلِ
زال ورستم به دست چینی هاست
روی انگشترت ببین حتی
نقش خاتم به دست چینی هاست
طرح وتولید کوره ی آتش
درجهنم به دست چینی هاست
ابتکار نخست تولیدِ
آب شلغم به دست چینی هاست
اره و میخ وسوزن وسنجاق
همه در هم به دست چینی هاست
کفش چینی زده ست پایت را
باز مرهم به دست چینی هاست
از مسیحی بپرس تولید
عکس «مریم» به دست چینی هاست
توی تولید هر طرف بروی
باز پرچم به دست چینی هاست
جلمه ای که ردیف آوردم
توی شعرم به دست چینی هاست
هرچه در زندگی برای بشر
شد فراهم به دست چینی هاست
قاتل جان ما شده کرونا
مرگ مان هم به دست چینی هاست
#احمد_رفیعی_وردنجانی
شعر طنز
«کودتای مرداد و شعر فارسی» یکی از رویدادهای سیاسی- اجتماعی معاصر فارسی که تاثیری شگرفت و همه جانبه بر ادبیات و فرهنگ و شعر فارسی، گذاشته کودتای 28 مرداد 1332 بوده است. اهمیت این رویداد در تاریخ ادبیات معاصر به اندازه ای بوده که منتقدان شعر معاصر در کنار دو انقلاب مشروطه و اسلامی، این رویداد را در جایگاه یکی از تعیین کننده ترین بزنگاه ها، برای جریان شناسی تاریخ ادب معاصر قرار داده اند. این اهمیت را در اغلب کتابهای تاریخ شعر معاصر و ادوار آن میتوان دید تا جایی که سرفصل تحول میانه ی عصر پهلوی، در نظر منتقدان منطبق با این رخداد مهم سیاسی است. جایگاه این حادثه را در کتاب های ادوار شعر فارسی شفیعی کدکنی، چشم انداز شعر نو ایران زرقانی، جریان شناسی شعر فارسی حسین پور چافی، تار یخ تحلیلی شعر معاصر شمس لنگرودی و دیگر کتاب های مرجع در شعر معاصر میتوان دید. چرخش سیاسی حاصل از این اتفاق، تغییری جدی را در بدنه ی شعر فارسی و جریانهای وابسته به آن پدید آورده؛ از جمله کمرنگ شدن نقش آشکار ادبیات روسگرای برآمده از نشست نویسندگان و شاعران ایران و شوروی و حرکت این شاخه، به سمت شعر نمادین چپ گرا در آثار کسانی چون کسرایی نمود یافته، جریانی که به شعر چریکی دهه ی بعد منتج شده است. علاوه بر آن شاخهای شعر نمادگرای نیمایی، با فضایی مبهم و مه آلود و زمستانی و تاریک، در شعر این دوره قوت می یابد، جریانی که آغاز آن با نیما و اوج آن با اخوان و شاملو و دیگر پیروان نیماست. شاخه ای دیگر از شاعران پس از کودتا، سرگردان و نامید به تخدیر و سیاهی و پوچی و مرگ و عصیان و عشق های برهنه متوسل، می شود، جریانی که بر آمده از ناامیدی های رایج در فضای جامعه است، این شاخه در بعد عصیانی خود در آثار کارو و نادرپور و توللی پس از کودتا و دفترهای نخستین فروغ و آثار بسیاری دیگر از شاعران فارسی جلوه یافته است؛ هرچند برخی شاعران رمانتیک این دوره کوشیدهاند، بین مفاهیم تغزلی و اجتماعی- مبارزاتی، آشتی ایجاد کنند؛ اتفاقی که به برخی سروده های ابتهاج و بعاد نصرت رحمانی منعکس شده است.
"نگاهی به فلسطینسرودهای از سیمین بهبهانی/ به بهانهی سالروز درگذشت شاعر"
سارا چه شادمان بودی، با بقچههای رنگینت
شال و حریر ابریشم، کالای چین و ماچینت
سارا چه راستگو بودی آندم که چشم معصومت
آیینهی سحر میشد وقت قسم به آیینت...
با قوم خود بگو سارا هرگز نبوده تا امروز
یکلحظه خشم و بیزاری با مردم فلسطینت
سارا گریستی آتش بر قتل عام خونباری
صهیون نشان دوزخ شد از شعلههای نفرینت
سارا بگوی با موسی: سودای دین دیگر کن
کز ننگ خود جهانخواری داغب نهاده بر دینت
سارا بپرس از موسی کاین افعیان نمیبینی
یا اژدهای افعیکش تن میزند ز تمکینت
سارا جنازهها اکنون افتاده بر زمین عریان
برکش کفن اگر داری از بقچههای رنگینت
شعر"سارا چه شادمان بودی" از دفتر "دشت ارژن" انتخاب شده که بسیاری از اشعار سیمین بهبهانی را با موضوعهایی نزدیک به ادب پایداری در بر میگیرد.
این شعر پس از کشتار عام صبرا و شتیلا، در شهریورماه ۶۱ سروده شده؛ با این حال، نوع نگاه بهبهانی به جنگ و بهموازات آن، مسالهی فلسطین، کاملا متفاوت با دیگر شاعران فارسی در این دوران است و گاه، سرودههایی از شاعران فلسطینی از قبیل: فدوی طوقان، سمیحالقاسم و محمود درویش را به خاطر میآورد.
ساختار شعر، از تقابل گذشته و حال، دوران خوشی و ناخوشی ساخته شده و این تقابلِ شبه ایدئولوژیک را در تقابل نمادهای فلسطینی و یهودی استفاده شده در شعر، بهخوبی میتوان دید؛ با این حال بهبهانی، بر خلاف [اغلب] شاعران فارسیزبان که منشا این تقابل را عناصر دینی میدانند، بهشیوهی شاعران فلسطینی، بیشتر به جنبهی انسانی و عاطفی بروز این تقابل توجه داشته است. هرچند جنبههای ملی موجود در فلسطینیات عربی را در شعر او نمیتوان پیدا کرد. نوع تصاویر و واژههای شعر نیز کاملا متفاوت با شعر انقلاب است و در مجموع، سبک و محتوای شعر بهبهانی را با تمام مشترکاتی که با برخی اشعار انقلابی دارد، نمیتوان در بوطیقای ادبیات انقلاب اسلامی قرار داد.
بهبهانی با توجه به نوآوریهایش در وزن شعر، در این غزل نیز از تکرار ارکان "مستفعلن مفاعیلن"، بهره برده که از منظر موسیقایی با رخوت، سوال و اندوه حاکم بر شعر تناسب دارد؛ اما از منظر آوایی و زیباشناسی، چه این وزن و چه بسیاری از وزنهای غزلهای او با ساختار ادبی اشعارش سازگاری ندارد و دست کم، حسی زیباشناسانه را به مخاطب عام و حتی در بسیاری موارد خاص، القا نمیکند.(نقل از کتاب در کوچهباغهای پرتقال و زخم، محمد مرادی، صص ۲۲۸ و ۲۲۹)
#سیمین_بهبهانی
#شعر_فلسطین
#نقد_شعر
@mmparvizan
شعر طنز (قاطی هم شد..)
ماه ومهتاب قاطی هم شد
دوغ و دوشاب قاطی هم شد
من خودم تُوی آسمان دیدم
کِرم شب تاب قاطی هم شد
موقع خواب بود وخمیازه
خُرخُر و خواب قاطی هم شد
تُوی بازار کشمش وآجیل
کشک وجوراب قاطی هم شد
خواستم آب صورتم بزنم
بنزین وآب قاطی هم شد
بس که دور وبر تو چرخیدم
چرخ وچرخاب قاطی هم شد
قاب عکست زدست من افتاد
شیشه وقاب قاطی هم شد
خواستم چینی ام تَرَک نخورد
شعر سهراب قاطی هم شد
گفتم از کوچه ی تو رد بشوم
بی تو مهتاب قاطی هم شد
داشتم کله پاچه می خوردم
مغز واعصاب قاطی هم شد
از گلستان که آمدم بیرون
هشتمین باب قاطی هم شد
باز هم قافیه کم آوردم
دوغ و دوشاب قاطی هم شد
ساعت پنج ودَه دقیقه ی صبح
دیده و خواب قاطی هم شد
/#حسین کیوانی
⛔️خستگی ممنوع⛔️
ماییم از جان بر کفان و سربداران
از نسل عاشق پیشهی دریا تباران
در جان ما فریاد عاشورا ،مدام است
عشق است فریادِ بلندِ حقمداران
تا هست از، داغی که بر جان گل افتاد
در باغ مینالند روز و شب هَزاران
دلداده و دیوانهی عشق حسینیم
مِی میدهد یادش به جمع میگساران
با روضههای مقتلش خون بر دل ماست
بر حنجرِ ما زخمهای نیزهداران
تا شوق وصل این جذبهی نایاب دارد
کی خسته میگردند جمعِ رهسپاران
در راه او هستیم تا جان در بدن هست
سرخ است از عشقش تمامِ لالهزاران
در راه وصل اوست شیرین هرچه سختی
آینده خواهد بود آنِ بُردباران
آن روز که صاحبزمان میآید از راه
میشوید از دل غصهها را مثلِ باران
میآید او و ما به امید ظهوریم
با عشق او هستیم از امیدواران
دستور داده رهبر فرزانهی ما...
نزدیک قله ،خستگی ممنوع، یاران
#خستگی_ممنوع
#جانم_فدای_رهبر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
مسجد ،کانون مهر
مسجد ای کانون پر مهر خدا
ای زلال جاری آیینه ها
ای سرای عشق ومهر و دوستی
محفل آغاز شعرو دوستی
سنگر پرواز تا معراج یار
مسجد ای گلخانه ی پروردگار
گلشن گلهای یاس واطلسی
خانه ی احساس وبی دلواپسی
مسجد ای محراب جنگ با گناه
پر گشودن تا حریم کبریا
چشمه ی زاینده رودٕ عاشقی
مسجد ای بود و نبود عاشقی
جبهه ی فرهنگی امروز ما
پایگاه عشق مردان خدا
ای مقاوم سنگر دشمن شکن
روبرو با نقشه های اهرمن
مسجد ای کانون پاک زندگی
خانه ی آزادی و آزادگی
خیمه ی ایمان و عشق و همدلی
در تو جاری می شود نام علی
بانگ حق جاریست از گلدسته آت
می شود هر عاشقی دلبسته ات
ای بهشت بچه های با صفا
مسجد ای زیباترین شعر خدا
پرورشگاه خدا جویان خاک
مهد دلهای همیشه تابناک
نسل تو نسل حسینی پرور است
نسل مسجد ،نسل نور وباور است
مسجد ای شیرازه ی حُجب وحیا
اولین دروازه ی حُجب وحیا
خانه ی آرامش و صلح و صفا
خلوت خاموش پاک کبریا
پایگاه بچه های انقلاب
«آفتاب آمد دلیل آفتاب »
#سروده :حسین کیوانی
از شیراز
#به بهانه ۳۰مرداد روز جهانی مسجد