غلامحسین اشرفی _ شب انتظار 4_6008351328013648399.mp3
زمان:
حجم:
4.63M
شب به گلستان تنها منتظرت بودم
باده ی ناکامی در هجر تو پیمودم
منتظرت بودم، منتظرت بودم...
«شب انتظار»
خواننده : غلامحسین اشرفی
شاعر : محمود ثنایی
آهنگساز : مجید وفادار
#۴آذر
#محمود_ثنایی
⬅️مبحث طنز
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خنده دار به چالش میکشد.
در تعریف طنز آمدهاست:
«اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعفها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد میکشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی میکند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
به کار بردن کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشتهاست.
در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشتهاست.
سابقاً در فارسی هجو به کار میرفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست.
در فارسی هزل را نیز به کار بردهاند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
#نورمحمدی
بی برق گشته کشور اما چراغ داریم
رفته کبوتر از شهر اما کلاغ داریم
یک عده کاخ دارند در قلهک و لواسان
در گوشه ی ورامین ما یک اتاق داریم
یک عده بچه هاشان در شرق و غرب عالم
ما نیز عمه ای در شهر نراق داریم
خوردند عده ای بس نان و کباب و چنجه
بهر مکیدن اما ما هم سماق داریم
یک عده بنز و پورشه شاسی بلند و کوتاه
در انتهای یک ده ما یک الاغ داریم
یک عده کرده خود را پیکر تراشی توپ
ما غیر فتق و لوزه قطعا شقاق داریم
یک عده روی چون ماه بوتاکس کرده آن را
ما نیز چهره ای چون بدر و محاق داریم
یک عده ای پروتز کرده است جسم و ما هم
از بس به چاله رفتیم پایی چلاق داریم
یک عده بینی خود کرده است نوع خوکی
ما نیز بر رخ خود گنده دماغ داریم
یک عده می خورند و یک عده می برند و
ما از حقوق اندک هم ارتزاق داریم
بر وفق عده ای هست اوضاع کشور اما
باقی است جای شکرش چونکه وفاق داریم
#علیرضا تیموری
﷽
• من نظر باز گرفتن نتوانم همه عمر
• از من ای خسرو خوبان تو نظر باز مگیر
• گر چه در خیل تو بسیار به از ما باشد
• ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
[شیخ اجل سعدی]
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی و بیان مطالب ادبی
۳/۵ تا ۵/۵ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۰۹
فرهنگسرای طاووسیه
(بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا)
🔸️ اولویت شعرخوانی با عزیزانی است که زودتر تشریف میآورند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
انجمن شعر سعدی
اسلام فهندژ
[ @sheresaadi ]
#اصطلاحات_ادبی
#بث_الشکوی
❇️ بَثُّ الشَّکْوی ، اصطلاحی بلاغی به معنی شکایت شاعر از روزگار و اهل آن که از قول یعقوب علیه السّلام : اِنّما اَشکُواْ بَثِّی وَ حُزْنی اِلَی اللّه وَ اَعلَمُ مِنَاللّهِ ما لا' تَعْلَمُون (یوسف : 86) اقتباس شده است .
◀️ شعر شکوایی فارسی از قرن سوم آغاز شده است و در آثار بازمانده از نخستین سرایندگان پارسی گوی ، چون رودکی سمرقندی ، ابوشکور بلخی و کسایی مروزی ، به رگه هایی از شعر شکوایی برمی خوریم .
◀️ شاید کهن ترین نمونه این نوع ، قصیدة دندانیّه رودکی باشد. او در این سروده از شادیها و فراخی های زندگی خود سخن می گوید و به مقایسه آنها با حال و روز پیری خویش می پردازد و از ضعف و عجز خویش می نالد
◀️ شکواییه ها اصولاً ازغم و درد سرشته شده اند، اما گاه با طنز، و حتی هجو و هزل نیز عجین اند. پاره ای از سروده های شاعران طنزپرداز و هزل سرا چون سوزنی سمرقندی و عبیدزاکانی و یغمای جندقی را، که نشان دهنده ی گلایه مندی از اوضاع و احوال روزگار است ، می توان در ردیف شعر شکوایی آورد، از جمله قطعة طنزآمیز ابوالقاسم امری ، شاعر قرن دهم ، که دربارة وضع آلوده زندان حکومتی است و شاعر با نیشخند از هجوم شپش به سراپای خود سخن می گوید.
◀️ یکی از خصوصیات شعرهای گلایه و گله آمیز، سادگی و صمیمیت آن است. شاعر از روزگار ناراحت است، از مرگ، می نالد. بنابراین شعر و کلام دلش را می گوید. در این گونه شعرها مخاطب من است. شعر را برای خودش می گوید. برای همین جنبه ی عاطفی در این گونه اشعار بر جنبه های دیگر غلبه دارد. بسیاری از شعرا که در مدح قوی هستند، این نوع اشعار سروده اند. مانند: رودكي، منوچهري، مسعود سعد، انوري و ...
حافظ آموزان در «خلوت انس» گردهم میآیند/
حافظآموزان و مدرسان مرکز حافظشناسی، چهارشنبه هفتم آذرماه در ویژهبرنامه «خلوت انس» در تالار بزرگ حافظ با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، گرد هم میآیند.
🔻🔻🔻
https://farhangi-fars.com/?p=60423
🔻🔻🔻
https://fars.farhang.gov.ir/fa/news/770517/
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸
طنزیمات اجتماعی روز
یکی میگفت مشکل از فساده
یکی میگفت درد از اقتصاده
تُوی دارالاماره ی کشور ما
عبیدالله یکی شَم زیاده
۰۰۰۰۰۰۰
عزیزُم درد مردم اقتصاده
به هر جا بنگری بی عدل وداده
دلیل اینکه مشکل کم نمی شه
عبیدالله توُ کشور زیاده !
........
همین اخاذی میراث یزیده
لواسان سازی میراث یزیده
تواین قرن جدید وعصر امروز
همین سگ بازی میراث یزیده
.........
جهان امروز در جنگی جدیده
داره هر روز صدها کشته میده
کسی که روسری را از سر انداخت
بدون شک که از نسل یزیده
..........
آخه آدم که بال و پر نداره
دهان که قفل وپیچ ودر نداره
بیا وفکر اولاد وطن باش
سیاست که پدر مادر نداره !
...........
نوای شاعری را ساز کردی
در شادی به رویم باز کردی
ما که داشتیم کلاسیک می سرودیم
مرا آلوده و طناز کردی
........
# حسین کیوانی
#شعر طنز اجتماعی
کمالالدین مسعود خُجندی معروف به شیخ کمال و کمال خجندی از عارفان و شاعران پارسیگوی قرن هشتم هجری بود. تولدش در خجند فرارود بود؛ اما پس از سفر حج در تبریز ساکن شد. شیخ کمال در خدمت سلطان حسین جلایر درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سر میبرد. وی از شاعران بزرگ اواخر قرن هشتم است که مخصوصاً در غزل سرایی مهارت داشت. بسیاری او را پیوند دهنده ادب فارسی ایران با ادب فارسی تاجیکستان میدانند. دیوان او شامل غزلهای مطبوع زیاد و غالبا مقرون به ذوق عرفانی است. کمال خجندی معاصر حافظ بود وی در سال ۷۹۲ هجری قمری یا ۸۰۸ هجری قمری درگذشت. آرامگاه او در تبریز است.
#معرفی_شاعر #کمال_خجندی
پاییز و نسیم صبحدم میخواهم
یک صبح خوش و بدون غم میخواهم
ای دوست! بیا که در کنارت امروز
یک چایی داغ تازه دم میخواهم
#مجتبی_باقی