مادر شدی تا نام مادر جان بگیرد
در چشمهای عاشقش باران بگیرد
مادر شدی تا در پناه نام پاکت
بیحرمتی بر نام زن پایان بگیرد
تسبیح بار از دوشهای خسته برداشت
تا کار از کردار تو فرمان بگیرد
مادر شدی تا شیعه بیمادر نماند
تا عشق از دست تو قرص نان بگیرد
باشد شفیع ما شوی در روز محشر
باشد خدا بر عاشقان آسان بگیرد
مادر! دعای تو اثر دارد، دعا کن
تا انتظار سبز ما پایان بگیرد
#نغمه_مستشارنظامی
#فاطمیه
وارث بهارانیم
از خزر تا خلیج نیلی فارس
دست در دست هم گذاشتهایم
از دماوند تا سر سبلان
دل سپردیم و لاله کاشتهایم
انتخاب من و تو راه خدا
انتخاب من و تو ایمان است
انتخاب من و تو ما شدن است
انتخاب من و تو ایران است
من و تو وارث بهارانیم
رأی ما سرنوشت میسازد
از دل کوه چشمه میجوشد
عشق و ایمان بهشت میسازد
ترکمن، فارس، کرد، ترک و بلوچ
لر و کرمانی و خراسانی
لک و مازندرانی و گیلک
من و تو عاشقیم و ایرانی
من و تو رسم ما شدن داریم
یک صداییم و یک وطن داریم
یک خدا، یک بهار، یک لبخند
من و تو وحدتی کهن داریم
از خزر تا خلیج نیلی فارس
کیش مهر است، کشور نور است
نام ایران همیشه جاویدان
دست دشمن ز خاک ما دور است
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #ایران_اسلامی | #انتخابات
🇮🇷
حقوقبشرهای سوخته
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخمخوردۀ درهای سوخته
بر روی دست، نام خودش را نوشته بود
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوقبشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان!
نام تو مرهم است به پرهای سوخته...
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #فلسطین | #غزه | #رفح
حقوقبشرهای سوخته
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخمخوردۀ درهای سوخته
بر روی دست، نام خودش را نوشته بود
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوقبشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان!
نام تو مرهم است به پرهای سوخته...
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #فلسطین | #غزه
مرد میدان
نمای یک، همۀ عاشقان شبیه هماند؟
تو با تمامیشان فرق میکنی یحیی
تو با شهامت طوفان، تو با صلابت نیل
یزید و حرمله را غرق میکنی یحیی
نمای دو، دل و حبس ابد! عقاب و قفس؟!
نماز شام تو ترسیم صبح فردا بود
قلم به دست گرفتی، نوشتی از غزه
صلای صبح در آیینۀ تو پیدا بود
نمای باز، خرابه، سکوت، خان یونس
نمای بسته، تو بر روی مبل پا برجا
شکوهمند، چنان خار چشم شیطان، سخت
غرور زندۀ آزادگان شدی یحیی
صدای سوختۀ کودکان، محاصره، جنگ
عقاب غزه! از این راه برنمیگردی
«به رغم مدعیانی که منع عشق کنند»
تو در میانۀ میدان نبرد میکردی
نمای آخر این شعر انتفاضۀ توست
جدال یکتنه با گرگهای وحشی مست
جدال یکتنه با تیر و موشک و پهباد
حماس در کف میدان، حماسه با یک دست
جواب دشمن و بدخواه را به خون دادی
کنار پیکر پاکت دعا و قرآن بود
نمای آخر پهبادهای دشمن تو
شهادتیست که سنوار مرد میدان بود
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #شهید_یحیی_سنوار