eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
365 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
602 ویدیو
115 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ هم‌دردی نمی‌یابم سزای خویشتن می‌نهم چون بید مجنون سر به پای خویشتن
فروتنی است دلیل رسیدگان کمال، که چون سوار به منزل رسد، پیاده شود! به نقش کم ز بساط زمانه قانع باش، که نقش بیش چو شد، چشمِ بد زیاده شود!
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
شبنم زیان نکرد ز سودای آفتاب در پای یار، گوهر جان را نثار کن!
‏دشمن دوست نما را نشناسیم زِ دوست،،، ریسمان در دل شمع است، ولی دشمن اوست! ج
عنان به دست فرومایگان مده زنهار! که در مصالح خود خرج می‌کنند ترا !
رتبه می‌خواهی چو خورشید از خلایق دورباش ! سایه از همراهی مردم، به خاک افتاده است.
در باز کردنِ درِ باغِ بهشت نیست فیضی که در گشودنِ بندِ قبای توست
از سکندر صفحهٔ آیینه‌ای بر جای ماند تا چه خواهد ماند از مجموعهٔ ما بر زمین
دل بی وسوسه از گوشه نشینان مطَلب که هوس در دلِ مرغان قفس بسیار است
خود را چو یافتی همه عالم از آن توست چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت