eitaa logo
قرار اندیشه
245 دنبال‌کننده
498 عکس
236 ویدیو
5 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلامُ‏ عَلَيک اَيتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ، اَلسَّلامُ عَلَيک اَيتُهَا الرَّضِيةُ الْمَرْضِيةُ 🔹روضه مادر... 🔹روز شانزدهم... 🔹پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲ بعد از نماز ظهر و عصر 🔹راوی روضه: خانم طاهری خانم اسلامی سُها؛ سرای هنر و اندیشه @gharare_andishe
روضه مادر. روز دوازدهم.mp3
زمان: حجم: 20.96M
🎙 روضه مادر 🔹روز دوازدهم 🔹افقی که گشوده شد... 📆 ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۲ @gharare_andishe
روضه مادر روز سیزدهم.mp3
زمان: حجم: 23.99M
🎙 روضه مادر 🔹روز سیزدهم 🔹جایگاه حضور زن در خانه و اجتماع 📆 ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۲ @gharare_andishe
روضه مادر.روز چهاردهم.mp3
زمان: حجم: 5.36M
🎙 روضه مادر 🔹روزهای فاطمه سلام‌الله علیها 🔹این روزها روزهای فاطمه و این شب‌ها شبهای علی است... @gharare_andishe
روضه مادر. روز پانزدهم.mp3
زمان: حجم: 13.24M
🎙 روضه مادر 🔹ضریح اشک 🔹گفتگو پیرامون متن "راز گریه‌ها و اشک‌های حضرت زهرا سلام‌الله علیها" از استاد طاهرزاده @gharare_andishe
روضه مادر. روز پانزدهم..mp3
زمان: حجم: 8.96M
🎙روضه مادر 🔹مقام مادری در شاکله وجودی زن @gharare_andishe
. ...ای نهضت بیداری! یا فاطمه الزهرا... روضه مادر شنبه ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۰ / حسینیه شهید محسن حججی @soha_sima
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفره مادر، وقتِ باهم بودن... در کنار سفره است که افراد کنار هم می‌نشینند و این مادر است که سفره می‌گشاید .... و وقتِ باهم شدن فرامی‌رسد. و اکنون در غزه چه سفره‌ای گشوده شده! گویی اهالی غزه نیز مهمان سفره مادر هستند... @gharare_andishe
اخلاق در وضع کنونی.۲۸آذر.mp3
زمان: حجم: 18.66M
🎙 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم انسانی" دکتر داوری 🔹جلسه بیست و یکم ۲۸ آذر ١٤٠٢ 🔹بخش سوم، فصل پنجم: توجه به خلقیات و آغاز خودآگاهی @gharare_andishe
قرار اندیشه
🎙#مسئله_اخلاق 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم ان
. چه نسبت و عالمی است که عیب‌ها را آشکار می‌کند و باعث بدی می‌شود و در چه مناسباتی است که عیب‌ها در آن ظاهر نبوده یا نیست؟ آنچه از بی‌اخلاقی می‌بینیم، حاصل یک مناسبات است در‌حالی که ما کمتر به جهان و مناسباتی که در آن بی‌اخلاق شدیم، می‌اندیشیم. این بی‌اخلاقی، ذاتی ما نیست هرچند که ندیدن و انکار این بی‌اخلاقی مجال دیدن مناسبات را به ما نمی‌دهد. اگر به آن مناسبات بیاندیشیم، عیب‌ها هم پوشانده می‌شود و انسان‌ها به وجه یمینی باهم خواهند بود. مسئله در اینجا علوم اجتماعی است؛ کشوری که فاقد برنامه‌ریزی در سازمانهای خود است، دچار اختلال حرکتی است و این امر فسادانگیز است. توجه به خُلقیات ما را به درکی از علوم انسانی می‌رساند که توان فکر کردن به برنامه‌ریزی پدید می‌آمد و این مسئله‌ای است که متوجه دانشمندان می‌شود؛ "زیرا که مسائل را دانشمندان و صاحب‌نظران طرح می‌کنند و چه بسا آنها بسیاری از مسائل را می‌پوشانند." مسئله این است که دانشمندان ما هنوز درک اخلاقی از کار خود ندارند و به شرایط اخلاقی کار خود واقف نیستند. با توجه به خلقیات، خودآگاهی‌ای پیش می‌آید که بتوانیم مناسبات را درک کنیم. در مناسبات، نسبت بین سازمانها و آنچه در سازمانها دارد اتفاق می‌افتد، برای ما پیش می‌آمد‌. آن‌جا با علوم انسانی می‌توانیم راهی برای نسبت دیگری که بین انسان‌ها و سازمانها هست، برقرار کنیم که این منشآ عبور ما از فساد است. @gharare_andishe
بسم الله الرحمن الرحیم درد ما داستان است. شاید اصلی ترین درد هنری مثل سینما ، داستان باشد... چرا که داستان پایه و بن مایه ی فیلمنامه نویسی است. اراده ی این سلسله جلسات از آنجایی آمد که فهمیدیم که «درد ما داستان است». داستان دغدغه ی ماست و خود داستان شخصیتی دردمند و زخمی است که محتاج درمانگرانی دلسوز و دردمند است! ما در این جلسات می خواهیم با هم رمان بخوانیم و بنویسیم و از آوینی و هر متفکر دیگری هم کمک بگیریم تا بلکه بالأخره دستمالی به این درد بسته شود ... در «داستان» یک چیزهایی سرجای خودشان نیستند و ما به دنبال همان ها هستیم. آن پازل های گم شده ... 🌐لینک کانال: @jane_ghalam
. 🖋 جهان به گل نشسته و قایق هامان در برهوت پهلو گرفته بودند! و هیچکس حتی صدفها هم، هو هوی دریا را یادشان نبود و کف اقیانوس در هوای آزاد، لخت و عور از خجالت ترک میخورد! تا اینکه ناگه نمی‌دانم دل کدام قایق نومید کز کرده‌یی شکست و مادر دل رحممان دست شکسته اش را بلند کرد و زد زیر میز خشک و خالی جهان و یک کاسه آب از سقاخانه‌ی پسرش پاشید روی کویر دنیا و طوفان شد آب از سریر جهان لبریز شد و دوید توی دل‌ها و فارَالتّنور بلاخره اشک آمد توی چشمها و آب افتاد زیر قایق زندگی مدِ بزرگ تاریخ، همه سواحل امن و آسایش را غرق کرد کنعان‌ها راه بلندی پیش گرفتند و ما مست روی قایق‌هامان می‌زدیم و می‌رقصیدیم ما آب ندیده ها مست افق بودیم که تا چشم کار می‌کرد آب بود و هر شب اطراف افق رعد و برق، جام به هم میزدند وای از آن همه گردباد که از گوشه کنار دنیا راهی طوفان بودند! بدر کامل ماه فاطمه کم کم باریک شد و مد عقب نشست و جزر لابد ترس کنعان ها را که در کمر کوه کُپ کرده بودند کم کرد طوفان کمی آرام شد شب شد و غزه تاریکِ تاریک به انتظار بدر دوباره نشست و انگار حالا ماه دوباره دارد کمر راست می‌کند انگار میخواهد دوباره سر از تقویم بلند کند تا سیزده دی از چشم‌های معصوم قاسم بن الحسن بدرخشد حاج قاسم عزیزم مثل مادرش خوش قول است آمد و سید رضی را برد ده روز مانده به روز مادرش روز مادر ما کادوی تولدش را داد ماهِ جمالش دارد بلند میشود و دوباره مد به پا میخیزد ای جهان خشک و خالی دامن نچین که آب از همه ی سر ها خواهد گذشت 🇵🇸 @gaze_karbala @gharare_andishe