eitaa logo
قرار اندیشه
253 دنبال‌کننده
468 عکس
191 ویدیو
3 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹به خاطر همه‌ی نقاشی‌هایی که کشته شدند.... 🔹مرثیه‌ای برای کودکان فلسطینی @gharare_andishe
. 🔹روایت زندگی 🔹متن خوانی گزیده ای از کتاب "گلستان یازدهم" 🔹یکشنبه ١١ اردیبهشت ١٤٠١ 🕰ساعت١١ @gharare_andishe
. برای دوست و برادر عزیزم نادر، که با چشمان دریایی‌اش، دیده است چگونه خورشید از مغرب سر می‌زند ▪️چشمان دریایی ▪️در رثای نادر طالب زاده ▫️با حضور 📅 یک‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۰ 📌 کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان @soha_sima
زندگی نادر طالب‌زاده‌ها آیینه‌ی تمام‌نمایی از آینده است. تمام آنچه میتوان و باید بود تا جهانی که در تمنای آنیم تحقق یابد. همانان که در سِلک دوست و رفیقِ شفیق انقلاب باقی ماندند و با خرد و مدارا در زمان غلبه‌ی مشهورات، از دریچه‌ی رسانه راه گشودند و در ماندنِ خود شدت یافتند و هر بار در صورتی زبانِ این وقت شدند و غبارِ چشم‌ها و فهم‌ها را کنار زدند. ...آری سکنی گزیدن در ملجا و پناه حقیقت، چنین وجود و عزمی به انسان‌ها هدیه می‌کند، عزمی استوار و راسخ... ای کاش ما نیز قصه‌ی خود را در قد و قامت این چنین مردان بیابیم و استشمام بوی وجودشان ما را به حقیقت رهنمون شود، تا شاید نوری بتابد و مستمسکی دست‌های ضعیف ما را یاری کند و از این زمانه‌ی غریب گذر دهد. "مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا" @gharare_andishe
خداوند به چه زیبایی حکیم بودنش را آخرین جمعه ماه مبارک برایمان هویدا کرد؛ وقتی زندگی و سلوکت خاص و نادر باشد، در چنین روزی هم ملکوتی می شوی. آری شهادت حاج نادر آغاز راه است که با بقیه راه ها متفاوت است زیرا چون چشمه ی جوشانی است که طالبان حقیقت را به خود فرا می خواند. برداشتن گام های جدی در مسیری طولانی را طالبیم. @gharare_andishe
شاید بتوان گفت امروز معلمی عنوان شغلی و امتیازی اجتماعی محسوب می‌شود و تعلیم و تربیت به تدریس تقلیل پیدا کرده‌است. به عبارتی مقام معلمی به ابتذال شغل تقلیل پیدا کرده و چه بسا نازل‌تر از آن، معلم ابزاری در خدمت اِعمال روش شده و دانش‌جو یا دانش‌آموز محلی برای لحاظ این اراده. و حال آن‌که اگر معلمی را مقام انبیاء‌ست، پس معلم در مقام دلسوزی و شفقت نسبت افراد است. اوست که باید درد ایجاد کند و راه پرورش را هموار کند و از انسان‌ها دست‌گیری کند. مقام معلمی، مقام توجه است. مخاطب خود را متوجه وجود خودش می‌کند تا عزم ساختن و پرداختن جهانش را بیابد و روح او را برای بنای عالَمی دیگر و بودنی دیگرگونه پرورش می‌دهد. عالَمی که در آن فضای روح‌افزای انسانیت و بزرگ‌منشی برپا می‌شود. ...و معلم امروز عاجز از همه‌ی این‌ها، نسل آینده را در زندان استعدادیابی‌ محبوس می‌کند و آنها را برای آینده‌ای تا حد مسیر شغلی و تامین معیشتی خوب آماده می‌کند و چه بسا آینده‌ای پر از ترس را برای او رقم می‌زند و تربیت او را در واژه‌ی تحول‌خواهی و روش‌ها و متدهای مختلف، تعریف می‌کند. شاید جوانانی که روزی پای در میدان دفاع مقدس نهادند؛ معلمانی همچون مطهری‌ها و بهشتی‌ها و در راس آنان امام داشتند که روح آنها را فراخ و سینه‌ی آنان را ستبر کردند تا با گذر از خود، طنین بودنی دیگر را به صدا درآورند. ✍ @gharare_andishe
. 🔹روایت زندگی 🔹متن خوانی گزیده ای از کتاب "گلستان یازدهم" 🔹یکشنبه ١٨ اردیبهشت ١٤٠١ 🕰ساعت١١ @gharare_andishe
قرار اندیشه
. 🔹روایت زندگی 🔹متن خوانی گزیده ای از کتاب "گلستان یازدهم" 🔹یکشنبه ١٨ اردیبهشت ١٤٠١ 🕰ساعت١١ #نام
. "دستش را محکم گرفتم، گفتم باید به من بگویی راهکار این قضیه چیه؟ ! این را به من بگو، چرا من شهید نمیشم؟ یک نگاهی به من کرد و گفت:... راهکارش..." . . . ، حکایت زبانی رازگونه است، حیات بخش است، جان می‌دهد و جان می‌برد! حکایت راه رفتنی در روشنایی روز و وجود است که جاری است و ادامه دار، در آن نور امید میبینی و حیاتی که آغاز شده، از همین اکنون در فرداها حاضر است. راه رفتنی است که راه رو خود راه بر می‌شود و جریان پیوسته حیات را در کرانه وجود ادامه می‌دهد... @gharare_andishe
شاید آنروز که اولین جنبش فمینست‌ها شکل گرفت و زنان را نسبت به وضعیتشان معترض کرد، چیزی فراتر از یک حرکت اجتماعی و اعتراض به حقوق نابرابر می‌توانست شکل بگیرد. گویا گوش‌ها و قلب‌ها متوجه امری اصیل شده بودند و ندایی را شنیدند که خبر از گمشدگی روح زنانه‌ی عالَم می‌داد؛ اما در میدان عمل چیز دیگری رخ داد و زبان‌ها چیزی بیش از حقوق برابر با مردان را طلب نکرده و به همان اکتفا کردند. به عبارت دیگر زن امکان خود را در جایگاه اجتماعی و تسهیلاتی می‌بیند که او را هم‌تراز مردان کرده و در واقع حس بودن خود را این‌چنین تامین می‌کند و چه بسا که رنج گمشده‌گی خود را مضاعف کرد و همچنان جهان را در انتظار رایحه‌ی ریحانه‌ی وجودش گذاشت. غافل از آنکه اگر زن امروز خواهان عبور از بحران‌های امروزینش است، راهی جز رجوع به نحوه‌ی وجودش و توجه به تذکرات بنیادین ندارد. اینکه به وضع خویش توجه کند و خود را از پیله‌ی مشهورات برهاند تا چشمش باز شود و جایگاه اصیلش را بیابد. جایگاهی که فراتر از دوگانه‌ی مردانه و زنانه و نزاع‌های القاء شده‌است و چه بسا شانی‌ست عالَم‌ساز. اینگونه زن نیز می‌تواند در کنار شاعر و متفکر از عالَمی دیگر سخن بگوید و در هر صورتی که ظاهر می‌شود تمنای وجودی دیگر را در دیگران زنده کند و با وجه زنانه‌ی خود بر زمانه‌ی استیلای تکنیک، غلبه کند. @gharare_andishe
رزقمان پای سفره پر برکت مادری که دو دسته گل خود را تقدیم انقلاب کرده بود، چه زیبا رقم خورد. لبخندی که از چهره محو نمیشد و در عین صلابت، بیان شیوایی از مادر شدن و مادری کردن داشتند. بیش از پسران خود از پسر برادر می گفت؛ احمد، که همیشه از خدا میخواست پسران او را بگیرد اما این تک پسر را از برادر نگیرد. زبانی شاعرانه گشوده بود و رضایتی که از این مادری انقلاب داشت، او را پر از امید به آینده آن کرده بود. "گفتی که تو را عذاب خواهم فرمود حیرانم از اینکه در چه جا خواهد بود آنجا که تویی، عذاب نبود آنجا آنجا که تو نیستی، کجا خواهد بود؟" ✍ @gharare_andishe
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"اگر از تو درباره فلسطین پرسیدند.. به آنها بگو: در آنجا شهیدی است که شهیدی او را حمل می‌کند و شهیدی از وی عکس میگیرد و شهیدی او را بدرقه میکند و شهیدی بر وی نماز می خواند." *محمود درویش* @gharare_andishe
شهادت شیرین ابوعاقله رخدادی شاعرانه بود که از عمق هستی جوشید و خود را به ما نمایاند. آنجا که کلمات اصیلند و از دریچه دوربین مخابره شده و راوی مظلومیت انسان می‌شوند، شهادت را رقم می‌زنند. او که خود را به ندای شعر هستی سپرده بود تا بتواند از فلسطین و بی‌کسی‌اش بگوید، مرگی با شکوه را از آن خود کرد. مرگی که حیات از آن می‌جوشد و قلب‌ها را به تپش وامی‌دارد و آهنگِ سرآغاز هستی را می‌نوازد.این است که ماجرای شهادت او پرحرارت است، بر قلب انسان‌ها هجوم می‌آورد و آن‌ها را تسخیر می‌کند... آری! جای تعجب نیست که این چنین شاعرانه زیستن در جهان غلبه و تصرف برتافته نشود. شعری بخوان شارات شعری بخوان شعری بی تشویش وزن شعری با روشنی استعاره زمزمه یی روشنفکرانه گوش ها راهیان آهنگند طنین حرکتی است که حرف من در ذهن خواننده می آغازد 🤲اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک @gharare_andishe