در روزگاری که افراد به کناری ایستادهاند و رتق و فتق امور را بر دوش دیگری میبینند و مدام از راههای بیرونی مدد میجویند و چشم انتظار دستی هستند تا مسائل و مشکلات را سامان بخشد و خود، بدون آنکه بدانند چرخهی چالشها و بحرانها را بازتولید و تقویت میکنند و هر کس به طریقی به دنبال راههای طیشدهی دیگران و رونوشت از آنهاست، شاید نظر به رخداد "فتح خرمشهر" کمی دلها و قلبها را آگاه بنماید.
گویا هستی، بهواسطهی زبانِ فتح خرمشهر با انسانها سخن گفته و نشان داده اگر وجودشان در میدان عمل قرار گیرد و همت طی کردن راه را داشته باشند، همین کافیاست تا عبور از نشیبِ راه میسر گردد.
پیراسته کردن پدیدهی " فتح خرمشهر" از اطلاعات و تاریخنگاریهای مشهور و روایتهای بنبستزا، میتواند ارادهی جوانانی که آنروز در مقابل هجمهی ناتوانی و ترس و یاس بروز کرد، را قابل مشاهده کند، تا در نهایت بتوان وجود جوانان آن روز را مدنظر آورد تا در تمنا و طلبی قرار گیریم که دست بر زانوان همت خود نهیم و از واهمهی تکیهی بر دیگری رهایی یابیم و به جای یافتن مقصر و ایراد سخن و خطابه و پند و موعظه، از سر درد و دلسوزی جان خود را درگیر مساله کنیم تا همت ساختن متبلور و شکوفا شود؛ در این وقت نَفَس باد صبا، خبر از عالَمِ دِگر میدهد و سرآغاز حیات میشود، و اگر این فرصت مغتنم شمرده نشود، با بیخردی از دست میرود که : گل عزیز است غنیمت شمریدش فرصت . . .که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد.
#راه_حیات
#فتح
#گشودن
✍#مصیر
@gharare_andishe