🔹واقعیت و آرمانِ خمینی
انسانِ اسیر قیل و قالهای بیهوده و نافرجامِ امروز، همواره محتاج ذکر است. نیازمند یادِ کسانیست که آرام و استوار راهی در میان راهها گشودهاند و سخنی تازه بر زبان راندهاند و چشمها را منظری دیگر بخشیدهاند؛ تا شاید روحِ از نفسافتاده و بی رمقش جانی تازه بیاید و یادِ ایام، عزمش را جزمتر و امکان گشودگیها را محتملتر کند.
...واقعیت کجاست؟ آرمان چیست؟ سرزمین تحقق آرمانها و رویاها کجاست؟ چگونه باید فاصلهی بین این دو را پیمود؟ ستیز میان آرمان و واقعیت تا کِی؟!
با شروع حوادث بزرگ و نوید تاریخِ دیگر، قلب و دل انسانها به اهتزاز در میآید و چه بسا شوق و شور و سرمستی، آنها را در سرزمین آرمانها یکجا نشین کند و در وضعیت آسمانی و ملکوتی مستقر کند؛ چنان که گمان کنند با انقلابِ رخداده میتوان طومار ظلم و ستم و هرآنچه انسان را گرفتار نفسانیت کرده پیچید و تمدن مدرن را به مرز فروپاشی رساند.
در این میان خمینی اما استثنا بود. او که خود سرچشمهی مستی و فناء بود، استوار راه میگشود و رهبری انقلاب را میکرد، در وضعیت آسمانی قرار نگرفت. میان ملک و ملکوت غیریتی ندید؛ همین بود که توانست راه ملکوت را از میان مسائل و مشکلات و فقدانهای واقعی بگشاید و چون ستیزی بین آرمان و واقعیت نمیدید، توانست بر ضرورتهای تاریخی واقف گردد و حرکت انقلاب را نه در نزاع میان ثمرات تجدد که در تقابل با عقل آن ببیند و بنابراین مردم را دعوت به طلب و تمنایی کرد تا گشودگیهای راه را با انتظار ممکن ببینند و به دنبال تحقق جهانی میان دو جهان باشند.
شاید بیش و پیش از هر چیزی دعوت خمینی، دعوت به فکر باشد تا بدون هیچ ضرورت بارشدهای، خود را در امروزمان بیابیم.
#آرمان
#واقعیت
#فکر
✍#مصیر
@gharare_andishe