🔹در دنیای ما شان کار و چه بسا خود کار در نسبت با برونداد و نتیجهی آن سنجیده میشود؛ اگر چه انسان ذاتا، هرکاری را برای غایت و هدفی انجام میدهد و به دنبال اثر عمل خود است؛ اما در جهان امروز میان زندگی و حیات آدمی و کار او فاصله افتاده و از این رو به کار عنوان شغل داده میشود و عموما مواردی بیرون از خود کار و عمل آن را ارزشمند میکند که میتوان منفعت مالی را از مهمترین آنها دانست.
شاید کارمندی از جملهی ظهورات این امر است که در جهان توسعهنیافته صورت اسفبارتری هم دارد. فضایی که در غالب ادارات ما وجود دارد و انسان در خدمت اجرای قوانین و اعمال آنها است؛ که با بروزشدن یا افزودهشدن جزییات به قوانین، آدمی در دورِ باطلی قرار میگیرد که مشقتها و زحمتها به اشتباه نام "کار" را یدک میکشند و خون حیات انسان، در انتظار اثرمندی کارهای به واقع بیاثر، میخشکد.
شاید بتوان گفت در جایی که کار برای ضرورتی غیر از خود آن و پیوند حقیقی آن با وجود انسان تعریف شود؛ او در پناه امنیت مالی حیات انسان را به مسیری خطی و روالی روتین تبدیل میکند و امکان آینده را در پس تسهیلات رنگارنگ این نوع زندگی از دست میدهد و به داشتن نام و عنوان شغلی، بیمه و سابقهی کار، راضی میشود.
در این نحوه بودن، مهمترین چیزی که ذبح میشود انتظار آدمی برای آشکارگی حقیقت است. روال چارچوبمند و مشخصشدهی کار هیچگاه انسان را متوجه عجز خود نمیکند و بیاثری کارها در جان انسانها را نمیبیند پس همواره در باتلاق ساعات کاری زیاد هر روز غرق میشود و برای فرار از پوچی به این نحوه از کار کردن رنگ اخلاقیبودن میزند.
اما گویا کار واقعی با انتظار نسبت وثیقی دارد. در جایی که انسان برای ارزش خود کار متناسب با حضور خود در این جهان سعی در آشکار کردن حقیقت دارد، بدون هیچ انگیزه و نفع بیرونی و تشویق و پاداش بالادست خود، برای ساختن جهان خود شب و روز نمیشناسد و بیغرض در مسیر حرکت میکند و مدام انتظار آمدنِ حق را دارد و امیدوارانه با شور و وجدی توصیف ناشدنی راه آینده را میجوید.
#کار_مندی
#کار_واقعی
✍#مصیر
@gharare_andishe