پیراهنی خونین..
اسم پیراهن خونین که میآید ناخودآگاه روضهای در ذهنم ترسیم میشود...
پیراهنی خونین و چاک چاک
با تفاوت آنکه اینجا جسم شهید را با احترام طوافِ خانه عشق میدهند و بر دستان مردمی عاشق پرور راهی میعادگاهشان میکنند...
و این مردم با تشییع شهید عهدی را در دل خود یاد آور میشوند و محکم تر بر سرِ ماندنِ آن عهد قسم میدهند.
یا بگویم شهید با شهادتش عهدی را در دل و جانمان زنده میکند...و یادآور آن حیاتِ حقیقی مان میشود
اینجا حتی خانواده شهدا تکریم میشوند و کسی آنها را نه دشنامی میدهد و نه حتی از سیلی زدن خبریست....
اما قسمتی دیگر از این روایت پیراهن خونین که آدمی را در حیرت میبرد،
آن است که به ازای هر یک قطره خونِ شهید،
عالَم، حیاتی دیگر پیدا میکند و قلوب بیدارتر و زنده تر میشود...
نمیدانم سِّرِ این گونه شهادت در چیست!
شهید حججی
شهید سلیمانی
شهدای شاه چراغ
هرکدام در میدانی حماسه آفرین بودند اما
در مظلوم ترین و آرام ترین حالتِ ممکن
به فیض شهادت نائل میشوند و دل آدمی جوری دیگر برای مظلومیت این چنین رَشیدانی میسوزد و خون میشود...
#شاه_چراغ
✍#گل_یاس
@gharare_andishe
قرار اندیشه
شجاعت و مردانگی تنها از افسر و سپاه و نیروی انتظامی نبود؛
تنها در استاد و مدیر و مقام بلند مرتبه نبود؛
شجاعت گوهر نابی است که مهم نیست در چه مقام و منسب و تحصیلی باشی؛ فقط کافیست در هر کجای عالم هستی، محکم پای خودت و کار خودت بمانی.
حتی همان جارو کردنت با نیت و اینکه انجام وظیفهات به نحو احسنت باشد، تو را در وقت خودش جایی قرار میدهد که بهترین خودت را بدون ترس و چشم داشتی در یک لحظه به میان آوری؛ لحظه ای که نشانگر مدتیاست که تو نفست را میساختی و جالب آنکه آن اتفاق را هم از خود نمیدانی و میدانی قدرتت از کجا سرچشمه گرفته،
ایمان و یقینی که به حضور تام حضرت داشتهای، ایمان و یقینی که سلاح دشمن را از کار میاندازد.
یا حتی میتوانی نوجوانی ۱۰ ساله باشی که هنگام زمین خوردن دیگری
که جای پدرت یا نهایتا برادر بزرگترت هست و در ظاهر او باید بزرگتری کند و حامی تو باشد
آن وقت تو بمانی و کمکش کنی، فارغ از اختلاف سنی
فارغ از آنکه حتی لحظه ای درنگ کنی که او از تو بزرگتر است و...
میدانم جثه کوچکت او را از زمین بلند نمیکرد اما روح بزرگت نه تنها موجب دلگرمی آن مرد و دلگرمی جانِ ما شد، بلکه قدرتی به او داد تا از جایش برخیزد و تو را هم راهی کند از آن صحنهی پر التهاب که هرکس به فکر خویش است....
روح بزرگت کوچکی خودم را یادآور شد
و بزرگی و وسعتی که میتوان داشته باشم و نباید آن را هرگز از یاد برم و به همین اکتفا کنم. کوچکی قدت و بزرگی روحت تلنگری بر وجودم بود که آدمی تا چه اندازه میتواند بزرگ باشد.
🔰صحنه ها رخ میدهند
تا نظاره گر تمامی مردیها و نامردیها شویم؛ آن وقت خودت را ورق میزنی که در این لحظات کجای صحنه خواهم بود! آنگاه که نمیتوان برنامه ای از پیش ریخت که چه خواهم کرد و در یک آن، همه چیز رخ میدهد و خودِ حقیقی و واقعیات به صحنه میآید.
#شاه_چراغ
✍#گل_یاس
@gharare_andishe