6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴
پیاده ها اومدن به جاده شبیه رزمنده ها
که راه آزادی فلسطین میگذره از کربلا
#کربلا
@gharare_andishe
گویا در عالم اربعین دریچهای گشوده میشود و وجه دیگری از حقیقت، خود را نشان میدهد.
وجهی که میتوان سیاست و جامعه را که از شئون تجدد هستند را بار دیگر به نظاره نشست بدون آنکه خود را در بنبست گذشته اسیر بیابیم و با فهمهای غبارآلود کهنه مسائل را بنگریم.
شاید بتوان گفت انسانها در عالَم اربعین، در نحوهای از ارتباط قرار میگیرند که وجود خود را پیوسته به وجود یکدیگر میبینند و در این ربط و ارتباط مناسبات را رقم میزنند. اینکه انسانها در این عالم خود را در آینه دیگری مییابند و به حقیقت این گفتهی معصوم که هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران بخواه و هر انچه برای خود نمیپسندی مپسند، نزدیک میشوند.
در گمان ما شاید اینگونه تصور شود که برای مقابله با سیاست جهان امروز که در پیِ بنیاننهادنِ روابطِ کین و توز میان انسانهاست، نیاز به ابزارهای علمی و نظامی وسیعی وجود دارد که میتوان بهواسطهی آنها به مصاف این نحوه سیاست رفت.
حال آنکه در عالَم اربعین امتداد هر انسان در انسان دیگر دیده میشود، قلبها برای یکدیگر میتپد و دستها به یاری هم شتافتهمیشوند و چشمها منتظر دیدن قدوم انسانهاست و خانه محل سکنای هم میشود.
شاید این نحوه نسبتیافتنِ انسانهاست که سیاستِ بهره و منفعت را به زانو درمیآورد و حرف جدید و وجود دیگری را منصهی ظهور میرساند و شرایط فعلیتِ امکانهای نهفته در انسانها را فراهم میکند و عقلانیتی را رقم زند که با آن میتوان گونهای دیگر از زندگی را سامان داد...
#راه_آینده
#عالم_اربعین
🖊#مصیر
@gharare_andishe
💎 در این کولاک حوادث اگر به پس و پیش امور بی توجه باشیم، زودتر یخ میزنیم و از پا در می آییم.
میخواهیم زندگی دیگری را قبله آمال خود بگیریم اما غافل از ملازمات قبل و بعد آن هستیم. تا زمانی که در بند اوهام دست و پا میزنیم، نمیتوانیم آزادانه راهی به آینده بیابیم.
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
🔹مشایه
راه رفتن را گویی باید از سر گرفت؛
شاید که از یاد برده ایم تجربه برخاستن و راه رفتن را، تجربه ای که شاید مادر بیش از ما شیرینی آن را چشید و گویی باز باید به یاد آورد راه رفتن را..
آدمی با جان خود قدم برمیدارد ،راه را میگشاید، زمین میخورد و برمیخیزد، خسته میشود و هربار عزمی دوباره برای رفتن میکند و امید را میچشد.
راه میرود با پا، با سر، با جان؛ راه میبرد خود را، دیگری را، تاریخ را....
گویی مشایه کربلا چنین امکانی است، راه باز میکند برای انسانی که سواره رفتن، توانی برای قدمهای او نگذاشته است. انسانی که بر تکنیک خود سوار است، دیگر نه مسیر را میبیند و نه باز کردن مسیر را با هر قدم خود و مشي در مسیر اربعین گویی از جنس همان قدم قدم پیش رفتن و هر بار با خود مواجه شدن است..
حال کمی پیاده بیا، در راهی که گویی توان و اختیارش به دست تو نیست...
ترجيع این باشد که تو ما را به بالا میکشی
آنجا که جان روید از او، جان را بدانجا میکشی...
تو جانِ جانِ ماستی، مغز همه جانهاستی
از عین جان برخاستی، ما را سوی ما میکشی...
#یا_حسین
#به_وقت_اربعین
✍#صهبا
@gharare_andishe
در پندار اکثر ما اینگونه است که در هر زمان و موقعیتی میتوان پدیدهها را دید، به آنها اندیشید و در بوتهی نقد یا داوری نهاد.
حال آنکه اندیشیدن به پدیدهها به ارادهی ما بستگی ندارد بلکه در موقف و مقامی دیدن و رویت و تامل به آنچه به چشم آمده رخ میدهد و این دیدن است که موجب خودآگاهی میشود و مواجه از پس خودآگاهیست که بستر تامل و تفکر به وضعیت چیزی را فراهم میکند. شاید آنچه ما نداریم چنین موقف و مقام و به عبارت بهتر فضاییست.
ما علی رغم داشتن متخصصان علوم دینی فراوان و اندیشکدهها و نهادهای متولی امور فرهنگی و داشتن هزاران نیروی مبلغ و مدرس و مولف حوزههای مختلف فرهنگی و خانوادگی و روانشناسی و حقوقی، همچنان در تبیین ضروریات اولیهی دین و ملزومات آن واماندهایم و به شدت دست خالی هستیم و هر روز در دورِ باطلِ کارهای به اصطلاح فرهنگی چرخ میخوریم و تلفات میدهیم.
از مهمترین تلفات کارهای فرهنگیِ این وضعیتِ دلخراشِ سهمگینِ معلق، از بین رفتن «امکان اندیشیدن» است وقتی آنقدر گرفتار خود ماجرا، حواشی، شوهای رسانهای مربوط به آن میشویم که توان ما برای دیدن اصل مسأله از بین میرود و همه در سیکل بازتولید خشم و کینه و نفرت به متولیان آن امر قرار میگیرند و البته در مقابل عدهای نیز همواره به توجیه این روند پرداخته و با پررنگ کردن پیشفرض توطئه و اقدامات دشمن و رسانههای غربی باز هم فرصت فکر را نابود میکنند.
یکی از امور، زنان و مسائلشان است. پدیدهای همچون گشت ارشاد هیچگاه نمیگذارد زن به خودش و طلب وجودیاش آگاهی بیابد و همواره او را در مضیغه وجودی قرار میدهد. با آنکه انقلاب اسلامی فرصتی دوباره برای بازخوانی و ایجاد نحوی از زنانگی بود که میتوانست در عین شریعت، طریقتی در جامعه بیابد و در عین کرامت و حیا از مناسبات دور نماند، انقلاب اسلامی فرصت اندیشیدن به خود، را برای زنان پدید آورد که توانست نسبت دیگری با عالم برقرار کند و امکانات دیگری را به صحنه بیاورد، در موقفی مادر شهید میشود و از سیم خواردار نفس خود یعنی فرزندخواهی میگذرد، درجایی خود بپامیخیزد و آهنگ انقلاب را در راهپیماییهای خونین همپای مردان جامعه مینوازد، حیات میبخشد و زندگی میسازد و همهی اینها نیست مگر به خاطر فرصت اندیشیدن به خود و بازیافتن نسبت خود با عالم....
مثال گشت ارشاد_ این مضاف و مضاف الیه مبهم که نسبت منطقی گشت و ارشاد را معین نمیکند_ نمونهای کوچک از ظهورات این وضعیت است که مانع فهم و درک زن نسبت به خودش میشود و نمیگذارد او آزادانه میان مناسبات و لوازم حضورش در جامعه حقیقتا بیاندیشد، او را در حصار خشم قرار داده و تمنای او برای بودن اصیل را برای همیشه به حجاب میبرد...
#فرصت
#امکان_دیدن
#فکر
#آنچه_یافت_می_نشود_آنم_آرزوست
✍#مصیر
@gharare_andishe
.
در استقبال از اربعینی ها...
اربعینیها قدم به قدم از شهر و دیار خود دل میکنند و به کربلا دل میسپارند. اما عجیب است که شهر و دیارشان دلتنگ آنان میشود و در انتظارشان روزها و شبها را سپری میکند تا آنان بازگردند.
شاید بگویی انسانها منتظر سفرکردههای خویشاند. اما قدری در زمانه ما درنگ کن و ببین کسانی که از شهر و دیار خود به فرنگ میروند بیشتر از آنکه بخواهی آنان به شهرخویش بازگردند میخواهی که تو نیز به فرنگ بروی و شاید انتظار و استقبالی در کار نباشد.
گویی در این سفرها همه شهرها در تمنای نیویورک و.. هستند و دیگر اصفهان و شیراز و تبریز معنای خود را از دست میدهد.
شهرها در جهان امروز معنای خود را از دست دادهاند و سفرنامهها بیشتر دعوت به ناکجا آباد می کنند.
در اربعین وقتی به کربلا میرسی باید به سخن "زُر فانصرف" به دیار خود بازگردی و کربلا را وطن خود نگیری و به شهر و دیار خود بازگردی.
آری گویی سری دیگر در میان است...
#تکیه_اربعینی_ها
@soha_sima
🔸انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد.
🔸انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
🔸جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طیشدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
🔸عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.
#بیانیه_گام_دوم
#انقلاب_اسلامی
@gharare_andishe
او گم شده؛
حرف ها زیاد شده؛
هوای سمی فضا را پر کرده
آنقدر که قلب ها تنگ شده
چشمها جز سیاهی چیزی نمیبیند
گوشها جز همهمه چیزی نمیشنود
پنجره را باز کنید تا هوای تازه صبحدم فضا را پر کند...
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
▪️عقل تو سرمایه سنگین وحی
عقل جهان، کم به ترازوی توست
#یا_رحمه_للعالمین
@gharare_andishe
.
اگر ما متوجه تاریخ و تاریخ ها نباشیم به این پندار دچار میشویم که میتوان در هر تاریخی هر کاری را آرزو کرد و از این جهت با آرزوزدگی روزها و شب ها را میگذرانیم که حاصل آن نیز جز خسران و پوچی چیزی نیست.
اگر متوجه نباشیم؛ در جهان مدرن خدا غایب است و مناسبات این جهان غیر از مناسبات دینی است، ای بسا آنچه از امور دینی داریم همچون کالایی برای رفع بحرانهای جهان مدرن مصرف می کنیم.
اسلام به مثابه راه گشوده خداوند خود یک جهان و تاریخ است که مناسبات و عالم خود را دارد و تا در افق این عالم قرار نگیریم، درکی از جهان اسلام نخواهیم داشت.
لذا براساس مشهورات زمان خود به اسلام نگاه می کنیم و اسلام را در افق روزمرگی ها تجربه می کنیم و این اسلام شاید چیزی جز لقلقه زبان نباشد.
امروز بزرگترین وظیفه هنرمندان و متفکران تذکر به این تجدید عهد است، تا چشم انداز و افق جهان اسلام آشکار گردد.
چشم اندازی که مسلمانان در صدر اسلام با بعثت حضرت محمد(ص) در مقابل خود یافتند و توانستند خود را از ظلمات جاهلیت و پوچی های آن رها کنند و در عهد اسلام زندگی را تجربه کنند.
حضرت امام(ره) نیز به مدد تجدید عهد با اسلام حرکت عظیم انقلاب را هدایت کردند و به نتیجه رساندند، که اگر نبود این تجدید عهد انقلاب میسر نبود.
غفلت از این تجدید عهد و اصرار بر حکومت دینی و اجرای احکام در ذیل جهان امروز کار را به سکولاریسم وارونه میکشاند بگونهای که امور مقدس انتظامی میشود و امور عرفی مقدس.
🔻
.
تجدید عهد پیوند جان و دل است با عهد الهی و اگر جان و دل ما در این پیوند قرار نگیرد، درک اسلام میسر نیست.
از همین روست که حضرت امام راز خود را اینگونه با ما درمیان می گذارند:
من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار، فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و، شهرهٔ بازار شدم
در میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامهٔ زهد و ریا کندم و، بر تن کردم
خرقهٔ پیر خراباتی و، هشیار شدم
واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد
از دم رِند میآلوده، مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
#من_به_خال_لبت_ای_دوست_گرفتار_شدم
@soha_sima
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخره بعد از طی مسیر شلوغ و پرترافیک، به نجف رسیده بودیم؛ تا حرم خیلی راه بود، کنار خیابان ایستاده بودیم تا وسیله ای پیدا شود و ما را به حرم ببرد. بعد از چند دقیقه خودرویی مقابلمان ایستاد. با زبانی که این روزها از پس عربی و فارسی باهم رد و بدل میشد و عجیب حرفها (شبیه آدمها) بهم میرسید، ما و راننده حرف هم را فهم میکردیم. او ما را مهمانهای امام رضا ميديد که باید به حرم میرساند و ما آنجا در نجف، تازه حس میکردیم که عمری است مهمان امام رضاییم و با خود مرور میکرديم برکت ایشان را در عمرمان...
صفای کودکی هایمان، اشکهای مادر و دلتنگی پدرانمان، تحویل سالهایمان... همه بوی خراسانتان را گرفته است.
ایران با نام شما گره خورده یا امام رئوف؛
و باز هم دلتنگی و غم این روزهایمان را به پیشگاه شما میآوریم یا ابالجواد...
غمهای بیحساب مرا زود میبرد
نام گره گشای تو یا ايها الرئوف
#یا_امام_رئوف
#قلب_ایران
@gharare_andishe