eitaa logo
قرار اندیشه
254 دنبال‌کننده
477 عکس
203 ویدیو
3 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴 میان سرخی سینه افقها در بین وسعت دیدگان صحرا رسیده از سفر کاروان خسته رسیده محمل دختران زهرا... @gharare_andishe
48.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. کربلا، فرصت و مجالی است برای گریه و زاری تا راه انس و نسبت با جهان گشوده شود و انسان با درک غربت، راه قرب را بیابد. . 🎥 روضه‌ی کربلا @soha_sima
هربار از کربلا و برای کربلا روضه خوانده‌شده اما اینبار کربلاست که روضه می‌خواند یعنی خودش، مرثیه‌خوان‌ست کربلا روضه‌ی مکشوف میخواند برای ساکنان زمین و فرامی‌خواندشان به آغوشش آدمیان را که در حصار زیبای خود پر از نعمتند و چنان غرق آن، که نقمت آن را نمی‌بینند. کربلا، همچون مادری دلشکسته که از دوری فرزند به گریه آمده و چشم به در دوخته تا شاید، اشارت‌هایش را دریابند منتظر است... همچون مادری غمخوار، که روحِ در تن‌ْآرمیده‌ی فرزند را می‌بیند و میخواهد با مادری‌اش، چشمه‌ی اشک فرزند را باز کند. تا غم‌ بی‌کسی و یتیمی‌اش را به یاد آورد. و بعد که فرزند را خوب آرام کرد، قصه‌ی شهری را برایش بگوید که در آن انسان بود انسان بود و وقتی که در آن خدا بر زمین پای گذاشت و قصه‌ی آدم از سر، آغاز شد و عشق جاری شد... کربلایی صدای پای عشق را در گوش فرزندانش زمزمه می‌کند و انسان اشک می‌ریزد و رنج و غربت خود را به یاد می‌آورد تا شاید در این دنیای بی‌دردی، دردی هم نصیبش شود و هوایی برای تنفس بیابد. @gharare_andishe
حسینِ جان... قلبم چنان مشتاق توست که دهانم خشک شده و خواب از چشمهایم ربوده شده و فقط زل زده به همه ی اتفاقات اطرافم که همه چیز چیده شود و من به تو برسم! نه می‌توانم قدمی بردارم و نه می‌توانم حرفی بزنم! همه می‌پرسند که می‌روی؟ دهانم قفل شده مبهوتم!!! حسینِ جانم!!حسینِ قلبم! من به وسعت همه ی روحم تو را می‌خواهم ...مرا بگیر ببر برای خودت... من تحفه هم نیستم که پیشکش تو بشوم اما جاااانم همه ی جانم تو را می‌خواند... حسینِ جان..در میان انبووووه آدم‌هایی که به سراغ تو می آیند مرا هم سرازیر کن بگذار این رویای شیرین این مدتم مزه اش در دهانم بماند و به جانم بنشیند.. مثل طفلی که ذوق چیزی را دارد هر شب بین الحرمین را تصور می‌کنم و دلم روشن می‌شود. .. شووور و عشق در دلم به غلیان می افتد و حرارت به تنم می‌نشیند و دلی که برایت می‌رود ... و لبی که فقط با دیدن حرم تو لبخند می‌زند و چشمی که به شوق دیدن تو می‌گرید...حسینِ من... حسینِ جان ِ من!! عاجزانه..عاشقانه می‌خواهمت مرا هم ببر... @gharare_andishe
💠 دورِ هم جمع شده‌ایم، تا به کمکِ واژه‌ها، از نو با اربعین دیدار کنیم. 🏴 به موازاتِ اربعین امسال، کانال «باز اربعین» همّت کرده است برای تبادل و به‌اشتراک‌گذاری متن‌هایی که دربارهٔ رخداد اربعین نوشته می‌شوند و از شما عزیزان دعوت می‌کند نوشته‌های خود را برای انتشار با ما به اشتراک بگذارید. 📜 می‌توانید نوشته‌هایتان را برای قرارگیری در کانال، به شناسهٔ زیر ارسال بفرمایید: 💬 @mmnaderi @baaz_arbaeen | …باز، اربعین
پادکست - واژه‌ها در نسبت با اربعین.mp3
20.35M
🎧 «واژه‌ها در نسبت با اربعین» 🎙️ استاد طاهرزاده @baaz_arbaeen | …باز، اربعین
سکرات ایمان در این زمان.mp3
11.46M
🎧 «سکرات ایمان در این زمان» 🎙️ استاد طاهرزاده @baaz_arbaeen | …باز، اربعین @soha_sima
🏴🏴🏴 که داغش تا قیامت آتشی بر جان ما باشد. @gharare_andishe
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*قسمتی از خطبه حضرت زينب در شام* اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است. چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خونهای ما از این پنجه های ناپاک بچکد و پاره های گوشت ما از دهان های ناپاک شما بیرون بیفتد و شما گرگهای وحشی پیوسته به سراغ آن بدن‌های پاک و پاکیزه آئید و بچه کفتارها آنها را در خاک بغلطانند؟ ای یزید! اگر امروز (پیروزی بر ما) را غنیمتی برای خود دانستی، زود باشد که آن را غرامت خود خواهی یافت. در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده ای و هرگز خداوند بر بندگانش ستم نخواهد کرد. من فقط به خدا شکوه می کنم و تنها بر او اعتماد می نمایم. ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، (چراغ) وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم از تو پاک نجواهد شد. @gharare_andishe
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رستاخیز جان خسته و بی رمق رسیده بود به موکبی ایرانی که بالاخره می‌توانستند زبان او را بفهمند. با همان توان اندک و در حالی که مدام اشک می‌ریخت، شماره خانه خود که به گمانم روستایی در ایلام بود را به مسئول موکب می‌داد و او بالاخره شماره را گرفت و پیرزن با ته مانده توانش، لبخندی بر چهره اش نقش بست. کمک کردم به داخل موکب بیاید و جایی مستقر شود.. با لرزه ای که بر اندامش بود، مدام می‌گفت پسرم الان نگرانم میشه، یه کلیه اش کار نمیکنه و نگرانی براش مثل سمّه؛ الان دنبال من می‌گرده و نگران شده.... از حرفهاش متوجه شدم در ورودی کربلا کاروانش رو گم کرده و چندین مرتبه دور تا دور حرم را چرخیده و کسی رو پیدا نکرده؛ بالاخره موکبی پیدا کرده که ایرانی بودند و همونجا نشسته.... اصلا آرام نمی‌شد نه از خستگی که از نگرانی پسرش... مادر است دیگر... هیچ جوری آرام نمی‌شد ... مادری دیگر که توان راه رفتن نداشت، آن سوی موکب نشسته بود. چاره کار، خودِ او بود. کنارش نشست و با زبان محلی خود شروع به دلداری او کرد و او مانند بچه ای در کنار مادر آرام گرفت.. همچنان داشت ادامه می‌داد... از علقمه می‌گفت، از علمدار.. از مادر علمدار... و اینجا بشر چه نزدیک است به ملکوت؛ گویی حقیقت وجود آدمی است که ظهور می‌یابد و خودِ خود را نظاره می‌کند. تو گویی در تعلق به کربلاست که وجود انسان معنا می‌گیرد... @gharare_andishe
یکی از دوستان که اصالتا خوزستانی است، عنوان می‌کرد که در سنت اهالی عراق پیاده روی های متعددی وجود دارد از قبیل پیاده روی اربعین، پیاده روی نیمه شعبان به سمت کربلا، مشایه شهادت امام کاظم، مشایه به سوی نجف در وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله و... در این میان پیاده روی اربعین بیشتر مخصوص «زن و بچه» شمرده می‌شود... و مردان بیشتر رسم موکب داری دارند... پی نوشت: آنهایی که در پی گرفتن قلمروهای زنانه از قبیل حجاب، خانه، روضة،... از زن هستند، نفهمیده اند که این قلمرو به گستردگی عالمی‌ به میان می‌آید و جهانی را در آستانه تحول می‌بَرَد... این تحول و رستاخیز اگرچه نرم است، اما جهانِ ما را می‌سازد چراکه ظرفیتی زنانه نیز در خود دارد.... @gharare_andishe
زندگی و حیات واقعی جنسش دنیایی نیست بلکه جنسش چیز دیگری است ماورای این دنیای مادی و نسبت هایش؛ اینجا فهمیدم که دنیایی بالاتر و برتر از زمین وجود دارد که معنای حیات در آن کاملا متفاوت است با آنچه ما فهمیده ایم و درک کرده ایم. اینجا نه آسایش به آن معنای دنیایی وجود دارد، نه تفریح و شادی های بچگانه زودگذر؛ ولی عجیب شادی و سرحال! آیا فکر کرده ای که این حال خوش از کجا آمده؟؟! اینجا کجاست؟ همه اش عشق است و شور همه اش حرکت است و حرکت ... مقصد این راه کجاست که همه به این شتابان می‌روند؟ ... اینها حتما دیده‌اند، چشیده‌اند که این‌گونه شتابان به سویش می‌روند وگرنه با این همه خستگی راه چطور می‌شود این‌قدر پر انرژی قدم برداشت؟! اینجا اینقدر همه را می‌پذیرند که کوچک، بزرگ، پیر، جوان، کودک، ...همه با لذت می‌روند و این همان حضوری است که باید همیشه در آن بود و زندگی کرد. این همان زندگی واقعی است... @gharare_andishe