🔹اربعین
ندا آمد: وَ مَا تِلکَ بِیَمِینکَ؟
شمردیم
خروارها مفهوم برایِ سوالهایِ بیجوابمان
کرور کرور معنا و تمنا و جستوجویش برایِ حسِ نابهنگامِ پوچیمان
پروژههای به اتمام رسیده و نرسیده برایِ اوقات ِ بیکاریمان
میزِ مباحثه برایِ به حرف و به نطق و به افق رسیدنمان
و ...
و ...
گفت: اَلقِهَا
بیچون و چرا
دار و ندارمان را رو به رویمان به زمین انداختیم.
عریان شدیم.
عجزِ عریانیمان را به معجزهاش متصل کرد.
معجزه را دیدیم.
بعد از آن:
عریان رفتیم و عریانتر برگشتیم.
شاید برای دیدن معجزه باید دستمان را خالی میکردیم.
بعد از آن بلندتر میخوانیم:
اَلقِهَا
اَلقِهَا
اَلقِهَا
#اربعین
#معجزه
#ندار
✍#سکرات
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠رستاخیز جان
خسته و بی رمق رسیده بود به موکبی ایرانی که بالاخره میتوانستند زبان او را بفهمند. با همان توان اندک و در حالی که مدام اشک میریخت، شماره خانه خود که به گمانم روستایی در ایلام بود را به مسئول موکب میداد و او بالاخره شماره را گرفت و پیرزن با ته مانده توانش، لبخندی بر چهره اش نقش بست. کمک کردم به داخل موکب بیاید و جایی مستقر شود.. با لرزه ای که بر اندامش بود، مدام میگفت پسرم الان نگرانم میشه، یه کلیه اش کار نمیکنه و نگرانی براش مثل سمّه؛ الان دنبال من میگرده و نگران شده....
از حرفهاش متوجه شدم در ورودی کربلا کاروانش رو گم کرده و چندین مرتبه دور تا دور حرم را چرخیده و کسی رو پیدا نکرده؛ بالاخره موکبی پیدا کرده که ایرانی بودند و همونجا نشسته.... اصلا آرام نمیشد نه از خستگی که از نگرانی پسرش... مادر است دیگر... هیچ جوری آرام نمیشد ...
مادری دیگر که توان راه رفتن نداشت، آن سوی موکب نشسته بود. چاره کار، خودِ او بود. کنارش نشست و با زبان محلی خود شروع به دلداری او کرد و او مانند بچه ای در کنار مادر آرام گرفت.. همچنان داشت ادامه میداد... از علقمه میگفت، از علمدار.. از مادر علمدار...
و اینجا بشر چه نزدیک است به ملکوت؛ گویی حقیقت وجود آدمی است که ظهور مییابد و خودِ خود را نظاره میکند. تو گویی در تعلق به کربلاست که وجود انسان معنا میگیرد...
#خرده_روایت
#اربعین
@gharare_andishe
یکی از دوستان که اصالتا خوزستانی است، عنوان میکرد که در سنت اهالی عراق پیاده روی های متعددی وجود دارد از قبیل پیاده روی اربعین، پیاده روی نیمه شعبان به سمت کربلا، مشایه شهادت امام کاظم، مشایه به سوی نجف در وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله و...
در این میان پیاده روی اربعین بیشتر مخصوص «زن و بچه» شمرده میشود... و مردان بیشتر رسم موکب داری دارند...
پی نوشت: آنهایی که در پی گرفتن قلمروهای زنانه از قبیل حجاب، خانه، روضة،... از زن هستند، نفهمیده اند که این قلمرو به گستردگی عالمی به میان میآید و جهانی را در آستانه تحول میبَرَد...
این تحول و رستاخیز اگرچه نرم است، اما جهانِ ما را میسازد چراکه ظرفیتی زنانه نیز در خود دارد....
#اربعین
@gharare_andishe
زندگی و حیات واقعی جنسش دنیایی نیست
بلکه جنسش چیز دیگری است ماورای این دنیای مادی و نسبت هایش؛
اینجا فهمیدم که دنیایی بالاتر و برتر از زمین وجود دارد که معنای حیات در آن کاملا متفاوت است با آنچه ما فهمیده ایم و درک کرده ایم.
اینجا نه آسایش به آن معنای دنیایی وجود دارد، نه تفریح و شادی های بچگانه زودگذر؛ ولی عجیب شادی و سرحال! آیا فکر کرده ای که این حال خوش از کجا آمده؟؟!
اینجا کجاست؟
همه اش عشق است و شور
همه اش حرکت است و حرکت ...
مقصد این راه کجاست که همه به این شتابان میروند؟ ... اینها حتما دیدهاند، چشیدهاند که اینگونه شتابان به سویش میروند وگرنه با این همه خستگی راه چطور میشود اینقدر پر انرژی قدم برداشت؟!
اینجا اینقدر همه را میپذیرند که کوچک، بزرگ، پیر، جوان، کودک، ...همه با لذت میروند و این همان حضوری است که باید همیشه در آن بود و زندگی کرد.
این همان زندگی واقعی است...
#اربعین
✍#به_عشق_زهرا
@gharare_andishe
برای به یقین رسیدن
به تمامی آنچه برایمان از اهل کرم گفتهاند
از ازل تا ابد
از آن آغاز تا آغاز دیگرمان
در حضور اربعین میسر و امکانپذیر است
شدتش به نهایت میرسد
و تمامی شور و شوق و ...عشقش
به اوج خود میرسد.
گویی با اربعین، حجت بر همگان تمام میشود و هر کسی به مقام شهادت میرسد
شهادت به اینکه گواهی میدهم هر آنچه که از لطف و عشق حسین گفتهاند،
دیدم و شاهدش بودم....
#اربعین
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe
همیشه با خود میگفتم آنها که به زیارت اربعین مشرف میشوند و در نهایت یک روز توفیق زیارت حضرت نصیبشان میشود
چگونه میتوانند با این زمان کوتاه کنار بیایند؟
آخر انگار آنجا روی دلت میخواهد سیر بمانی و سیر نگاهش کنی!
حرم را میگویم و صحن و سرایش را؛
و همیشه تصور آن داشتم که زیارت غیر از اربعین، زیارتی دل چسب تر و دیداری بیش تر است
اما نمیدانستم که معادلات ذهنیام قابل قیاس با معادلات حسین جانمان نیست
بماند که از ابتدای شروع پیاده روی
چنان شور و شعوری در دلت میافتد که نه تنها زیارتی را میچشی بدون دیدن ضریح و حرم بلکه آغوششان را بیشتر و گرم تر در مقابل خود میبینی و میابی؛
انگار تمام سفرت شده است حرم
به وسعت نجف تا کربلا
انگار تمامی موکب ها میشود ضریح و نگاهت به آن جا دوخته و دلت به تماشایشان گره خورده؛
بعد تصور کن آن هنگام که به حرم میرسی، میابی که این زیارت از ابتدا با تو بوده و ...
از همان ابتدا نگاهت به شش گوشه بود
و حتی همان یک زیارت کوتاه
میشود با کیفیت ترین زیارت عمرت!
کیفیتی که هیچ قابلیت قیاس با کمیت نخواهد داشت.
#اربعین
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe