هدایت شده از مباحث
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد | رهبر انقلاب: همه ائمه از #امام_باقر(علیه السلام) به بعد از نسل #امام_حسن(علیه السلام) هستند
🏴 شعرخوانی آقای محمد سهرابی در ديدار شاعران درباره #امام_حسن_مجتبی(علیه السلام)
╭──────๛- - - - - ┅╮
│🏴 @Mabaheeth 🥀
╰─────────────
#داستانهای_شگفت
۲۹ - شفای هفت مریض در یک لحظه
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
و نیز مرحوم سلاحی مزبور - علیه الرحمه - در ماه محرم تقریبا بیست سال قبل که مرض حصبه در شیراز شایع و کمتر خانه ای بود که در آن مریض حصبه ای نباشد و تلفات هم زیاد بود یک روز فرمود در منزل آقای حاج عبدالرحیم سرافراز، هفت نفر مبتلا به حصبه را خداوند به برکت #حضرت_سیدالشهداء علیه السلام شفا مرحمت فرمود و تفصیل آن را بیان کرد.
بعدا آقای سرافراز را ملاقات کردم و قضیه واقعه را پرسش نمودم، ایشان مطابق آنچه مرحوم سلاحی فرموده بود بیان کرد، سپس از ایشان خواستم که آن واقعه را به خط خود نوشته تا در اینجا ثبت شود، اینک نوشته آقای سرافراز:
📃 تقریبا بیست سال قبل که اغلب مردم مبتلا به مرض حصبه می شدند در خانه حقیر هفت نفر مبتلا به مرض حصبه در یک اطاق بودند، شب هشتم ماه محرم الحرام برای شرکت در مجلس عزاداری، مریضها را در خانه به حال خود گذاشتم و ساعت پنج از شب گذشته با خاطری پریشان به مجلس تعزیه داری خودمان که مؤسس آن مرحوم حاج ملا علی سیف - علیه الرحمه - بود رفتم.
موقع تعزیه داری، سینه زنی، نوحه و مرثیه حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام قرائت شد؛ پس از فراغت از تعزیه داری و ادای نماز صبح، با عجله به منزل می رفتم و در قلب خود شفای هفت مریض را بوسیله عزیز زهرا (علیه السلام) از خدا می خواستم.
وقتی به منزل رسیدم دیدم بچه ها اطراف منقل آتشی🔥 نشسته و مختصر نانی که از روز قبل و شب باقیمانده است، روی آتش گرم می کنند و با اشتهای کامل مشغول خوردن آن نانها هستند.
از دیدن این منظره عصبانی😠 شدم؛ زیرا خوردن نان آن هم نانی که از روز و شبِ گذشته باقیمانده برای مبتلا به مرض حصبه مُضرّ است.
دختر بزرگم که حالت عصبانیت مرا دید گفت ماها خوب شده ایم و از خواب برخاستیم و گرسنه ایم نان و چای می خوریم.
گفتم خوردن نان برای مرض حصبه خوب نیست.
گفت پدر! بنشین تا من خواب خودم را تعریف کنم و ما همه خوب شده ایم.
گفتم خوابت را بگو؛ گفت: در خواب دیدم اطاق، روشنی زیادی دارد و مردی آمد در اطاق ما و فرش سیاهی در این قسمت از اطاق پهن کرد و پهلوی درب اطاق با ادب ایستاد، آن وقت پنج نفر با نهایت جلالت و بزرگواری وارد شدند که یک نفر آنها زن مجلله ای بود، اول به طاقچه های اطاق و به کتیبه ها که به دیوار زده [شده] بود و اسم چهارده معصوم (علیهمالسلام) را روی آنها نوشته بود خوب با دقت نگاه کردند؛ پس از آن اطراف آن فرش سیاه نشسته و قرآنهای کوچکی از بغل بیرون آورده و قدری خواندند؛ پس از آن یک نفر از آنها شروع کرد به روضه حضرت قاسم علیه السلام به عربی خواندن و من از اسم حضرت قاسم که مکرر می گفتند فهمیدم روضه حضرت قاسم علیهالسلام می خوانند و همه شدیداً گریه می کردند و مخصوصا آن زن خیلی سوزناک گریه می کرد؛ پس از آن در ظرفهای کوچکی چیزی مثل قهوه همان مردی که قبل از همه آمده بود آورد و جلو آنها گذارد.
من تعجب کردم که اشخاص با این جلالت چرا پاهاشان برهنه است، جلو رفتم و گفتم شما را به خدا کدامیک از شما حضرت علی علیه السلام هستید؟
یکی از آنها جواب داد و فرمود منم. خیلی با مهابت بود.
گفتم شما را به خدا چرا پاهای شما برهنه است، پس با حالت گریه فرمود ما این ایام عزاداریم و پای ما برهنه است، فقط پای آن زن در همان لباس پوشیده بود.
گفتم ما بچه ها همه مریضیم.
مادر ما هم مریض است، خاله ما مریض است، آن وقت حضرت علی علیه السلام از جای خود برخاست و دست مبارک بر سر و صورت یک یک ما کشیدند و نشستند و فرمودند خوب شدید مگر مادرم، گفتم مادرم هم مریض است، فرمودند مادرت باید برود.
از شنیدن این حرف گریه کردم و التماس نمودم؛ پس در اثر عجز و لابه من، برخاستند دستی هم روی لحاف مادرم کشیدند آن وقت [که] خواستند از اطاق بیرون روند رو به من کرده فرمودند بر شما باد نماز که تا شخص مژه چشمش به هم می خورد باید #نماز بخواند.
تا درب کوچه، عقب آنها رفتم دیدم مرکبهای سواری که برای آنان آورده اند روپوشهای سیاه دارد، آنها رفتند و من برگشتم.
🥱 در این وقت از خواب بیدار شدم صدای اذان صبح را شنیدم. دست به دست خودم و برادرانم و خاله ام و مادرم گذاشتم، دیدم هیچکدام تب🤒 نداریم، همه برخاستیم و نماز صبح را خواندیم، چون احساس گرسنگی زیاد در خود می کردیم لذا چای 🫖☕️ درست کرده با نانی🍞 که بود مشغول خوردن شدیم تا شما بیایید و تهیه صبحانه کنید و بالجمله تمام هفت نفر سالم و احتیاجی به دکتر و دوا پیدا نکردند.
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/46478
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
#نهج_البلاغه
#توصیه_های_پدرانه | ۲۰
📜 متن : وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلاْخِرَةِ لاَ لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لاَ لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لاَ لِلْحَیَاةِ وَ أَنَّکَ فِی قُلْعَة وَ دَارِ بُلْغَة وَ طَرِیق إِلَى الاْخِرَة
وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ الَّذِی لاَ یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لاَ یَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لاَ بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَال سَیِّئَة قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
🗞️ #ترجمه_نامه۳۱ :
↓↓↓↓↓↓
📄 ... (پسرم!) بدان تو براى آخرت آفريده شده اى نه براى دنيا، براى فنا نه براى بقا (در اين جهان)، براى مرگ نه براى زندگى (در اين دنيا)
تو در منزلگاهى قرار دارى که هر لحظه ممکن است از آن کوچ کنى، در سرايى که بايد زاد و توشه از آن برگيرى و راه آخرتِ توست.
و (بدان) تو رانده شده مرگ هستى (و مرگ پيوسته در تعقيب توست و سرانجام تو را شکار خواهد کرد) همان مرگى که هرگز فرار کننده اى از آن نجات نمى يابد و هرکَس را او در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت؛ بنابراين از اين بترس که مرگ زمانى تو را بگيرد که در حال بدى باشى (حال گناه) در صورتى که تو پيش از فرا رسيدن #مرگ با خويشتن گفتگو مى کردى که #توبه کنى; ولى مرگ ميان تو و توبه حايل مى شود و اينجاست که خويشتن را به هلاکت افکنده اى.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
هدف آفرینش
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
امام(علیه السلام) در این بخش از وصیّت نامه (بخش بیستم) به چند نکته مهم درباره هدف آفرینش انسان و حقیقت دنیا و زندگى در آن و موقعیت انسان در برابر #مرگ اشاره مى کند که هر یک هشدارى به فرزند خود و به همه کسانى است که این وصیّت نامه را مى خوانند.
نخست مى فرماید: «(پسرم) بدان تو براى آخرت آفریده شده اى نه براى دنیا، براى فنا نه براى بقا (در این جهان)، براى مرگ نه براى زندگى (در این دنیا)»; (وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلآْخِرَةِ لاَ لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لاَ لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لاَ لِلْحَیَاةِ).
از دیدگاه اسلام و ادیان آسمان، هدف آفرینش انسان، زندگى در دنیا نیست، بلکه دنیا گذرگاهى به سوى آخرت و بازار تجارتى براى برگرفتن زاد و توشه است;
سرانجامِ زندگىِ دنیا فناست و هیچ کَس حتى پیامبران الهى را بقایى نیست.
درباره هدف آفرینش انسان، تعبیرات مختلفى در آیات و روایات آمده;
قرآن مجید در سوره ذاریات مى گوید: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ)(۱).
بر اساس این آیه هدف از آفرینش انسان، بندگى خداست.
در آیه دوم از سوره ملک مى فرماید: «(الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً); آن کَس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کند».
روشن است که آزمایش الهى، براى حسن عمل و عبودیت براى تهذیب نفوس است و نتیجه همه اینها زندگى سعادت بخش آخرت است و به این ترتیب همه اهداف به یکى بازمى گردد.
آن گاه به نکته دوم یعنى حقیقت دنیا و موقعیت آن اشاره کرده مى فرماید: «تو در منزلگاهى قرار دارى که هر لحظه ممکن است از آن کوچ کنى، در سرایى که باید زاد و توشه از آن برگیرى و راه آخرتِ توست»; (وَ أَنَّکَ فِی قُلْعَة(۲) وَ دَارِ بُلْغَة(۳)، وَ طَرِیق إِلَى الاْخِرَةِ).
← امام(علیه السلام) در اینجا هم هدف آفرینش انسان را بیان مى کند و هم ماهیت زندگى دنیا را; هدف آفرینش; زندگى سعادت بخش در سراى آخرت است نه زیستن در دنیا و به همین دلیل سرانجام زندگى دنیا فناست نه بقا و به تعبیر قرآن: «(وَ إِنَّ الدّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوانُ); و فقط سراى آخرت، سراى زندگى (واقعى) است».(۴)
این معنا در بسیارى از آیات دیگر قرآن منعکس است.
اما اینکه حضرت دنیا را جایگاه «قُلْعة» (محلى که از آن باید کوچ کرد) و سراى «بلغة» (محلى که باید از آن زاد و توشه برگرفت) معرفى مى فرماید این نکته نیز در آیات قرآن مجید منعکس است.
آیاتى همچون (إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَّیِّتُونَ)(۵)
(کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْت)(۶)
(کُلُّ مَنْ عَلَیْها فان)(۷)
همگى ناظر به همین معناست و آیه شریفه (وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوَى)(۸) نیز اشاره به «دار بلغة» است.
هرگاه نگاه ما به دنیا و آخرت آن گونه باشد که امام(علیه السلام) در اینجا بیان فرموده، چهره زندگى ما عوض خواهد شد و دیگر اثرى از حرص و آز، آرزوهاى دور و دراز، تکالب و نزاع با اهل دنیا براى چیره شدن بر اموال بیشتر و بخل و ثروت اندوزى وجود نخواهد داشت، بلکه همه چیز براى خدا و در راه خدا و در طریق جلب رضاى او براى سعادت جاویدان آخرت خواهد بود.
امام(علیه السلام) در سومین نکته مى فرماید: «و (بدان) تو رانده شده مرگ هستى (و مرگ پیوسته در تعقیب توست و سرانجام تو را شکار خواهد کرد) همان مرگى که هرگز فرار کننده از آن نجات نمى یابد و هرکَس را او در جستجویش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت»; (وَ أَنَّکَ طَرِیدُ(۹) الْمَوْتِ الَّذِی لاَ یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ، وَ لاَ یَفُوتُهُ طَالِبُهُ، وَ لاَ بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ).
تعبیر به «طرید» یعنى شخصى که در تعقیب او هستند یا شکارى که صیاد به دنبال او مى دود تعبیر بسیار جالبى است👌
گویى از آغاز عمر، صیاد مرگ در تعقیب انسان است; گاه در کودکى گاه در جوانى و گاه در پیرى او را شکار خواهد کرد و هیچ کَس از دست این صیاد نمى تواند فرار کند و همان گونه که قرآن مى فرماید: «(أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِى بُرُوج مُشَیَّدَة); هرجا باشید مرگ شما را در مى یابد، هرچند در برج هاى 🏙🏯🌉 محکم باشید».(۱۰)
در جاى دیگر مى فرماید: «(قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ); بگو: «اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید، سودى به حال شما نخواهد داشت».(۱۱)
آرى انسان در هر چیز شک کند، در این معنا نمى تواند تردیدى به خود راه دهد که روزى باید از این جهان رخت بربندد، روزى که نه تاریخش معلوم است و نه ساعت و دقیقه آن، ممکن است دور باشد و شاید بسیار نزدیک; فردا یا امروز؟
⚠️ قابل توجّه اینکه هیچ استثنایى در این قانون نیست.
زورمندان، قوى پیکران، صاحبان ثروت و قدرت و طبیبان حاذق و حتى انبیا و اولیا.
قرآن مجید خطاب به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «(إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ); تو مى میرى و آنها نیز خواهند مرد».(۱۲)
آن گاه امام(علیه السلام) به نکته مهمى اشاره مى کند که آخرین #هشدار در این بخش از وصیّت نامه اوست مى فرماید: «بنابراین از این بترس که مرگ زمانى تو را بگیرد که در حال بدى باشى (حال گناه) در صورتى که تو پیش از فرا رسیدن مرگ) با خویشتن گفتگو مى کردى که توبه کنى; ولى مرگ میان تو و توبه حایل مى شود و اینجاست که تو خویشتن را به هلاکت افکنده اى»; (فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَال سَیِّئَة، قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَیَحُولَ بَیْنَکَ بَیْنَ ذَلِکَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ).
امام(علیه السلام) در این هشدار، فرزندش را به این حقیقت توجّه مى دهد که تاریخ مرگ در هر حال مبهم و ناپیداست و گاه انسان گرفتار گناهى مى شود و تصمیم مى گیرد لحظه اى بعد آن را با آب توبه از صفحه نامه اعمالش بشوید; ولى مرگ ناگهان فرا مى رسد و این #فرصت را از او مى گیرد.
همه ما در زندگى خود دیده یا شنیده ایم افرادى را که تصمیم به انجام کارهاى خوب یا بدى داشتند ناگهان در همان لحظه از ادامه کار و رسیدن به مقصود باز ماندند.
در همین ایام که مشغول شرح این وصیّت نامه هستیم خبرى در رسانه ها پخش شد که براى یکى از دانشمندان معروف در محیط ما بزرگداشتى گرفته بودند و گروهى در آن مجلس شرکت داشتند و او با نشاط و خوشحالى در انتظار دریافت لوحه تقدیر بود که ناگهان در همان جا دست تقدیر او را گرفت و ناگاه گرفتار ایست قلبى شد و همه چیز پایان یافت.(۱۳)
در حدیث معروف مفضل مى خوانیم که امام صادق(علیه السلام) خطاب به مفضل فرمود: اگر سؤال کنى چرا خداوند مدت حیات انسان را مستور داشته و در هر ساعتى که مشغول انجام گناه و ارتکاب معاصى است، ممکن است مرگش فرا رسد، در پاسخ مى گوییم: حکمت آن این است که با اینکه انسان تاریخ مرگ خود را نمى داند باز هم هر زمان به سراغ گناه مى رود، اگر تاریخ آن را مى دانست و امید به طول بقاى خود داشت بیشتر پرده درى مى کرد؛ بنابراین انتظار مرگ در هر حال براى او از اطمینان به بقا بهتر است و اگر این انتظار در گروهى از مردم اثر نکند در گروه دیگر به یقین مؤثر خواهد بود; دست از گناه مى کشند و به سراغ اعمال صالح مى روند و از اموال نفیس خود براى انفاق به فقرا و مساکین بهره مى گیرند.(۱۴)
____________
➖ پاورقی :
۱ . ذاريات، آيه ۵۶.
۲ . «قُلعَة» معانى زيادى دارد: به انسان ضعيف و کسى که نمى تواند خود را روى زين اسب نگه دارد و اموالى که دوام و بقايى ندارد و همچنين سرايى که بايد از آن نقل مکان کرد «قُلعة» مى گويند. در عبارت بالا معناى اخير منظور است. اين واژه از ريشه قلع گرفته شده است.
۳ . «بُلْغة» به معناى زاد و توشه اى است که انسان به وسيله آن به مقصد مى رسد از ريشه «بلوغ» و «بلاغ» گرفته شده؛ زيرا چنان زاد و توشه اى انسان را به مقصد مى رساند.
۴ . عنکبوت، آيه ۶۴.
۵ . زمر، آيه ۳۰.
۶ . عنکبوت، آيه ۵۷.
۷ . الرحمن، آيه ۲۶.
۸ . بقره، آيه ۱۹۷.
۹ . «طريد» به تعبيرى که مى آيد به معناى «مطرود» يا صيدى است که صياد به دنبال آن مى دود از ريشه «طرد» به معناى راندن گرفته شده است.
۱۰ . نساء، آيه ۷۸.
۱۱ . احزاب، آيه ۱۶.
۱۲ . زمر، آيه ۳۰.
۱۳ . مرحوم آقاى دکتر باقر آيت الله زاده شيرازى استاد پيش کسوت رشته مرمت و معمارى، از نظر اعتقادات دينى مرد برجسته اى بود که به هنگام سخنرانى در همان مجلس سخن خود را با اين آيه شريفه شروع کرد: (إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا) (کهف، آيه ۳۰).
۱۴ . بحارالانوار، ج ۳، ص ۸۴، (با تلخيص و نقل به معنا).
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -