دو چهره حادثه کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمد للَّه ربّ العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلاة و السّلام علی عبد الله و رسوله و حبیبه و صفیه، سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و علی آله الطّیبین الطّاهرین المعصومین، اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم:
یا قَوْمِ انْ کانَ کبُرَ عَلَیکمْ مَقامی وَ تَذْکیری بِایاتِ اللهِ فَعَلَی اللهِ تَوَکلْتُ فَاجْمِعُوا امْرَکمْ وَ شُرَکائَکمْ ثُمَّ لا یکنْ امْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضوا الَی وَ لا تُنْظِروُنِ [1].
موضوع بحث «حماسه حسینی» است. اول باید کلمه «حماسه» را که در زبان فارسی زیاد استعمال میشود، برای شما توضیح بدهم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. یونس/ 71.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۵
『 #دعای هفتاد و پنج – در #توکل بر خداوند عزوجلّ 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ زید بن اسلم گفت: از دعای علی بن الحسین (علیهماالسلام) (این دعا) بوده است:
اَللّٰهُمَّ لٰا تَکِلْنِی اِلیٰ نَفْسِی فَاَعْجَزُ عَنْهٰا، وَ لٰا تَکِلْنِی اِلَی الْمَخْلُوقِینَ فَیُضَیِّعُونِی.
خداوندا، مرا به خودم وامگذار، که از آن ناتوان شوم، و مرا وامگذار به آفریدگان، که مرا تباه سازند.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۹۳ - «قَندو» نوزاد و پروریده گور
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
و نیز جناب مولوی مزبور نقل نمودند سال وبائی در قندهار شخصی به نام محمدجمعه بزرگ و کدخدای محل و خیلی دلیر و پر جرأت بود.
شبها تنها میرفت در قبرستان و قبرهائی میکند و آماده مینمود برای جنازه وَبا زده ها.
روزی نزد عموی مادر من، مرحوم میرزاعلی گوهر می آید و شکایت میکند که شبها برای حفر قبور که میروم حیوانی پشمالو را میبینم که به هیچ حیوانی شبیه نیست تا به او متوجه میشوم از نظرم پنهان میگردد.
مرحوم میرزاعلی گوهر با چند نفر همراه محمدجمعه در شب می آیند در قبرستان و هر نفری در گوشه ای در کمین آن حیوان آماده میشوند و خودش پهلوی محمدجمعه بوده و محمدجمعه مشغول حفر قبر میشود. آن حیوان پیدا میگردد. میرزاعلی گوهر فریاد میزند او را بگیرید و میبینند در سوراخ قبری پنهان شد! قبر را میکنند و میبینند یک خشت لحد کم است. میرزاعلی دستور میدهد خشتها را به آرامی بر میدارند. چـ💡ـــراغ می آورند میبیند جسدِ زنیست که ضایع شده؛ لکن یک پستان او تازه و از آن قطراتِ شیر میریزد. هرچه فحص میکنند حیوان را نمی بینند ناچار قبر را بیشتر میشکافند چسد زن متلاشی می شود و صدای نفس تند حیوانی را می شنوند، می بینند پائین پای لحد سوراخی است و حیوان آنجا خزیده. خوب در او تأمل کردند دیدند بچه انسانیست که به نظر چهار ساله می آید.
دو سه نفری او را میکِشند و بقدری نیرومند بوده که این سه نفر به زحمت او را بیرون می آورند.
فریاد زیادی کرد و بالأخره او را از قبر بیرون آوردند و به شهر بردند و قند و شیرینی به او میدادند تا یک ماه همسایه ها از فریاد و ناله آن بچه از فراق قبر و مادر در زحمت بودند.
و نیز از سر انگشت سبابه اش هر گاه می مکید یا دیگری فشار میداد شیر بیرون می آمد و خدای تعالی علاوه بر پستان مادرش از راه انگشت هم روزی به او میرساند.
پس از یک ماه به زندگی شهری مأنوس شد و تنها کلمه قندو را یاد گرفت و بنام قندو شهرت یافت و تا سن ۲۵ سالگی زنده ماند و این موضوع در خانواده ما شایع و من سه ساله بودم که قندو مُرد.
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/51880
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
@AminikhaahHekayat 07.MP3
زمان:
حجم:
15.96M
🔉 #حکایات
7⃣ جلسه هفتم
* ماجرای زیبای مسلمان شدن حکیم ثروتمند هندی
* آیا #عزاداری امام حسین علیهالسلام بیمار را هم شفا میدهد؟
* حساب و کتاب فوق العاده پیچیده دستگاه اهل بیت علیهم السلام!
⏰ مدت زمان: 30:07
📅1392/08/19
#مشهد_مقدس | محرم_۹۲
@Aminikhaah_Media
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛ - 🚩 - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
📚📖 مطالعه
دو چهره حادثه کربلا بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه ربّ العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلاة و
معنی حماسه
کلمه «حماسه» به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمیّت استعمال میشود. علمای شعرشناس، منظومههای شعری را از نظر محتوا یعنی از نظر نوع معنی و هدف شعر به اقسامی تقسیم میکنند؛
بعضی از منظومهها را منظومههای غنایی، بعضی را منظومههای حماسی، بعضی را منظومههای وعظی و اندرزی، بعضی را منظومههای رثایی و بعضی دیگر را منظومههای مدحی میگویند.
دیوان و غزلیات حافظ، غزلیات سعدی و دیوان شمس تبریزی، منظومههای غنایی است؛ یعنی اگرچه هدف در اینها عرفان است ولی لااقل از نظر تشبیب، زبانْ عاشقانه است، سخن از حُسن و بیاعتنایی محبوب است،
سخن از درد فراق و درازی شب فراق و کوتاهی ایام وصال است.
فکر بلبل همه آن است که گل شَد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش
این یک شعر غنایی است، گرچه در آخر به یک معنی عرفانی بسیار لطیف و عالی میرسد، و حافظ همیشه اینطور است.
در آخر همین شعر میگوید:
صوفی سر خوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
اشعار غنایی زیاد است.
شعر رثایی یا مرثیه که برای بزرگان دین و سایر بزرگان دنیا و کسانی که منشأ خیر و برکتی بودهاند گفته شده است، نوع دیگر شعر است. وقتی برامکه منقرض شدند، شعرایی که از دستگاه آنها استفاده میکردند قصایدی در رثای آنها گفتند.
خود همین حافظ، فرزند جوانش که میمیرد با همان زبان مخصوص خودش مرثیه میگوید:
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
طوطیی را به هوای شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد
آه و فریاد که از چشم حسود مه و مهر
در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
اشعار رثایی زیاد است.
مدح و ستایش هم که الی ماشاء الله، خصوصاً تملّق و چاپلوسی.
اشعار حماسی اشعار دیگری است که معمولًا آهنگ خاصی را میپذیرد. شعر حماسی شعری است که از آن بویی از غیرت و شجاعت و مردانگی میآید، شعری است که روح را تحریک میکند و به هیجان میآورد، مثلًا:
تن مرده و گریه دوستان
به از زنده و طعنه دشمنان
مرا عار آید از این زندگی
که سالار باشم کنم بندگی