eitaa logo
📚📖 مطالعه
102 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
181 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۸۷ 『 هشتاد و هفت – در استغفار در قنوت وتر 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفَارِی إِیّٰاكَ وَ أَنَا مُصِـرٌّ عَلیٰ مٰا نَهَیْتَ قِلَّةُ حَیَاءٍ، وَ تَرْکِیَ الْاِسْتِغْفَارَ مَعَ عِلْمِی بِسَعَةِ حِلْمِكَ تَضْیِیعٌ لِحَقِّ الرَّجَاءِ. خداوندا طلب مغفرت من از تو، در حالی که بر آنچه نهی کرده‌ای اصـرار می‌ورزم، کم حیایی است و اینکه را ترک کنم با وجود علم من از وسعت بردباری‌ات، ضایع کردن حق امیدواری است. اَللّٰهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی تَؤْیِسُنِی أَنْ أَرْجُوكَ، وَ إِنَّ عِلْمِی بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ یُؤْمِنُنِی أَنْ أَخْشَاكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ حَقِّقْ رَجَائِی لَكَ، وَ کَذِّبْ خَوْفِی مِنْكَ، وَ کُنْ لیٖ عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنِّی بِكَ یٰا أَکْرَمَ الْاَکْرَمِینَ، وَ أَیِّدْنِی بِالْعِصْمَةِ، وَ أَنْطِقْ لِسَانِی بِالْحِکْمَةِ، وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْدَمُ عَلیٰ مٰا ضَیَّعَهُ فیٖ أَمْسِهِ خداوندا، گناهانم مرا مأیوس می‌سازند که به تو امیدوار باشم و علم من به وسعت رحمتت، مرا ایمن می‌دارد که از تو بتـرسم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و محقق ساز امیدم را به تو و تکذیب نـما ترسم را از تو و برای من باش نزد خوش گمانیِ من به تو ای بخشنده‌ترین بخشندگان، و مرا تأیید کن با عصمت و زبانم را به حکمت گویا ساز و قرار ده مرا از کسانی که پشیمان می‌شوند بر آنچه در روز گذشته شان ضایع کرده‌اند. اَللّٰهُمَّ اِنَّ الْغَنِیَّ مَنِ اسْتَغْنىٰ عَنْ خَلْقِكَ بِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَغْنِنِی یٰا رَبِّ عَنْ خَلْقِكَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ لاٰ یَبْسُطُ کَفَّهُ اِلّٰا إِلَیْكَ خداوند بی‌نیاز کسی است که به تو از آفریدگانت بی‌نیاز شود، پس درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا بی‌نیاز کن ای پروردگارم از خلقت و قرار ده مرا از کسانی که دست خود را دراز نـمی‌کنند جز به سوی تو. اَللّٰهُمَّ اِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ قَنَطَ وَ أَمَامَهُ التَّوْبَةُ، وَ خَلْفَهُ الرَّحْمَةُ، وَ إِنْ کُنْتُ ضَعِیفَ الْعَمَلِ فِإِنِّی فیٖ رَحْمَتِكَ قَوِیُّ الْاَمَلِ، فَهَبْ لیٖ ضَعْفَ عَمَلِی لِقُوَّةِ أَمَلِی. خداوندا، بدبخت کسی است که مأیوس شود در حالی که توبه، پیش روی اوست و رحمت پشت سـر او، و اگر ضعیف باشد عملم، اما من در رحمتت آرزویی قوی دارم، پس به من ببخش ضعف عملم را به خاطر قوت آرزویم. اَللّٰهُمَّ أَمَرْتَ فَعَصَیْنَا، وَ نَهَیْتَ فَمَا انْتَهَیْنَا، وَ ذَکَّرْتَ فَتَنَاسَیْنَا وَ بَصَّـرْتَ فَتَعَامَیْنَا، وَ حَذَّرْتَ فَتَعَدَّیْنَا، وَ مٰا کَانَ ذٰلِكَ جَزَاءَ إِحْسَانِكَ إِلَیْنَا، وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِـمٰا أَعْلَنّٰا وَ مٰا أَخْفَیْنَا، وَ أَخْبَـرُ بِـمٰا لَمْ نَأْتِ وَ مٰا أَتَیْنَا. خداوندا دستور دادی و تو را نافرمانی کردیم و نهی کردی و ما دست نکشیدیم، و یادآوری کردی و ما خود را به فراموشی سپردیم و بینا ساختی و ما خود را به کوری زدیم، و برحذر نـمودی و ما تعدّی کردیم و آن نبود پاداش احسانت به ما و تو داناتری به آنچه آشکار نـمودیم و آنچه پنهان ساختیم و آگاه‌تری به آنچه انجام نداده‌ایم و آنچه عمل کردیم. فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاٰ تُؤَاخِذْنَا بِـمٰا أَخْطَأْنَا فِیهِ وَ مٰا نَسِینَا، وَ هَبْ لَنٰا حُقُوقَكَ لَدَیْنَا، وَ تَـمِّمْ إِحْسَانَكَ إِلَیْنَا، وَ أَسْبِغْ نِعْمَتَكَ عَلَیْنَا، إِنّٰا نَتَوَسَّلُ إِلَیْكَ بِـمُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیْهِ وَ آلِهٖ رَسُولِكَ، وَ بِعَلِیٍّ وَصِیِّهِ، وَ فَاطِمَةَ ابْنَتِهِ، وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ، وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسیٰ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحَجَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ أَهْلَ بَیْتِ الرَّحْمَةِ. پس بر محمد و آل محمد دورد فرست و ما را مگیر به آنچه در آن خطا کردیم و آنچه فراموش نـمودیم و ببخش به ما حقوقت را نزد ما و کامل نـما احسانت را به ما و فراوان ساز نعمتت را بر ما، و ما نزد تو متوسل می‌شویم به محمد پیامبـرت، که صلوات تو بر او و بر خاندانش باد، و به علی وصی او و فاطمه، دختـر او و به حسن و حسین و علی و محمد و جعفر موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت که بر آنها سلام باد، اهل بیت رحمت.
| ۸۸ 『 هشتاد و هشت – بعد از بجا آوردن ، برای خویشتن در اعتراف به گناه 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ یٰا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَیْرِ جُنُودٍ وَ لاٰ أَعْوَانٍ، وَ الْعِزِّ الْبَاقِي عَلیٰ مَرِّ الدُّهُورِ، وَ خَوَالِی الْأَعْوَامِ وَ مَوَاضِی الْأَزمَانِ وَ الْأَيَّامِ، عَزَّ سُلْطَانُكَ عِزّاً لاٰ حَدَّ لَهُ بِأَوَّلِيَّةٍ، وَ لاٰ مُنْتَهىٰ لَهُ بِآخِرِيَّةٍ، وَ اسْتَعْلیٰ مُلْكُكَ عُلُوّاً، سَقَطَتِ الْأَشْيَاءُ دُونَ بُلُوغِ أَمَدِہِ وَ لاٰ يَبْلُغُ أَدْنیٰ مَا اسْتَأْثَرْتَ بِهِ مِنْ ذٰلِكَ أَقْصیٰ نَعْتِ النَّاعِتِینَ، ضَلَّتْ فِيكَ الصِّفَاتُ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَ النُّعُوتُ، وَ حَارَتْ فیٖ كِبْـرِيَائِكَ لَطَائِفُ الْأَوْهَامِ. خداوندا ای دارای فرمانرواییِ ابدی و جاوید! و ای صاحب سلطنتی که بدون سپاهیان و دست‌یاران، پرقدرت و نیرومند است! و ای مالک عزّت ماندنی و ثابت که با رفتـن روزگاران و سپری شدن سال‌ها و گذشت زمان‌ها و ایام، خللی در آن وارد نـمی‌شود؛ بلکه ازلاً و ابداً ماندنی و ثابت است. سلطنتت توانـمند و شکست‌ناپذیر است؛ اوّلِ این سلطنت را حدّ و مرزی و آخرش را پایان و نهایتی نیست. و فرمانروایی‌ات برتر است؛ چنانکه همۀ اشیا، از دستـرسی به قلّۀ بی‌نهایتش فرو مانده‌اند، نهایت وصف واصفان، به پایین‌ترین مرتبه از بلندی و رفعتی که به خود اختصاص داده‌ای، نـمی‌رسد. اوصاف در مقام وصفت، گمراه و سـرگشته و تعریف‌ها در پیشگاه حضـرتت، عاجز و از هم گسسته‌اند و دقیق‌ترین تصوّرات در بارگاه کبـریایی‌ات سـرگردان‌اند. كَذٰلِكَ أَنْتَ اللّٰهُ الْأَوَّلُ فیٖ أَوَّلِيَّتِكَ، وَ عَلیٰ ذٰلِكَ أَنْتَ دَائِمٌ لاٰ تَزُولُ، وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِيفُ عَمَلاً، الْجَسِيمُ أَمَلاً، خَرَجَتْ مِنْ يَدَيَّ أَسْبَابُ الْوُصُلَاتِ إِلّٰا مٰا وَصَلَهُ رَحْمَتُكَ، وَ تَقَطَّعَتْ عَنِّي عِصَمُ الآْمَالِ إِلّٰا مٰا أَنَا مُعْتَصِمٌ بِهِ مِنْ عَفْوِكَ، قَلَّ عِنْدِي مٰا أَعْتَدُّ بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، و كَثُـرَ عَلَیَّ مٰا أَبُوءُ بِهِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ، فَاعْفُ عَنِّي، اَللّٰهُمَّ وَ قَدْ أَشْـرَفَ عَلیٰ خَفَايَا الْأَعْمَالِ عِلْمُكَ، وَ انْكَشَفَ كُلُّ مَسْتُورٍ دُونَ خُبْـرِكَ وَ لاٰ تَنْطَوِي عَنْكَ دَقَائِقُ الْأُمُورِ، وَ لاٰ تَعْزُبُ عَنْكَ غَيِّبَاتُ السَّـرَائِرِ. با بیانی که اوّل دعا تو را ستودم، اکنون باید نتیجه‌گیری کنم که تو در اوّلیتت اوّلی؛ اوّلیتی که ازلی است و آن را حدّ و مرزی نیست و هم‌چنین دائم و جاویدی. از نظر عمل، بنده‌ای ناتوانم؛ عملم در کمّیت اندک و در کیفیت دارای عیب و نقص و از جهت آرزو، دارای آرزوی بزرگ و فراوانم؛ وسایل پیوند که عبارت از طاعات و عبادات و کار خیر است، از کفم بیرون رفته، مگر آنچه را رحمتت پیوند داده. رشته‌های امیدم از من گسسته، مگر آنچه از عفو و گذشتِ تو به آن چنگ زده‌ام. از اطاعت و بندگی‌ات، آنچه را که باید به حساب آورم، در پرونده‌ام اندک است؛ و از معصیت و نافرمانی‌ات، آنچه را که باید از آن به سوی تو بازگردم، بسیار و فراوان است. گذشت از بنده‌ات، گرچه مرتکب گناه شده باشد، هرگز برای تو دشوار و سخت نیست؛ بنابراین از من بگذر. خداوندا دانشت بر اعمال پنهان آگاه است و هر پوشیده‌ای نزد آگاهی‌ات آشکار است و امور دقیق و لطیف، از نظرت پنهان نیست؛ و رازهای نهان از تو غایب نـمی‌شود. وَ قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیَّ عَدُوُّكَ الَّذِي اسْتَنْظَرَكَ لِغَوَايَتِي فَأَنْظَرْتَهُ، وَ اسْتَمْهَلَكَ إِلیٰ يَوْمِ الدِّينِ لِإِضْلاٰلیٖ فَأَمْهَلْتَهُ، فَأَوْقَعَنِي، وَ قَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ مِنْ صَغَائِرِ ذُنُوبٍ مُوبِقَةٍ وَ كَبَائِرِ أَعْمٰالٍ مُرْدِيَةٍ. حَتّٰى إِذَا قَارَفْتُ مَعْصِيَتَكَ، وَ اسْتَوْجَبْتُ بِسُوءِ سَعْيِي سَخْطَتَكَ، فَتَلَ عَنِّي عِذَارَ غَدْرِہِ وَ تَلَقَّانِی بِكَلِمَةِ كُفْرِہِ، وَ تَوَلَّی الْبَـرَاءَةَ مِنِّي، وَ أَدْبَرَ مُوَلِّياً عَنِّي، فَأَصْحَرَنِی لِغَضَبِكَ فَرِيداً، وَ أَخْرَجَنِي إِلیٰ فِنَاءِ نَقِمَتِكَ طَرِيداً، به یقین دشمنت ابلیس بر من چیره شده، دشمنی که برای گمراه کردن من از تو فرصت خواست و تو بنا بر مصالحی به او فرصت دادی؛ و برای منحرف کردن من تا روز قیامت از تو مهلت خواست و تو مهلتش دادی. این دشمن غدّار 😈 مرا در عرصۀ هلاکت انداخت و حال آن‌که از گناهان کوچک نابودکننده و معصیت‌های بزرگ تباه‌کننده، به سوی تو می‌گریختم.
| ۸۹ 『 هشتاد و نه – بعد از 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ إِلٰهٖي وَ سَیِّدِی هَدَأَتِ الْعُیُونُ، وَ غَارَتِ النُّجُومُ، وَ سَکَنَتِ الْحَرَکَاتُ مِنَ الطَّیْرِ فِی الْوُکُورِ وَ الْحِیتَانِ فِی الْبُحُورِ، وَ أَنْتَ الْعَدْلُ الَّذِی لاٰ یَجُورُ، وَ الْقِسْطُ الَّذِی لاٰ یَمِیلُ، وَ الدّٰائِمُ الَّذِی لاٰ یَزُولُ، أَغْلَقَتِ الْمُلُوكُ أَبْوَابَهَا، وَ دَارَتْ عَلَیْهَا حُرّٰاسُهَا، وَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعَاكَ یٰا سَیِّدِی، وَ خَلاٰ کُلُّ حَبِیبٍ بِحَبیبِهِ، وَ أَنْتَ الْمَحْبُوبُ إِلَیَّ. خدای من و سـرورم، چشم‌ها آرام گرفتند و ستارگان غروب نـمودند و حرکات آرام شدند از پرندگان در آشیانه‌ها و ماهی‌ها در دریاها، و تو آن دادگری هستی که ستم نـمی‌کند و عدالت‌پیشه‌ای که از حق دور نـمی‌شود و پاینده‌ای که نیست نـمی‌گردد، بستند پادشاهان درهای‌شان را و گشتند دور از نگهبانان‌شان، در حالی که درِ تو باز است برای کسی که تو را فراخواند ای سـرورم، و هر محبوبی با محبوبش به خلوت نشست و تو محبوب نزد من هستی. إِلٰهٖي إِنِّی وَ إِنْ کُنْتُ عَصَیْتُكَ فیٖ أَشْیَاءَ أَمَرْتَنِی بِهٰا، وَ أَشْیَاءَ نَهَیْتَنِی عَنْهٰا، فَقَدْ أَطَعْتُكَ فیٖ أَحَبِّ الْاَشْیَاءِ إِلَیْكَ، آمَنْتُ بِكَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ وَحْدَكَ لاٰ شَـرِیكَ لَكَ، مَنُّكَ عَلَیَّ لاٰ مَنّیٖ عَلَیْكَ. خدای من، من اگر چه تو را نافرمانی کردم در چیزهایی که مرا به آنها فرمان دادی، و چیزهایی که مرا بازداشته‌ای از آنها، ولی تو را اطاعت نـموده‌ام در محبوب‌ترین چیزها نزد تو، به تو ایمان آوردم، که نیست خدایی جز تو، تنهایی، که تو را شـریکی نباشد، و آن منّتی است از تو بر من نه از من بر تو. إِلٰهٖي عَصَیْتُكَ فیٖ أَشْیَاءَ أَمَرْتَنِی بِهٰا، وَ أَشْیَاءَ نَهَیْتَنِی عَنْهَا، لاٰ حَدَّ مُکَابَرَةٍ وَ لاٰ مُعَانَدَةٍ، وَ لَا اسْتِکْبَارٍ وَ لاٰ جُحُودٍ لِرُبُوبِیَّتِكَ، وَ لٰکِنِ اسْتَفَزَّنِی الشَّیْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ الْبَیَانِ، لاٰ عُذْرَ لیٖ فَأَعْتَذِرَ، فَإِنْ عَذَّبْتَنِی فَبِذُنُوبِی وَ بِـمٰا أَنَا أَهْلُهُ، وَ إِنْ غَفَرْتَ لیٖ فَبِـرَحْمَتِكَ وَ بِـمٰا أَنْتَ أَهْلُهُ، أَنْتَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا، فَاغْفِرْ لیٖ، فَإِنَّهُ لاٰ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّٰا أَنْتَ، یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ وَ صَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ. خدای من، تو را نافرمانی کردم در چیزهایی که مرا به آنها فرمان دادی، و چیزهایی که مرا از آنها باز داشتی، نه از روی بزرگی جویی و یا مخالفت، و نه برتری طلبی و نه انکاری بر پروردگاری‌ات، ولی شیطان غیر مطمئـن ساخت مرا بعد از حجت و شناخت و بیان، 😔 مرا عذری نیست که عذرخواهی کنم؛ پس اگر مرا عذاب دهی به گناهانم باشد و به آنچه خود شایسته آنم، و اگر مرا ببخشی به رحمتت باشد و به آنچه تو شایسته آن هستی، تو اهل تقوی و اهل آمرزش هستی، و من اهل گناهان و خطاها هستم، پس مرا ببخش، که گناهان را کسی جز تو نـمی‌بخشد، ای مهربان‌ترین مهربانان و صلوات خداوند بر محمد و همۀ خاندانش باد. ┅─────────── 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۰ 『 نود – بعد از نماز شب (معروف به دعای حزین) 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اُناجِيكَ يٰا مَوْجُودٌ فیٖ كُلِّ مَكَانٍ لَعَلَّكَ تَسْمَعُ نِدَائِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِى وَقَلَّ حَيآئِی، مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، اَىَّ الاَهْوالِ اَتَذَكَّرُ وَاَيَّهٰا اَنْسیٰ، وَلَوْلَمْ يَكُنْ اِلاَّ الْمَوْتُ لَكَفىٰ، كَيْفَ وَمٰا بَعْدَ الْمَوْتِ اَعْظَمُ وَاَدْهىٰ؟! راز گویم با تو اى که هستى در هر جا و مکان، تا شاید فریادم را بشنوى، چون‌که جرم و گناهم بزرگ و شـرمم کم است، مولایم اى مولایم، کدام یک از هراس‌هایم را یادآورى کنم و کدام یک را فراموش کنم و اگر نباشد، چسان! با اینکه جهان پس از مرگ بزرگ‌تر و سخت‌تر است. مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، حَتّٰى مَتىٰ وَإِلیٰ مَتىٰ اَقُولُ لَكَ الْعُتْبىٰ مَرَّةً بَعْدَ اُخْرىٰ، ثُمَّ لاٰتَجِدُ عِنْدِى صِدْقاً وَلاٰ وَفَاءً فَيَاغَوْثاهُ ثُمَّ وٰاغَوْثاهُ بِكَ یٰا اَللّٰهُ مِنْ هَوىً قَدْ غَلَبَنِى، وَمِنْ عَدُوٍّ قَدِ اسْتَكْلَبَ عَلَیَّ، وَمِنْ دُنْياً قَدْ تَزَيَّنَتْ لیٖ، وَمِنْ نَفْسٍ اَمّارَةٍ بِالسُّوءِ إِلّٰا مٰا رَحِمَ رَبِّی. مولاى من اى مولایم، تا چه وقت و تا کى بگویم که (من گنهکارم و) تو حق بازخواستم دارى، نه یک بار بلکه بارها، ولی باز هم تو راستى و وفا از من نبینى، پس اى فریاد و باز هم اى فریاد، به درگاه تو، خدایا، از هواى نفسی که بر من چیره گشته و از دشمنى که بر من حمله ور شده و از دنیایى که خود را برایم آراسته و از نفس فرمانده به بدى جز آنکه پروردگارم رحم کند. مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، اِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلِی فَارْحَمْنِى، وَاِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلِی فَاقْبَلْنِى، یٰا قابِلَ السَحَّرَةِ اقْبَلْنِى، یٰا مَنْ لَمْ اَزَلْ اَتَعَرَّفُ مِنْهُ الْحُسْنىٰ، یٰا مَنْ يُغَذِّينِى باِلنِّعَمِ صَبَاحاً وَمَسَاءً، ارْحَمْنِى يَوْمَ اٰتِيكَ فَرْداً، شَاخِصاً اِلَيْكَ بَصَـرِى، مُقَلَّداً عَمَلِی، قَدْ تَبَـرَّاَ جَمِيعُ الْخَلْقِ مِنِّى، نَعَمْ وَاَبِی وَاُمِّى، وَمَنْ كَانَ لَهُ كَدِّى وَسَعْيِى. مولاى من اى مولایم، اگر به کسی چون من رحم کرده‌اى، پس به من نیز رحم کن و اگر کسی را مانند من پذیرفته‌اى، مرا هم بپذیر، اى پذیرنده ساحران (فرعون) مرا هم بپذیر، اى که تا بوده از او نیکى دیده ام، اى که غذایم دادى به نعمت‌هاى خود در هر صبح و شام، رحم کن به من، روزى که به نزدت آیم، تنها در حالی که بلند کرده‌ام به درگاهت دیده‌ام را و نامه عملم به گردنم افتاده و همه مردم از من بیزارى جویند، حتى پدر و مادرم و حتى کسی که رنج و تلاشم براى او بوده. فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنِى فَمَنْ يَرْحَمُنِى؟ وَمَنْ يُؤْنِسُ فِی الْقَبْـرِ وَحْشَتِى؟ وَمَنْ يُنْطِقُ لِسَانِی اِذَا خَلَوْتُ بِعَمَلِی، وَسَاَلْتَنى عَمّٰا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنِّى فَاِنْ قُلْتُ: نَعَمْ، فَاَيْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِكَ؟ وَاِنْ قُلْتُ: لَمْ اَفْعَلْ، قُلْتَ: اَلَمْ اَكُنِ الشَّاهِدَ عَلَيْكَ فَعَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ اَنْ تُلْبَسَ الْاَبْدَانُ سَـرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ جَهَنَّمَ وَالنِّیرَانِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ اَنْ تُغَلَّ الاَيْدِى اِلَی الاَعْنَاقِ یٰا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ وَخَیْرَ الْغَافِرِينَ. پس اگر تو نیز به من رحم نکنى پس چه کسی به من رحم کند؟ و کیست که مونس وحشت قبـرم باشد؟ و کیست که زبانم را گویا کند، آنگاه که با عملم خلوت کنم؟ و بپرسی از من آنچه تو بدان داناترى از خودم، پس اگر بگویم آرى، کجا از عدل تو گریزگاهى است؟ و اگر بگویم انجام نداده‌ام، می‌گویی: آیا من بر تو شاهد نبوده‌ام؟ پس گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولایم پیش از پوشیدن پیراهن آتش زا، گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پیش از گرفتار شدن جهنم و آتش سوزان، گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پیش از آنکه دست‌ها به گردن‌ها با زنجیر بسته شود، اى مهربان‌ترین مهربانان و بهتـرین آمرزندگان. ┅─────────── 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۱ 『 نود و یک – در هنگام سحر 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ از طاووس روایت است که گفت: او را (یعنی حضـرت زین‌العابدین علیه‌السلام را) دیدم که طواف می‌کرد از سـر شب تا به هنگام سحر، و عبادت می‌نـمود و هنگامی که کسی را ندید، چشم بر آسمان دوخت و گفت: إِلٰهٖي غَارَتْ نُجُومُ سَمَاوَاتِكَ، وَهَجَعَتْ عُیُونُ أَنَامِكَ، وَأَبْوَابُكَ مَفَتَّحَاتٌ لِلسّٰائِلِینَ، جِئْتُكَ لِتَغْفِرَ لیٖ وَتَرْحَمَنِی، وَتُرِیَنِی وَجْهَ جَدِّی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فیٖ عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ. خدای من، ستارگان آسمان ناپدید شدند، و چشمان آفریدگانت به خواب رفتند، و درهایت برای درخواست کنندگان باز هستند، نزد تو آمده‌ام تا مرا بیامرزی و رحم کنی، و به من نشان دهی روی جدم محمد را – که درود خدا بر او و خاندانش باد- در صحنه‌های قیامت. سپس گریست و گفت: وَعِزَّتِكَ وَجَلَالِكَ مٰا أَرَدْتُ بِـمَعْصِیَتِی مُخَالَفَتَكَ، وَمٰا عَصَیْتُكَ إِذْ عَصَیْتُكَ وَأَنَا بِكَ شَاكٌّ، وَلاٰ بِنِکَالِكَ جَاهِلٌ، وَلاٰ لِعُقُوبَتِكَ مَتَعَرِّضٌ، وَلٰکِنْ سَوَّلَتْ لیٖ نَفْسِی، وَأَعَانَنِی عَلیٰ ذٰلِكَ سِتْـرُكَ الْمُرْخىٰ بِهِ عَلَیَّ. به عزت و جلالت، من با نافرمانی‌ام قصد مخالفت تو را نداشتم، و نافرمانی نکردم تو را آنگاه که نافرمانی‌ات کردم، در حالی که به تو شک داشته باشم، و نه بی‌خبـر از عذابت، و نه اینکه خود را در معرض کیفرت قرار دادم، ولی نفس من چیزی را برایم زیبا جلوه‌گر ساخت، و پوشش تو که بر من فروافکنده‌ای، مرا بر آن یاری نـمود. فَأَنَا الْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مِنْ یَسْتَنْقِذُنِی وَبِحَبْلِ مَنْ أَعْتَصِمُ إِنْ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنِّی؟ فَوَا سَوْءَ‌تَاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْكَ، إِذَا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا وَلِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا، أَمَعَ الْمُخِفِّینَ أَجُوزُ، أَمْ مَعَ الْمُثْقِلِینَ أَحَطُّ؟ وَیْلِی کُلَّمٰا طٰالَ عُمُرِی کَثُـرَتْ خَطَایَایَ وَلَمْ أَتُبْ، أَمٰا اٰنَ لیٖ أَنْ أَسْتَحیِی مِنْ رَبّیٖ. پس اینک، چه کسی مرا از عذابت نجات می‌دهد، و به ریسمان چه کسی چنگ زنم، اگر قطع کنی ریسمانت را از من؟ و چه بد وضعی دارم فردا هنگام ایستادن در پیشگاهت، اگر به سبکباران گفته شود بگذرید، و گرانباران را گویند که بار نهید و فرود آیید، آیا با سبکباران گذر کنم، یا با گرانباران بار نهم و فرود آیم؟ وای بر من، هر چه عمرم طولانی‌تر شود، خطاهایم فراوان می‌گردد، و توبه نـمی‌کنم آیا برای من وقت آن نرسیده که از پروردگارم شـرم کنم. سپس به گریه افتاد و چنین سـرود: أَتُـحْـرِقُـنِـی بِـالنّٰـارِ یٰــا غَـایَـةَ الْـمُـنـیٰ آیا مرا با آتش می‌سوزانی ای نهایت آرزوها؟ فَــأَیْــنَ رَجَــائِـی ثُــمَّ أَیْــنَ مَــحَــبَّـتِـی پــس امــیـدم کـجـاسـت و مــحـبـتـم کـو؟ أَتَــیْــتُ بِــأَعْــمَــالٍ قِــبــَاحٍ رَدِیَّــةٍ مــن بــا اعــمــال زشــت پـسـتی آمــده‌ام وَمٰا فِی الْوَرىٰ خَلْقٌ جَنىٰ کَجِنَایَتِی و در میان مردم کسی نیست که جنایتی چون من کرده باشد پس از آن گریه کرد و گفت: سُبْحَانَكَ تُعْصیٰ کَأَنَّكَ لاٰتُرىٰ، وَتَحْلُمُ کَأَنَّكَ لَمْ تُعْصَ، تَتَوَدَّدُ إِلیٰ خَلْقِكَ بِحُسْنِ الْصَّنِیعِ کَأَنَّ بِكَ الْحَاجَةَ إِلَیْهِمْ وَأَنْتَ یٰا سَیِّدِی الْغَنِیُّ عَنْهُمْ. پاکی تو، معصیت می‌شوی و گویا که نـمی‌بینی و بردباری می‌کنی گویا که معصیت نشده باشی، دوستی می‌کنی به آفریدگانت با نیکوکاری‌ات، و گویا که تو به آنها نیازمندی، در حالی که تو ای سـرورم از آنان بی‌نیاز هستی.
| ۹۲ 『 نود و دو – در و طلب خیر 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْضِ لیٖ بِالْخِیَرَةِ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ، وَ اجْعَلْ ذٰلِكَ ذَرِيعَةً إِلَی الرِّضَا بِـمٰا قَضَيْتَ لَنٰا وَ التَّسْلِيمِ لِمٰا حَكَمْتَ، فَأَزِحْ عَنّٰا رَيْبَ الِارْتِيَابِ، وَ أَيِّدْنَا بِيَقِینِ الْمُخْلِصِینَ، وَ لاٰ تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمّٰا تَخَیَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ وَ نَكْرَەَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَ نَجْنَحَ إِلَی الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلیٰ ضِدِّ الْعَافِيَةِ. خداوندا به سبب دانشت که مُحیط بر همه چیز است، از تو درخواست خیر دارم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و به خیر و نیکی در حقّ من حکم فرما، و شناختِ انتخاب کردن و برگزیدن را به ما الهام کن و آن الهام را برای ما وسیلۀ خشنودی به آنچه که برای ما مقرّر کردی و تسلیم به آنچه در حقّ ما حکم فرمودی، قرار ده؛ پس آلودگی شک و دودلی در تقدیرت را از دل ما پاک کن و ما را به یقین مخلصان تقویت فرما؛ و داغ ناتوانی معرفت را نسبت به آنچه برای‌مان اختیار کردی، بر پیشانی ما نزن؛ تا بزرگی و عظمتت را سبک انگاریم و جایگاه خشنودی‌ات را ناپسند شماریم و به چیزی که از حسن عاقبت دورتر و به ضد عافیت و سلامت همه جانبه نزدیک‌تر است، مایل شویم. حَبِّبْ إِلَيْنَا مٰا نَكْرَہُ مِنْ قَضَائِكَ، وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا مٰا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ، وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِيَادَ لِمٰا أَوْرَدْتَ عَلَيْنَا مِنْ مَشِيَّتِكَ حَتّٰى لاٰ نُحِبَّ تَأْخِیرَ مٰا عَجَّلْتَ، وَ لاٰ تَعْجِيلَ مٰا أَخَّرْتَ، وَ لاٰ نَكْرَەَ مٰا أَحْبَبْتَ، وَ لاٰ نَتَخَیَّرَ مٰا كَرِهْتَ، وَ اخْتِمْ لَنٰا بِالَّتِي هِيَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَكْرَمُ مَصِیراً، إِنَّكَ تُفِيدُ الْكَرِيـمَةَ وَ تُعْطِي الْجَسِيمَةَ، وَ تَفْعَلُ مٰا تُرِيدُ، وَ أَنْتَ عَلیٰ كُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِيرٌ. آنچه را از داوری‌ات نـمی‌پسندیم، محبوب ما قرار ده و آنچه را از حکم تو سخت می‌پنداریم، بر ما آسان ساز. و گردن نهادن آنچه از مشیّت و اراده‌ات بر ما وارد کردی، به ما الهام کن؛ تا عقب انداختـن آنچه را پیش انداختی و پیش انداختـن آنچه را عقب انداختی، دوست نداشته باشیم و هر آنچه را دوست داری ناپسند نشماریم؛ و آنچه را ناپسند داشتی، انتخاب نکنیم. و کار ما را به آنچه عاقبتش پسندیده‌تر و فرجامش برای انسان گرامی‌تر است، پایان بخش؛ همانا تو عطای نفیس می‌رسانی و نعمت بزرگ می‌بخشی و هر چه می‌خواهی انجام می‌دهی و تو بر هر کار توانایی. ┅─────────── 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۳ 『 نود و سه – در استخاره «بعد از دو رکعت نماز» 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: حضـرت علی بن الحسین (علیهما‌السلام) هرگاه قصد می‌کرد امر حج یا عمره، یا فروش و یا خرید، و یا آزاد کردن برده‌ای را، وضو می‌گرفت و بعد دو رکعت می‌خواند، که در آنها سوره «حشـر» و سوره «رحمان» را قرائت می‌کرد، و پس از فراغت از نماز در حالی که نشسته بود «معوّذتین» و سورۀ «توحید» را می‌خواند، سپس می‌گفت: اَللّٰهُمَّ إِنْ کَانَ -کذا و کذا- خَیْراً لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ، وَ عَاجِلِ أَمْرِی وَ آجِلِهٖ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ یَسِّـرْہُ لیٖ عَلیٰ أَحْسَنِ الْوُجُوهِ وَ أَجْمَلِهَا. خداوندا اگر - چنین و چنان - برای من خیر باشد در دینم و در دنیایم، و امر گذران کنونی‌ام و آینده آن، پس بر محمد و خاندانش درود فرست، و آن را برایم آسان ساز به بهتـرین و زیباترین صورت. اَللّٰهُمَّ وَ إِنْ کَانَ -کذا و کذا- شَـرّاً لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَ عَاجِلِ أَمْرِی وَ آجِلِهِ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اصْـرِفْهُ عَنّیٖ، رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اعْزِمْ لیٖ عَلیٰ رُشْدِی، وَ إِنْ کَرِهَتْ ذٰلِكَ أَوْ أَبَتْهُ نَفْسِی. خداوندا اگر – چنین و چنان - برای من شـرّ باشد، در دین و دنیایم و آخرتم و گذران امر کنونی‌ام و آینده‌اش، بر محمد و خاندانش درود فرست، و آن را از من دور کن. پروردگارا، درود فرست بر محمد و خاندانش، و مرا بر آنچه رشد و کمال من است عازم گردان، هر چند نپسندم آن را، یا نفسم از آن امتناع ورزد. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۴ 『 نود و چهار – در استخاره «بعد از بجای آوردن دو رکعت نماز»» 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ از امام باقر (علیه‌السلام) است که فرمود: حضـرت علی بن الحسین (علیهما‌السلام) هرگاه تصمیم به حج یا عمره یا آزاد کردن یا خرید غلام یا فروش آن می‌گرفت، وضو می‌ساخت و دو رکعت نـماز استخاره به جای می‌آورد، و در آنها سوره رحمان و سوره حشـر را می‌خواند و پس از فراغت از نماز، صدبار از خداوند طلب خیر می‌کرد، و سپس سورۀ توحید و معوذتین را می‌خواند، و سپس می‌گفت: اَللّٰهُمَّ إِنِّی قَدْ هَمَمْتُ بِأَمْرٍ قَدْ عَلِمْتَهُ، فَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ خَیْرٌ لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی فَاقْدِرْہُ لیٖ، وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ شَـرٌّ لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی، فَاصْـرِفْهُ عَنِّی، رَبِّ اعْزِمْ لیٖ عَلیٰ رُشْدِی وَ إِنْ کَرِهَتْ نَفْسِی ذٰلِكَ أَوْ أَحَبَّتْ، بِبِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ، مٰا شَاءَ اللّٰهُ، لاٰ حَوْلَ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلّٰا بِاللّٰهِ، حَسْبِیَ اللّٰهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ. خداوندا، بر امری تصمیم دارم که تو آن را می‌دانی، پس اگر می‌دانی که آن برای من خیر است در دینم و دنیایم و آخرتم، آن را برایم مقدّر ساز، و اگر می‌دانی که آن شـرّ است، برای من در دینم و دنیا و آخرتم، آن را از من دور کن، پروردگارا مرا بر آنچه رشد و کمال من است عازم گردان، گرچه ناپسند شمارد نفس من آن را، و یا بپسندد آن را، به حق بسم الله الرحمن الرحیم هر چه خدا خواهد، نیست نیرو و قوتی جز به خدا، کافی است مرا خداوند و او بهتـرین وکیل است. سپس تصمیم خود را عملی می‌ساخت. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۵ 『 دعای نود و پنج – هنگامی که گرفتار می‌شد یا کسی را گرفتار رسوایی گناهی می‌دید 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلیٰ سِتْـرِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ، وَ مُعَافَاتِكَ بَعْدَ خُبْرِكَ فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَـرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْہُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ، وَتَسَتَّـرَ بِالْمَسَاوِئِ فَلَمْ تَدْلُلْ عَلَيْهِ. خداوندا تو را سپاس بر پرده‌پوشی‌ات بعد از آگاهی‌ات و بر قدرتت پس از دانستنت. همۀ ما مرتکب گناهان و معاصی شدیم و تو احدی از ما را بین مردم به گناه مشهور نکردی؛ و به کارهای زشت و ناپسند آلوده شدیم و تو یک نفر از ما را در برابر بندگانت رسوا نساختی. هر یک از ما خود را به پردۀ زشتی و گناه پوشاند و تو احدی را بر زشتی‌ها و گناهانش راهنمایی نکردی. كَمْ نَهْيٍ لَكَ قَدْ أَتَيْنَاهُ، وَأَمْرٍ قَدْ وَقَفْتَنَا عَلَيْهِ فَتَعَدَّيْنَاهُ، وَسَيِّئَةٍ اكْتَسَبْنَاهَا، وَخَطِيئَةٍ ارْتَكَبْنَاهَا، كُنْتَ الْمُطَّلِعَ عَلَيْهَا دُونَ النَّاظِرِينَ، وَالْقَادِرَ عَلیٰ إِعْلَانِهَا فَوْقَ الْقَادِرِينَ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لَنَا حِجَاباً دُونَ أَبْصَارِهِمْ، وَرَدْماً دُونَ أَسْمَاعِهِمْ. چه بسیار نهی تو را به جا آوردیم و چه بسیار دستور تو را که گفتی نسبت به آن قیام کنیم و آن را انجام دهیم، ما از آن تجاوز کردیم؛ و چه بسیار زشتی‌هایی که به دست آوردیم و خطاهایی که مرتکب شدیم، در حالی که تو بر آن‌ها آگاه بودی نه بینندگان دیگر؛ و تو بر افشایش قدرت داشتی؛ قدرتی فوق همۀ قدرتـمندان؛ ولی عفو و چشم‌پوشی و نیرومندی‌ات برای ما در برابر دیده بینندگان پرده‌ای و در مقابل گوششان سدّی بود. فَاجْعَلْ مٰا سَتَـرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ، وَأَخْفَيْتَ مِنَ الدَّخِيلَةِ، وَاعِظاً لَنٰا وَزَاجِراً عَنْ سُوءِ الْخُلْقِ وَاقْتِـرَافِ الْخَطِيئَةِ، وَسَعْياً إِلَی التَّوْبَةِ الْمَاحِيَةِ وَالطَّرِيقِ الْمَحْمُودَةِ، پس آنچه از زشتی‌ها بر ما پوشاندی و آنچه از علل فساد و تباهی از ما پنهان کردی، برای ما پند دهنده و بازدارندۀ از بدخویی و نگاه‌دارندۀ ارتکاب معصیت و سبب کوشش به سوی توبۀ نابودکنندۀ گناه و راه پسندیده، قرار ده، وَقَرِّبِ الْوَقْتَ فِيهِ وَلاٰ تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْكَ، إِنّٰا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ وَمِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ، وَصَلِّ عَلیٰ خِیَرَتِكَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِكَ، مُحَمَّدٍ وَعِتْـرَتِهِ الصَّفْوَةِ مِنْ بَرِيَّتِكَ الطَّاهِرِينَ، وَاجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِینَ وَمُطِيعِینَ كَمٰا اَمَرْتَ. و زمان قرار گرفتـن در تـمام این امور مثبت را نزدیک گردان و داغ غفلت از خود را به پیشانی ما نزن که ما به سوی تو مشتاقیم و از گناهان تائبیم، خداوندا و بر انتخاب‌شده از آفریده‌هایت محمّد و عتـرتش درود فرست؛ عتـرتی که از میان تـمام مخلوقاتت برگزیدی و عتـرتی که پاک و پاکیزه‌اند و ما را گوش دهندۀ کلام آنان و فرمان‌بردار دستورات‌شان قرار ده؛ همان‌گونه که ما را به شنیدن کلام‌شان و اطاعت از دستورات‌شان، فرمان دادی. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۶ 『 نود و شش – در خشنودی، هنگامی که به دنیاداران نگاه می‌کرد 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رِضًی بِحُكْمِ اللّٰهِ، شَهِدْتُ أَنَّ اللّٰهَ قَسَمَ مَعَايِشَ عِبَادِہِ بِالْعَدْلِ، وَ أَخَذَ عَلیٰ جَمِيعِ خَلْقِهِ بِالْفَضْلِ، اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاٰ تَفْتِنِّي بِـمٰا أَعْطَيْتَهُمْ، وَ لاٰ تَفْتِنْهُمْ بِـمٰا مَنَعْتَنِي، فَأَحْسُدَ خَلْقَكَ، وَ أَغْمِطَ حُكْمَكَ. سپاس خدای را، خشنودم به حکم خدا، گواهی می‌دهم که خدا آنچه را وسیلۀ زندگی و معاش است، بین بندگانش به عدالت تقسیم کرد؛ و نسبت به تـمام بندگانش راه احسان پیش گرفت. خداوندا بر محمّد و آل محمد درود فرست و مرا به آنچه به بندگانت عطا کردی امتحان مکن و ایشان را به آنچه از من منع کرده‌ای میازمای، تا به بندگانت حسد ورزم و حکم و فرمانت را سبک انگارم. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ طَيِّبْ بِقَضَائِكَ نَفْسِی، وَ وَسِّعْ بِـمَوَاقِعِ حُكْمِكَ صَدْرِي، وَ هَبْ لِیَ الثِّقَةَ لِأُقِرَّ مَعَهَا بِأَنَّ قَضَاءَكَ لَمْ يَجْرِ إِلّٰا بِالْخِیَرَةِ، وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلیٰ مٰا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيّٰاك عَلیٰ مٰا خَوَّلْتَنِي، خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به مقرّراتت دل‌خوش کن و سینه‌ام را به موارد فرمانت گشاده فرما و به من حالت اعتماد و اطمینان بخش؛ تا به وسیلۀ آن اقرار کنم که مقرّرات تو، جز به آنچه خیر است روان نشده؛ و شُکرم را برای حضـرتت نسبت به آنچه از من دور داشتی و عطایش را دریغ کردی، از شکرم بر آنچه به من عنایت فرمودی، افزون‌تر قرار ده. وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً، أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا، فَإِنَّ الشَّـرِيفَ مَنْ شَـرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ، وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ مَتِّعْنَا بِثَـرْوَةٍ لاٰ تَنْفَدُ، وَ أَيِّدْنَا بِعِزٍّ لاٰيُفْقَدُ، وَ اَسْـرِحْنَا فیٖ مُلْكِ الْأَبَدِ إِنَّكَ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِي لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ. و مرا از این‌که به تهیدستِ فقیری گمان پَستی برم و به ثروتـمندی گمان برتری ورزم، حفظ فرما؛ چه آن‌که شـریف، کسی است که طاعت تو او را داده و عزیز کسی است که عبادت تو او را به عزّت نشانده. پس بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از ثروتی که تـمام نـمی‌شود بهره‌مند کن و به توان و قدرتی که از بین نـمی‌رود یاری ده و ما را به سوی بهشت جاودانه روانه ساز؛ همانا تو یکتا و یگانه و بی‌نیازی؛ نزاییدی و زاییده نشدی و احدی برایت همتا نبود. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۷ 『 نود و هفت – هنگامی که به ابر و برق نگاه می‌کرد و صدای رعد را می‌شنید 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ إِنَّ هٰذَيْنِ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِكَ، وَ هٰذَيْنِ عَوْنَانِ مِنْ أَعْوَانِكَ يَبْتَدِرَانِ طَاعَتَكَ بِرَحْمَةٍ نَافِعَةٍ أَوْ نِقْمَةٍ ضَارَّةٍ، فَلاٰ تُـمْطِرْنَا بِهِمٰا مَطَرَ السَّوْءِ، وَ لاٰ تُلْبِسْنَا بِهِمٰا لِبَاسَ الْبَلَاءِ، خداوندا همانا این «رعد و برق» دو نشانه از نشانه‌های تو و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تو اَند؛ که در مقام فرمان بُردن از تو، به رحمتی سودمند، یا عقوبتی زیان بخش، می‌شتابند؛ پس به وسیلۀ آن دو، باران زیان بار بر ما مباران و به سبب آن دو لباس بلا بر ما مپوشان، اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْزِلْ عَلَيْنَا نَفْعَ هَذِہِ السَّحَائِبِ وَ بَرَكَتَهَا، وَ اصْـرِفْ عَنّٰا أَذَاهَا وَ مَضَـرَّتَهَا، وَ لاٰ تُصِبْنَا فِيهٰا بِآفَةٍ، وَ لاٰ تُرْسِلْ عَلیٰ مَعَايِشِنَا عَاهَةً، خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و فایده و برکت این ابرها را بر ما فرود آر و آزار و زیانش را از ما بگردان و از درونِ ابرها آفتی به ما نرسان و بر آنچه که معیشت ما بر آن استوار است، آسیبی نفرست، اَللّٰهُمَّ وَ إِنْ كُنْتَ بَعَثْتَهَا نِقْمَةً وَ أَرْسَلْتَهَا سَخْطَةً، فَاِنّٰا نَسْتَجِیرُكَ مِنْ غَضَبِكَ، وَ نَبْتَهِلُ إِلَيْكَ فیٖ سُؤٰالِ عَفْوِكَ، فَمِلْ بِالْغَضَبِ إِلَی الْمُشْـرِكِینَ، وَ أَدِرْ رَحىٰ نَقِمَتِكَ عَلَی الْمُلْحِدِينَ. خداوندا ؛ اگر این ابرها را به خاطر عقوبت برانگیخته‌ای و برای خشم فرستاده‌ای؛ ما از خشمت به تو پناه می‌آوریم و برای درخواست گذشت و عفوت، به درگاه تو زاری می‌کنیم؛ پس غضب و خشم را متوجّه مشـرکان کن و آسیای عقوبتت را نسبت به منحرفان به گردش آر. اَللّٰهُمَّ أَذْهِبْ مَحْلَ بِلَادِنَا بِسُقْيَاكَ، وَ أَخْرِجْ وَحَرَ صُدُورِنَا بِرِزْقِكَ، وَ لاٰ تَشْغَلْنَا عَنْكَ بِغَیْرِكَ، وَ لاٰ تَقْطَعْ عَنْ كَافَّتِنَا مَادَّةَ بِرِّكَ، فَإِنَّ الْغَنِيَّ مَنْ أَغْنَيْتَ، وَ إِنَّ السَّالِمَ مَنْ وَقَيْتَ، خداوندا خشکی سـرزمین‌های ما را به بارانت برطرف کن و شدّت خشم سینۀ ما را به رزق و روزی خود بیرون فرما و ما را از خود به غیر خود مشغول و سـرگرم مکن و مایه و منبع نیکی خود را از ما جدا مساز؛ چه این که بی‌نیاز کسی است که تواش بی‌نیاز کنی و سالـم کسی است که تواش از هر شـرّی نگاه داری، مٰا عِنْدَ أَحَدٍ دُونَكَ دِفَاعٌ، وَ لاٰ بِأَحَدٍ عَنْ سَطْوَتِكَ امْتِنَاعٌ، تَحْكُمُ بِـمٰا شِئْتَ عَلیٰ مَنْ شِئْتَ، وَ تَقْضِی بِـمٰا أَرَدْتَ فِيمَنْ أَرَدْتَ. نزد کسی جز دفاع تو نیروی دفاع نیست و برای احدی از عذاب تو، وسیلۀ حفظ و نگاه داری وجود ندارد؛ بر هرکسی که بخواهی، به هر چه که بخواهی، حکم می‌کنی؛ و به آنچه اراده فرمایی دربارۀ هر کَس اراده کنی، فرمان می‌دهی. فَلَكَ الْحَمْدُ عَلیٰ مٰا وَقَيْتَنَا مِنَ الْبَلَاءِ، وَ لَكَ الشُّكْرُ عَلیٰ مٰا خَوَّلْتَنَا مِنَ النَّعْمَاءِ، حَمْداً يُخَلِّفُ حَمْدَ الْحَامِدِينَ وَرَاءَہُ، حَمْداً یَمْلَأُ أَرْضَهُ وَ سَمَاءَہُ. تو را سپاس بر آن‌که ما را از بلا نگاه داشتی و تو را شکر بر نعمت‌هایی که به ما دادی؛ سپاسی که سپاس سپاسگزاران را پشت سـر گذارد؛ سپاسی که زمین و آسمان خدا را پُر کند. إِنَّكَ الْمَنَّانُ بِجَسِيمِ الْمِنَنِ، الْوَهَّابُ لِعَظِيمِ النِّعَمِ، الْقَابِلُ يَسِیرَ الْحَمْدِ، الشَّاكِرُ قَلِيلَ الشُّكْرِ، الْمُحْسِنُ الْمُجْمِلُ ذُو الطَّوْلِ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ إِلَيْكَ الْمَصِیرُ. همانا تویی بسیار نعمت دهنده به نعمت‌های بزرگ، بخشندۀ نعمت‌های عظیم، پذیرندۀ سپاس اندک، قبول کنندۀ شکر ناچیز، نیکوکار و خوش‌رفتار، دارای احسان، معبودی جز تو نیست، پایان کار به سوی توست. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
| ۹۸ 『 نود و هشت – هرگاه به تقصیر در سپاسگزاری اعتراف می‌کرد 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ اَللّٰهُمَّ إِنَّ أَحَداً لا ٰيَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلّٰا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مٰا يُلْزِمُهُ شُكْراً، وَ لاٰ يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَإِنِ اجْتَهَدَ إِلّٰا كَانَ مُقَصّـِراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ، فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ، وَأَعْبَدُهُمْ مُقَصِّـرٌ عَنْ طَاعَتِكَ. لاٰيَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ، وَلاٰ أَنْ تَرْضیٰ عَنْهُ بِاسْتِيجَابِهِ، فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِكَ، وَمَنْ رَضِيتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِكَ، خداوندا، کسی از شکرگزاری‌ات در حالی از احوال، به نهایت شکر نـمی‌رسد جز این که از احسانت نعمتی به دست می‌آورد که او را به شکری دیگر وا می‌دارد، و از آنجا که نعمتت پیوسته و پی‌درپی به بندگان می‌رسد، پس کسی را قدرت بر شکر نیست، و از اطاعتت، گرچه تلاش و کوشش کند به اندازه‌ای نـمی‌رسد، جز این‌که در برابر شایستگی‌ات، به سبب فضل و احسانت، ناتوان از طاعت است، بنابراین سپاس‌گزارترین بندگانت از سپاسگزاری‌ات ناتوان و عابدترین ایشان، از اطاعتت در کوتاهی و کاستی است. کسی شایستۀ آن نیست که به خاطر مستحق بودنش او را بیامرزی و به سبب سزاوار بودنش از او خشنود شوی، هر که را بیامرزی، به احسانت آمرزیده‌ای و از هر که خشنود شوی، به احسانت خشنود شده‌ای، تَشْكُرُ يَسِيـرَ مٰا شُكِرْتَهُ، وَ تُثِيبُ عَلیٰ قَلِيلِ مٰا تُطَاعُ فِيهِ، حَتّٰى كَأَنَّ شُكْرَ عِبَادِكَ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَيْهِ ثَوَابَهُمْ، وَأَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ، أَمْرٌ مَلَكُوا اسْتِطَاعَةَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَكَ فَكَافَيْتَهُمْ، أَوْلَمْ يَكُنْ سَبَبُهُ بِيَدِكَ فَجَازَيْتَهُمْ، بَلْ مَلَكْتَ يٰا إِلٰهیٖ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ يـَمْلِكُوا عِبَادَتَكَ، وَأَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ يُفِيضُوا فیٖ طَاعَتِكَ، وَذَلِكَ أَنَّ سُنَّتَكَ الْإِفْضَالُ، وَعَادَتَكَ الاِحْسَانُ، وَسَبِيلَكَ الْعَفْوُ. عمل اندکی را که پذیرفته‌ای جزا می‌دهی و بر اندک چیزی که اطاعت شده‌ای پاداش عنایت می‌کنی تا آنجا که گویی سپاسگزاری بندگانت که پاداششان را بر آن واجب کرده‌ای و جزای ایشان را از آن بزرگ ساخته‌ای، کاری است که بدون قدرت دادن تو بر باز ایستادن از آن توانـمند بودند و از این جهت پاداششان دادی، امّا اینان قدرت باز ایستادن از شکرت را بدون تو ندارند، ولی با آنها هم چون کسی که قدرت باز ایستادن دارد معامله کردی، یا انگار می‌کنی سبب آن شکر به دست تو نبوده و به این خاطر پاداششان دادی، ولی این طور نیست، بلکه ای خدای من مالک کار ایشان بودی، پیش از این‌که آنان مالک عبادت تو شوند، و مزدشان را آماده کردی، پیش از آن‌که وارد طاعت و بندگی تو شوند، و آن برای این است که روش تو عطا کردن و عادتت احسان و راهت گذشت است.