eitaa logo
📚📖 مطالعه
86 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
104 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
در اینجا امام اسباب شکایت کشاورزان را در شش چیز خلاصه کرده است: نخست. همه چیز زمین و زراعت رو به راه است ولى مال الاجاره و خراجى که بر آن بسته شده سنگین و غیر عادلانه است. دوم. آفتى به زراعت برسد; از آفات زمینى و آسمانى و سبب کمبود یا نابودى محصول شود. سوم. زراعت هایى که با آب نهرها و قنات ها سیراب مى شود بر اثر عوامل مختلف، آب نهر و قنات قطع شود و محصولى به دست نیاید و یا به اندازه مورد انتظار نباشد. چهارم. در زمین هایى که دیمى است و با آب باران سیراب مى شود، بر اثر خشکسالى و کمبود نزولات آسمانى گرفتار کمبود محصول شود. پنجم. بر اثر سیلاب ها و آب گرفتگى زمین هاى زراعى همه یا قسمتى از محصول از میان برود یا فاسد گردد. ششم. آب به اندازه کافى به زراعت نرسد. تفاوت عامل ششم و سوم روشن است; در عامل سوم سخن از قطع کامل آب بود; ولى در مورد ششم سخن از کمبود آب است. به هرحال در تمام این صورت ها والى باید توان کشاورزان را در نظر بگیرد و خراج هر کدام را به اندازه اى که گرفتار ضرر و زیان شده اند تخفیف دهد و یا حتى اگر به هیچ وجه توان ندارند به کلى از خراج معاف کند. در دنیاى امروز نیز حکومت هایى که مدیر و مدبر هستند تمام این امور را در نظر مى گیرند و مالیات ها را به همان نسبت تخفیف مى دهند. حتى گاهى چیزى به عنوان کمک به مالیات دهندگانى که گرفتار زیان شده اند مى پردازند. آن گاه امام(علیه السلام) به مالک اطمینان مى دهد که تصور نکند تخفیف هایى که براى رعیت در این گونه موارد قائل مى شود به زیان او تمام مى گردد، بلکه این به تمام معنا سودآور و از جنبه هاى مادى و معنوى سرشار از فایده است. مى فرماید: «هرگز تخفیف هزینه هایى که به آنها مى دهى بر تو گران نیاید، زیرا آن ذخیره اى خواهد بود که از طریق عمران کشورت به تو باز مى گردانند و حکومت تو را زینت مى بخشند و اضافه بر آن از تو به نیکى یاد مى کنند و به سبب گسترش عدالت از سوى تو در میان آنها (و رضایت آنان از حکومتت) از آنان خرسند خواهى شد»; (وَلاَ یَثْقُلَنَّ عَلَیْکَ شَیْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ یَعُودُونَ بِهِ عَلَیْکَ فِی عِمَارَةِ بِلاَدِکَ، وَتَزْیِینِ وِلاَیَتِکَ، مَعَ اسْتِجْلاَبِکَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ، وَتَبَجُّحِکَ(۷۱)بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِیهِمْ). امام(علیه السلام) در اینجا چهار نتیجه قابل توجّه براى تخفیف خراج در موارد بحرانى بیان مى فرماید. نخست اینکه: این تخفیف ها از بین نمى رود، بلکه سبب عمران و آبادى زمین ها مى شود و در آینده، بهتر و بیشتر از آن بهره مند خواهى شد. دوم. سبب آبرومندى و زینت حکومت مى گردد، زیرا مردم احساس مى کنند والى علاقه مند به آنهاست و در مشکلات با آنان هم درد است. سوم. هرجا مى نشینند تعریف و تمجید مى کنند و پایه هاى حکومت از این طریق محکم مى شود. چهارم. خود والى نیز از رفتار خود به جهت گسترش عدالت شاد و مسرور مى شود و روحیه تازه اى براى ادامه حکومتش مى یابد. از این تعبیرات استفاده مى شود که حکومت در این گونه حوادثِ سخت نه تنها باید خراج و مالیات را تخفیف دهد، بلکه در صورت لزوم باید به آنها کمک نیز بکند و یقین داشته باشد این کمک ها باز مى گردد. شاهد این سخن جمله اى است که در روایت تحف العقول اضافه بر آنچه گفته شده آمده (و مرحوم سیّد رضى به هنگام گزینش آن را حذف کرده است) و آن جمله این است: «وَإِنْ سَأَلُوا مَعُونَةً عَلَى إِصْلاَحِ مَا یَقْدِرُونَ عَلَیْهِ بِأَمْوَالِهِمْ فَاکْفِهِمْ مَؤُونَتَه; هرگاه آنها کمکى از تو خواستند براى اصلاح کردن چیزى که با اموال خود قادر بر آن نیستند به آنها کمک کن».(۸) سپس امام(علیه السلام) در تأکید این معنا مى فرماید: «این در حالى است که مى توانى با تقویت آنها از طریق ذخیره اى که نزدشان نهاده اى آنان را آسوده خاطر سازى و به جهت عدالت و مهربانى که آنها را به آن عادت داده اى نسبت به آنان مطمئن باشى»; (مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ، بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِکَ(۹) لَهُمْ، وَالثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِکَ عَلَیْهِمْ وَرِفْقِکَ بِهِمْ). اشاره به اینکه حمایت از رعایا مخصوصاً در سختى ها و مشکلاتِ طاقت فرسا از یک سو سبب راحتى و آسایش خاطر آنها مى شود و از سوى دیگر سبب اعتماد تو بر آنها که آن نیز خود مایه آرامش خاطر توست. از مجموع این سخنان استفاده مى شود که حکومت زمانى سامان مى یابد که تکیه گاهش توده هاى مردم آن کشور باشد در غیر این صورت همیشه تنش ها و ناآرامى و شورش در گوشه اى از کشور حکم فرما خواهد بود; شورش هایى که سرکوب کردن آن نفرت بیشترى براى حکومت به بار مى آورد و اگر مانند بعضى از حکومت هاى زمان ما تکیه گاه حکومت هاى بیگانه باشد، مصیبت آن افزون خواهد شد، زیرا بیگانگان هرگز بدون منافع مهمى، از حکومت دیگرى حمایت نخواهند کرد و نتیجه آن
مستعمره شدن کشور اسلامى به وسیله بیگانگان از اسلام خواهد بود. سپس امام(علیه السلام) به نتیجه این گونه ارفاق ها در حق رعیت پرداخته مى فرماید: «بسیار مى شود در آینده براى تو گرفتارى هایى پیش مى آید که اگر در دفع آنها بر این رعایا تکیه کنى با طیب خاطر آن را پذیرا مى شوند (و در حل مشکل به تو یارى مى دهند)»; (فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الاُْمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِیهِ عَلَیْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَیِّبَةً أَنْفُسُهُمْ بِهِ). بدیهى است محبّت، ایجاد محبّت مى کند و کمک به افراد وجدان آنها را بیدار مى سازد و خود را مدیون محبّت کننده مى بینند، بنابراین هرگاه مشکلى براى محبّت کننده پیش آید آنها با رضایت خاطر به کمک مى شتابند و این بهترین سرمایه زمامداران براى اداره کشور و بقاى حکومت است. آن گاه امام در جمله اى کوتاه و پر معنا مى فرماید: «زیرا عمران و آبادى، هر چه بر آن نِهى تحمل مى کند»; (فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلٌ مَا حَمَّلْتَهُ). اشاره به اینکه اساس کار و آنچه حرف اوّل را مى زند عمران و آبادى است; اگر زمین هاى کشاورزى و سایر منابع درآمد مردمِ یک کشور آباد گردد و بنیه اقتصادى همه قوى شود هر مشکلى پیش آید قابل حل است. آن گاه امام در پایان این سخن به نکته دیگرى که عامل اصلى ویرانى کشورهاست اشاره کرده مى فرماید: «ویرانى زمین تنها به علت فقر صاحبان آن حاصل مى شود و فقر آنها تنها به سبب توجّه زمامداران به جمع مال و زراندوزى و بدگمانى به بقاى حکومتشان و کم عبرت گرفتن (از سرنوشت زمامدارانِ پیشین) خواهد بود»; (وَإِنَّمَا یُؤْتَى خَرَابُ الاَْرْضِ مِنْ إِعْوَازِ(۱۰) أَهْلِهَا، وَإِنَّمَا یُعْوِزُ أَهْلُهَا لاِِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاَةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَسُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ، وَقِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ). مسائل اجتماعى و حوادثى که در کشورها مى گذرد همواره علت و معلول یکدیگرند; هنگامى که زمامداران بر اثر بى کفایتى یا ظلم بر مردم از آینده خود ناامید شوند و از تجارب پیشینیان در زمینه زمامدارىِ صحیح بهره نگیرند دستپاچه مى شوند و به جمع مال مى پردازند; گاه آن را در نقاط دور و نزدیک پنهان مى سازند و گاه به بستگان خود منتقل مى کنند و گاه به کشورهاى خارج اگر محل مورد اطمینانى داشته باشند انتقال مى دهند و همین امر باعث ویرانى زمین ها و منابع اقتصادى و فقر عمومى مى شود و ارکان حکومت را متزلزل مى سازد. تجربه نشان داده است که این گونه افراد کمتر مى توانند از اموالى که گرد آورده اند بهره بگیرند. نمونه هاى آن را حتى در عصر خود درباره شاهان گذشته دیده و شنیده ایم. این نکته نیز شایان توجّه است که بسیارى از برنامه هاى عمرانى زمان مى طلبد و هرگاه زمامداران امید به بقاى خود نداشته باشند زیر بار چنین برنامه هایى نمى روند و طبعاً برنامه هاى عمرانى تعطیل مى شود و فقر دامان توده هاى مردم را مى گیرد. نیز اگر زمامداران دفتر تاریخ را دربرابر خود بگشایند و هر روز صفحه اى از آن را بنگرند به زودى به اشتباهات خویش پى مى برند; ولى غرور یا غفلت مانع از این کار مى شود. شگفت اینکه بعضى از شارحان نهج البلاغه احتمال داده اند جمله (وَسُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ) به این معناست که آنها مرگ را فرموش مى کنند و گمان مى کنند سالیان دراز زنده اند در حالى که این عبارت هرگز تاب چنین تفسیرى را ندارد، زیرا سوء ظن را در واقع به معناى حسن ظن تفسیر کرده اند پاورقی : ۱. رجوع شود به وسائل الشيعة، ج ۱۳، ص ۲۱۴، باب ۱۵ و ۱۸ از ابواب «احکام المزارعة». ۲. «عِلّة» در اصل به معناى بيمارى است و در اينجا به معناى آفاتى است که به گياهان و درختان مى رسد. ۳. «بالّة» به معناى تر کننده از ريشه «بلّ» بر وزن «حل» به معناى مرطوب شدن گرفته شده و «بالّة» در اينجا اشاره به باران و رطوبت هاى زمينى است که گياهان را پرورش مى دهد. ۴. «اِحالَة» در اصل به معناى تغيير يافتن است و در اينجا که اضافه به ارض (زمين) شده است اشاره به دگرگونى زمين بر اثر آب گرفتگى است که موجب گنديدن بذر گياه و ثمر ندادن مى شود. ۵. «إغْتَمَر» از ريشه «اِغتمار» به معناى آب گرفتگى است. ۶. «أجْحَفَ» از ريشه «اجحاف» در اصل به معناى کندن پوست چيزى است. سپس به معناى به مشقت انداختن و بى اثر ساختن و خراب کردن آمده است. ۷. «تَبَجُّحْ» به معناى مسرور شدن از ريشه «بَجْح» بر وزن «مدح» به معناى فرح و شادى گرفته شده است. ۸. تحف العقول، ص ۹۲. ۹. «إجْمام» به معناى صراحت بخشيدن از ريشه «جموم» که به معناى اجتماع کردن است گرفته شده و از آنجا که انسان به هنگام استراحت خاطرى جمع دارد اين واژه به آن اطلاق شده است. ۱۰. «إعْواز» به معناى کمبود و فقر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴۶ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : نظر اسلام در رابطه با كشورهاى كفر چيست‌؟ ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ـــ ـ ـــ 💬 پاسخ : ، دين فطرت است و فطرت هر انسانى استقلال خواه است؛ پس رابطه با حفظ‍‌ استقلال و آزادى اشكالى ندارد. كودكى در سر سفره قاشق🥄 برمى‌دارد، آن را پر از غذا مى‌كند و به سر و صورت و لباسهاى خود مى‌ريزد. مادرش ناراحت مى‌شود و قاشق را از او مى‌گيرد تا خود غذا به دهان او بگذارد؛ امّا كودك إبراز ناراحتى مى‌كند و با تمام وجود مى‌گويد: من اگر مستقل باشم و قاشق در دست خودم باشد، حتى اگر سر و صورت و لباسم را خراب كنم بهتر است تا اينكه وابسته به تو باشم و تو غذا را در دهان من بگذارى. مسلمانان كه در دهه اول بعثت (شايد به خاطر بت‌هاى🗿 بسيارى كه در كعبه بود)، عبادات خود را به سوى انجام مى‌دادند، بعد از هجرت به مدينه مورد نيش زبان و كنايه يهوديان قرار گرفتند كه شما به سوى قبلۀ ما نماز مى‌خوانيد، پس استقلال نداريد! پيامبر صلى الله عليه و آله از اين كنايه‌ها ناراحت مى‌شد و به اطراف آسمان مى‌نگريست و گويا منتظر وحى بود تا اينكه دستور آمد از اين پس به سوى مسجدالحرام نماز بخوانيد و قبلۀ مستقل داشته باشيد تا يهوديان بر شما حجّت و منّتى نداشته باشند و شما را دنباله روى خود ندانند: «لئلاّ يكون للناس عليكم حُجّة» همچنين در اسلام تشبّه به كفّار حرام است، چون يك نوع خودباختگى براى مسلمانان و تكريمى براى كفّار محسوب مى‌شود. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
💚 سلام یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام 🗺️ بین‌المللی‌ترین سرود آخرالزمانی https://eitaa.com/mabaheeth/47223 🇵🇸 قطعه ی حماسی یوم الانتقام https://eitaa.com/mabaheeth/95440 ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج 💔 | 🇵🇸 ✌️ ‌ ‌ ‌╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۴۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : چرا در دنيا همواره با مشكلات و سختى‌ها مواجه هستيم‌؟ ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ـــ ـ ـــ 💬 پاسخ : شخصى از كنار مغازه بلور فروشى مى‌گذشت، چشمش به ليوان‌هايى افتاد كه روى ميز به طور وارونه چيده شده بود. همانجا ايستاد، كمى نگاه كرد و يكى از آنها را به همان حالتى كه بود برداشت و شروع به اعتراض به فروشنده كرد كه آقا! چرا دَرِ اين ليوان بسته است و ته آن باز است‌؟! فروشنده خنديد😂 و گفت: اگر شما درست بنگريد و ليوان را به حالت درست بگيريد، هر دو اشكال برطرف خواهد شد. 🗯 آرى، بسيارى از اشكالات، بر اساس باورها و تصوّرات غلط‍‌ ما مى‌باشد. 💭 ما خيال مى‌كنيم كه دنيا براى رفاه است، لذا مى‌گوييم: چرا رفاه نيست‌؟ مثل كسى كه در چلوكبابى 🥓 نشسته و اعتراض مى‌كند چرا اينجا دوش🚿 ندارد؟! او بايد باور كند كه آنجا حمّام نيست. ما بايد باور كنيم كه دنيا خوابگاه، عشرتكده و آخور نيست، دنيا ميدان است و انسان بايد در اين ميدان با سختى‌ها مبارزه كند تا خود به رشد و كمال برسد. قرآن مى‌فرمايد: «أخذناهم بالبأساء و الضَّراء لعلّهم يضّرّعون» سختى و فشارها براى توجّه دادن به انسان است. آرى، تا چوب عود را نسوزانيد، بوى عطرش بلند نمى‌شود. سختى‌ها وسيلۀ غرور زدايى است. همان گونه كه لاستيك‌هاى ماشين را بايد كرد. حوادث تلخ نيز انسان را متعادل و تنظيم مى‌كند، غفلت و غرور و تكبّر را از بين مى‌برد. به علاوه تلخى‌ها انسان را به فكر و تلاش واداشته و سرچشمۀ انواع ابتكارات و اختراعات مى‌شود. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۴۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : آيا ايمان بدون عمل ارزش دارد؟ ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ـــ ـ ـــ 💬 پاسخ : در قرآن همواره در كنار عمل صالح آمده است: «آمنوا و عملوا الصّالحات» ايمان و عمل صالح مانند نخ🧵 و سوزن🪡 هستند و به شرطى كارآيى دارند كه به هم متّصل باشند. با جدايى آنها از هم، چيزى دوخته نمى‌شود. قرآن مى‌فرمايد: اگر خدا را دوست داريد، از پيامبر اطاعت كنيد: «اِن كنتُم تُحبّون اللّه فاتّبعونى» بسيارند كسانى كه مى‌گويند: ايمان داريم ولى عمل نمى‌كنند؛ 🗣 مى‌گويند: خدا را دوست داريم ولى با او حرف نمى‌زنند و نماز نمى‌خوانند. 🗣 مى‌گويند: ولايت عليه السلام را به دل داريم؛ امّا در عمل هيچ شباهتى به آن حضرت ندارند. 🗣مى‌گويند: به امام زمان عليه السلام ايمان داريم، ولى سهم امام را كه بر آنان واجب است نمى‌پردازند. ❌ اگر به دنبال اين ادّعاها عمل و حركتى نباشد، بايد در صداقت خود شك كنيم. در روزگار قديم كسانى را كه در جنگ‌ها اسير مى‌شدند به نام برده در بازار مى‌فروختند. شخصى به بازار برده‌فروشان آمد تا برده‌اى خريدارى كند. هر برده كه هنرى داشت گران‌تر بود. به سراغ برده‌اى رفت و ديد قيمت آن بسيار گران است. سبب را پرسيد، گفتند: او تشنه‌شناس است و مى‌فهمد چه كسى تشنه است. خريدار علاقمند شد، او را خريد و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذايى تهيّه كرد ولى سر سفره آب نگذاشت. مهمانان چند لقمه‌اى كه خوردند، يكى پس از ديگرى تقاضاى آب نمودند. بردۀ تشنه شناس نگاهى به او مى‌كرد و مى‌گفت: دروغ مى‌گويد، او تشنه نيست. كم كم به تعداد تشنه‌ها اضافه شد و هركدام فرياد آب سردادند؛ امّا برده مى‌گفت: همه دروغ مى‌گويند. تا اينكه يك نفر از ميان آنان برخاست تا آبى تهيّه كند. برده گفت: اين شخص راست مى‌گويد؛ زيرا از جايش بلند شد و فقط‍‌ داد و فرياد نكرد. ← آرى، كسى در ادّعاى خود صادق است كه حركت و اقدامى كند. كسانى كه اهل عمل نيستند، در واقع مؤمن نيستند و تنها ادّعاى ايمان دارند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۴۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : عشق به اهل بيت عليهم السلام چه نقشى در زندگى دارد؟ ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ـــ ـ ـــ 💬 پاسخ : از امور فطرى و حالات انسان، پذيرى و قهرمان پرستى است و يكى از بهترين و مؤثرترين راه‌هاى ، معرفى الگوهاى مناسب است. هرچه الگو برجسته‌تر و كامل‌تر باشد، جاذبه بيشترى خواهد داشت. ❣ ولايت و محبّت اهل بيت علیهم‌السلام، بستر الگو پذيرى و پيروى از آن بزرگواران است؛ زيرا هر كَس، كسى را دوست بدارد، سعى مى‌كند رفتار و گفتار و كردارش را هماهنگ با او بسازد. البتّه محبّت و علاقه‌اى ارزش دارد كه در آن كشش و گرايش و پيروى و عملى باشد. كودكى كه از پدر تقاضاى بيسكويت 🍪 مى‌كند و پدر به او وعدۀ خريد مى‌دهد، كودك چشم به راه🥺 پدر است تا او برگردد. همين كه پدر وارد منزل مى‌شود، مى‌پرسد: بيسكويت خريدى‌؟ اگر پدر بگويد: نه، ولى تو را بسيار دوست دارم، آيا كودك، دوستى بدون عمل را مى‌پذيرد؟ ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دمت گرم 😁 چه جوابی داد به خانمی که گفت حاجی مهم دل هست نه ظاهر آدما👌 @akhondehamrah110 همونم غنیمته 😄 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۵۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : آيا هر سخن حقّى را بايد بيان كرد؟ ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ـــ ـ ـــ 💬 پاسخ : كتمان حقّ‌، حرام است ولى گفتن حقّ‌ نيز بايد در صورت لزوم باشد. بسيارى از سخنان حق اگر بدون زمينه‌سازى قبلى گفته شود، مفاسدى را به بار مى‌آورد. شكر، شيرين است ولى اگر اين شكر را به همين صورت در دهان كودكى بريزيم خفّه مى‌شود. نبايد بگوييم اين شكر است و شيرين و بدن هم به مواد قندى نياز دارد؛ بلكه بايد ابتدا اين شكر را در آب حل كنيم و به تدريج به كودك بدهيم. بسيارى از حقايق را بايد با مقدّمه مطرح كرد؛ زيرا همۀ مردم آمادگى پذيرش يك باره سخن حقّ‌ را ندارند. مردم به حمّام مى‌روند و دوش🚿 آب را روى سر خود باز مى‌كنند ولى اگر آماده نباشند و شما بخواهيد يك ليوان آب سر آنها بريزيد، با عكس العمل سختى مواجه مى‌شويد. دليل آنكه مردم دست مراجع را مى‌بوسند و خمس و سهم امام را به آنان مى‌پردازند، ولى در پرداخت ماليات نشاط‍‌ ندارند، همين است كه مردم دربارۀ و زكات، آيات و رواياتى از افراد مورد وثوق خود شنيده‌اند و از نظر اعتقادى و فرهنگى پرداخت را پيدا كرده‌اند و همچنين به زيارت امام و امام زاده‌اى كه دربارۀ او شناخت پيدا كرده‌اند و هزينۀ آن را به راحتى مى‌پردازند و به زيارتشان افتخار مى‌كنند؛ امّا اگر كسى را نشناسند در سلام كردن به او انگيزۀ لازم را ندارند؛ پس آمادگىِ اعتقادى و فكرى شرط‍‌ لازم است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────