🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹
اخت الرضا حبیبه موسی ابن جعفری
ای بانویی که ثانی زهرای اطهری
دُرّ گرانبهای ولایت به شهر قم
از جمله ی خلایق عالم تو برتری
پوشیده نیست جود تو از بس کریمه ای
هر کس رسید بر حرمت خوب میخری
بانوی آسمانی خاکی نشین من
با لطف خود همیشه کنی ذره پروری
دنیا چقدر پست و حقیر است پیشتان
وقتی به سجده ذاکر اذکار داوری
بر من نگاهی از سر لطف عظیم کن
کنجی ز صحن خود بده من را مقیم کن
جانم فدای آن همه دل بیقراریت
در هجر یار آن همه لحظه شماریت
جانم فدای درد فراقی که دیده ای
دنبال یار آن همه ناقه سواریت
جانم فدای سینه پر التهاب تو
جانم فدای آن همه اندوه و زاریت
هجران چه کرد باتو که حالت خراب شد؟
داغ فراق بود که شد زخم کاریت
گفتم فراق روضه ای آمد به یاد من
آن روضه ای که هست به چشم بهاریت
رخصت دهید روضه بخوانم برایتان
روضه بخوانم از سفر عمه جانتان
بانو اگر چه رنج سفر را کشیده ای
اما سربریده به نیزه ندیده ای
گرد و غبار راه به رویت نشسته است
اما کجا «اُخیَّ الیَّ» شنیده ای؟
راهی دراز آمده ای تا به قم ولی
از تل کجا به جانب مقتل دویده ای؟
بر سینه دستخط برادر گرفتی و ...
سوزی به یاد جامه ی از کین دریده ای
سختی راه نیرو و تابت گرفته بود
وانگه رسید خاطرت از قد خمیده ای
گرچه به یاد یار دو چشمت پر آب بود
کی جای تو به مجلس اهل شراب بود؟
#محمد_مبشری
#مرثیه_حضرت_معصومه
#مدح_مناجات_حضرت_معصومه
@gharibe_ashena_mobasheri313
السلام علیکِ یا بنت موسی بن جعفر سلام الله علیها
یا فاطمه اشفعی لی فی الجَنَّه
به وقتِ عاشقی، آئینگی، وقت اذان در قم
گشوده می شود درب حریم آسمان در قم
دو کوهِ نور می تابد به سمت هم، تماشا کن!
تجلی کرده قم در جمکران و جمکران در قم
ز خاکِ اصفهان پُرسی اگر، با عشق می گوید
بُوَد نصفِ جهان در مشهد و نصفِ جهان در قم
نفس هر ثانیه بین حریمش غرقِ تهلیل است
بدون ذکر او می ایستد حتی زمان در قم
حریمِ حرمتش والاست، می ترسم ز پُر حرفی
به کامِ خشکِ دل حتی نمی چرخد زبان در قم
شبیهِ زینبِ کبری و با داغِ برادرها
رسیده با شُکوه و عزّت یک قهرمان در قم
همان عصمت همان سیرت همان صولت بیا اصلا
زیارتنامه ی زهرای اطهر را بخوان در قم
#محمد_رضا_طالبی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
با صد امید دربه دَرِ خانه ات شدم
محتاج یک نگاه کریمانه ات شدم
روز ازل، نگاه شما شد نصیبِ ما
از این سبب کبوتر آستانه أت شدم
نانی که می خورم همه از برکت شماست
مدیون لطف آب و همان دانه أت شدم
عشق رضا، چو ارثیه ای، از شما رسید
مدیونِ ارثِ کامل و جاودانه ات شدم
شمع محبتی که به ما نور می دهی
از لطف یک نگاه تو، پروانه أت شدم
هستی شفیعه ی همه در موسم جزا
دست مرا بگیر، تو ای خواهر رضا
وقتی میان صحن شما می زنم قدم
انگار در بهشت خدا می زنم قدم
آری بَدَم ، ولی به هوای تو آمدم
با ذکر تو، به صحن و سَرا می زنم قدم
در باز کن ، رسیده گدا تا کرم کنی
کنج حرم به شوق عطا می زنم قدم
فرقی که نیست بین حریم تو و رضا
پیش تو در کنار رضا می زنم قدم
شب های جمعه در حرم با صفای تو
انگار بین کرببلا می زنم قدم
بانو میان لطف و عطای شما گُمیم
شکر خدا که زائر معصومه در قُمیم
باز آمدم زیارتِ بالا سَرِ شما
با دست خالی آمده ام بر دَر شما
این روزها که غرق عزای تو عالَمی است
شد روضه خوان ماتم تو، نوکر شما
امّا اگر که جان شما روی لب رسید
دستی نداشت نیّت آن معجر شما
از روی بام که سنگی به تو نخورد
یا خیزران نخورد، لبِ سرور شما
گیرم که زهر تاب و توانِ تو را گرفت
امّا نشد کبود، که بال و پَرِ شما
تا آمدی نثــارِ شما شد ســلام ها
کِی؟ سنگ برتو زد کسی از پشت بام ها
قم از نگاه لطف تو بانو بها گرفت
با مهر تو وجود مراهم خدا گرفت
شب های جمعه در حرَمَت غلغله به پاست
آری دوباره از تو کسی کربلا گرفت
#اسماعیل_شبرنگ
@gharibe_ashena_mobasheri313
السلام علیکِ یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها:
شب شد از پاقدمِ حضرت باران روشن
ماه سر زد ز افق چشم بیابان روشن
آنکه در خاک رهش خاصیتِ آبادی ست
از قدومش شده این کلبه ویران روشن
عشق از خاک برون خاست و شد ساکن قم
تا از این برقِ جنون شد دل انسان روشن
جلوه ی دختر موساست که افتاده بر او
آن مسیری که شده تا به خراسان روشن
چه نیازی به چراغ است، عبورش کافی ست
که شود باز شبستان به شبستان روشن
نه فقط قم شده از نورِ جلالش بینا
شد از او چشمِ همه مردم ایران روشن
گوشه ی چادرِ خود را به سر خلق کشید
که ز علمش شده هر ذهنِ پریشان روشن
غیر اخبار غمش هیچ به مشهد نرسید
نشد از فیضِ حضورش دلِ سلطان روشن
فاطمه در قم و هفده شبِ پُر دلهره سوخت
گر که مِهرش شده در هر دلِ سوزان روشن
ریخت در مزرعه عشق، رضا ناله و آه
تا شد از آتشِ این داغ نیستان روشن
#محمد_رضا_طالبی
@gharibe_ashena_mobasheri313
#رباعی
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
دارای ضریح و صحن و ایوان هستی
مهمان نه ، که بر وجود ما جان هستی
یک لحظه نظر گر نکنی می میرم
ای فاطمه جان تو قلب ایران هستی
تشبیه کنم ماه به تو ، یا تو به ماه
اما تو کجا ، ماه کجا ای دلخواه
ذکرم شده ای خواهر خورشید کنون
یا فاطمه اشفعی لنا عندالله
این بارگه و صحن و سرا رضوانست
سرچشمه ی جود و بخشش و احسان است
قربان کرامت تو یا معصومه
ایران سرِ سفره ی شما مهمان است
معصومه ترین خواهر دنیا هستی
بند دل مرتضی و طاها هستی
ما عطر دو گل را ز شما می گیریم
زیرا تو نشان قبر زهرا هستی
چون زینب فرخنده لقا جان دادی
با شیون و آه و با نوا جان دادی
دنبال حسین بود زینب و شما
در شوق رسیدن به رضا جان دادی
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات
#مربع_ترکیب
شب را به پایان می رساند طلعت نورت
خورشید عالم خلق شد از برکت نورت
از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت
جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت
روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند
ما را غلام "حضرت معصومه جان س" خواندند
تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی
آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی
یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی
تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی
دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم
خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم
در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن
مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن
"آموزگار حضرت مریم"..،تَکَلُّم کن
جان رضا ما را فقیر "مشهد" و "قُم" کن
هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد
جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد
ای ماهتابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید
ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید
باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید
تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید
لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد
چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد
داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم
بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم
دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم...
آخر شما را می کُشَد این حالت درهم
از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده
با یا "رضایَت" اهل قُم هم گریه می کرده
فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر...
هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر...
داغبرادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر...
این ها تو را از پای درآورد آخرسر
سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است
سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است
آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی
مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی
تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی
در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی
شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز
الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز
آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز
پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز
چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز
بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز
سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم
از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم
آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟
تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟
اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟
خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟
با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟
راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟
زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد
زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد
زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد
زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد
این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه
از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه
#بردیا_محمدی
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313
آمد ز مدینه تا که در قم باشد
در مملکت امام هشتم باشد
یعنی که خدا نخواست تا مرقد او
مانند مزار فاطمه گم باشد
🏴فرارسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها ) را خدمت اعضای محترم کانال غریب آشنا تسلیت وتعزیت عرض می نمایم.
@gharibe_ashena_mobasheri313
هدایت شده از 🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
شَبَست و حاجتی معلومه دارم
سخن ها با گل مظلومه دارم
اگر مخفی است قبر کفو حیدر
هوای مرقد معصومه دارم
تو زهرایی مرام اهل بیتی
تو رمزی از دوام اهل بیتی
میان خاندانی از کرامت
کریمه در تمام اهل بیتی
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
برخواهر خسرو خراسان صلوات
برجلوه ی خورشید درخشان صلوات
برحضرت معصومه شفیع شیعه
برآیت حق مهر فروزان صلوات
#محمّد_مبشّری
@gharibe_ashena_mobasheri313
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است
وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است
دختر چه دختریست کریمه مطهر است
در یک کلام مظهر الله اکبر است
ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است
بار دگر نشسته به منظور دیگری
موسای دیگری وسط طور دیگری
تابیده شد به عرش خدا نور دیگری
زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری
خیر کثیر خانه باباست کوثر است
لولاک آمدست برای دو فاطمه
پیغمبران شدند گدای دو فاطمه
عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه
ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه
معصومه مثل مادر خود از همه سر است
نشنیده اند از لب او جز رضا رضا
دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا
طوری دل کریمه گره خورده با رضا
وابسته اش شدست دراین سالها رضا
خواهر نگو که دار و ندار برادر است
آمد به قم رسید گلستان درست کرد
چادر تکاند رحمت باران درست کرد
چه جنتی میان بیابان درست کرد
نوکر برای حضرت سلطان درست کرد
بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است
جاده به جاده پشت سر یار راه رفت
بیمار بود با تن تبدار راه رفت
شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت
در یک مسیر راحت و هموار راه رفت
این شأن واقعی نوامیس حیدر است
پادرد میکشید ولی خون جگر نبود
با مست های بی سرو پا همسفر نبود
آزرده از شلوغی بین گذر نبود
یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود.
حالا گریز روضه به یک جای دیگر است
آنجا که آفتاب بدون حجاب بود
رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود
پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود
درآن میانه صحبت بزم شراب بود
بازین چه شورش است که هردیده ای تر است
#سیدپوریا_هاشمی
@gharibe_ashena_mobasheri313