eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.7هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
231 ویدیو
67 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @gharibe_ashena_mobasheri
مشاهده در ایتا
دانلود
28.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اهل بیت علیهم السلام شعر شما شاعران مهم است ... سخنان حجت‌الاسلام در دویستمین جلسه موسسه سرچشمه ۹آبان ۱۴۰۱ بخش چهارم 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
35.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شعرخوانی دعبل در محضر با موضوع سقیفه سخنان حجت‌الاسلام در دویستمین جلسه موسسه سرچشمه ۹آبان ۱۴۰۱ بخش دوم 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا    برای کُمیت دعا کرد؟ سخنان حجت‌الاسلام در دویستمین جلسه موسسه سرچشمه ۹آبان ۱۴۰۱ بخش سوم 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
اگر میخواهید امشب یه کار خیری کرده باشید که اون دنیا به دردتون بخوره اینه که امشب و فردا که سالروز شهادت شهید نوید صفری هست تا جایی که میتونید این شهید عزیز رو به دوستان و آشنایان و کانال هاتون معرفی کنید مطمئن باشید شهید کم نمیزاره😍 زنده نگه داشتن یاد کمتر از شهادت نیست! @gharibe_ashena_mobasheri313
ای تاج سر عالم و آدم زهرا از کودکیم دل به تو دادم زهرا آن روز که من هستم و تاریکی قبر جان حسنت برس به دادم زهرا @gharibe_ashena_mobasheri313
ا😔 روی تو را دوباره ندیدم، غروب شد بغضم گرفت، تا که شنیدم، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم، غروب شد باران نداشت شهر، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم، غروب شد خورشید سرخ شد، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم، غروب شد @gharibe_ashena_mobasheri313
محمدحسین پویانفر4_6008261301204160426.mp3
زمان: حجم: 5.72M
دلم آرامش میخواد آقای من کی میاد کجا دنبالش بگردم نگرانم می‌شدِش مهربونتر از خودش کسی رو پیدا نکردم اگه بود دلی خسته نبود اگه بود دری بسته نبود به تن همه جون میرسه یه روزی آقامون میرسه ألحِقني بِالحجة
ما منتظریم از سفر برگردی یکروز شبیه رهگذر برگردی با کاسه یِ آب و مجمری از اسپند ما آمده ایم پشتِ در برگردی وقتی سَرِ شب که رفتنت را دیدیم گفتیم نمی شود سَحَر برگردی؟ ما منتظر تو ایم آقا نکند یک جمعه غروب بی خبر برگردی من گوشه نشین کوچه یِ بر گشتم ای کاش که از همین گذر برگردی پرواز نمی کنیم از اینجا باید در فصل نبود بال  و پَر برگردی وقتش نرسیده است ای مرد ظهور با سیصد و سیزده نفر برگردی؟! @gharibe_ashena_mobasheri313