#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#قتلگاه
#غریب_مادر_۳
#محرم_۱۴۴۰
رفتی و مانده ام ، با خیمه ای ز آه
نامحرمان و من ، بی یار و بی پناه
طفلان به ناله ها ، اطراف خیمه گاه
بر سر زنان رَوَم ، رو سوی قتلگاه
تا ناله ها کنم ، من در برت حسین
از خیمه ها شده ، غارت هر آن چه هست
رفته به پیش چشم ، هستی من ز دست
از یک طرف دلم ، از غربتت شکست
از یک طرف عدو ، بر سینه ات نشست
تا که جدا کند ، از تن سرت حسین
دل خسته زائرِ ، خونِ تن توام
سیر از وجود خود ، با دیدن توام
در هر طرف پیِ ، پیراهن توام
مشتاق لحظه ی ، بوسیدن توام
بوسه به خون زنم ، بد حنجرت حسین
شویم تن تو را ، با اشک دیده ام
بنگر چو مادر ، قامت خمیده ام
بار غم تو را ، بر دل کشیده ام
جان داده ام که تا ، مقتل رسیده ام
تا که کنم طواف ، بر پیکرت حسین
داغ دلم کجا ، اشک بصر بَرَد
شاید که شعله را ، خونِ جگر بَرَد
غم را ز خیمه ای ، بس شعله ور بَرَد
دشمن ز ره رسد ، معجر ز سر بَرَد
بنگر چه بی پناه ، شد خواهرت حسین
دشمن به گرد تو ، اِستاده صف به صف
رأست بریده با ، بغض شه نجف
با سنگ و چوب و تیر ، جسم تو شد هدف
هر قطعه از تنت ، افتاده یک طرف
نالان به نعش تو ، شد مادرت حسین
#محمد_مبشری
تقدیم به روح پر فتوح استاد عزیزم
حاج علی آهی و همه ی پیر غلامان امام حسین علیه السلام
@gharibe_ashena_mobasheri
#مثنوی
#قتلگاه
روی تل زینبیه یک نگاه
خواهرت را می کشد تا قتلگاه
این همه همچون ستاره زخم تن
این همه تیر و سنان در یک بدن
ای گلم از چه به خون رنگت زدند
پیش چشم زینبت سنگت زدند
گاه با تیغ و گهی با نیزه ها
پیکرت را می کنند از هم جدا
هر طرف یک قطعه از این جسم پاک
زینبت جوید تو را در بین خاک
فاطمه شد شاهد این منظره
دشنه ی شمر لعین بر حنجره
آن چه راست را جدا از تن نمود
ضربه هایی بیش از ده ضربه بود
چکمه ی شمر لعین روی تنت
مادرت شد شاهد جان کندنت
دید زهرا صحنه قتل تو را
سخت تر از ماجرای کوچه ها
دید مادر بر زمین افتاده ای
پیش چشم فاطمه جان داده ای
قتلگاهت پر ز آه فاطمه ست
مقتل تو قتلگاه فاطمه ست
تا که زینب روی تل خون رسید
همچو مادر پشتش از داغت خمید
گفت : شد خاک عزایت بر سرم
ناله زد وای ای غریب مادرم
یا حسین جان ای غریب کربلا
عاقبت از زینبت گشتی جدا
با جدایی ات مرا هم می کشی
خواهر خود را از این غم می کشی
لشگری در پیش من صف می زنند
از برای قتل تو کف می زنند
شد چنین مهمانی اهل عراق
سهم تو ذبح است و سهم من فراق
آه ای قربانی آل نبی
تو همه دار و ندار زینبی
زینت دوش نبی بودی ولی
روی خاکی ای حسین بن علی
روی رمل و خاک و خون جای تو نیست
بر تن تو این همه سرنیزه چیست ؟
وای من مانده به جسمت تیرها
جای زخم نیزه و شمشیرها
تا نظر بر قتلگاهت می کنم
دیده را نظر نگاهت می کنم
الامان در پیش چشم خواهرت
شمر آمد روی دامانش سرت
راس خونینت به دست شمر بود
چشم مشکینت ز زینب دل ربود
دیده ام نعل ستوران بر تنت
تاخته بر جسم بی پیراهنت
پیرهن را هم به غارت می برند
خواهرت را بر اسارت می برند
رفتی و من مانده ام ای نور عین
کاش می گشتم فدایت یا حسین
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه
جای جای کربلا را مست بویت کرده اند
دلبر من از چه با خون شستشویت کرده اند
کرده ام من بوسه بارانت ولیکن نیزه ها
آرزوی بوسه از زیر گلویت کرده اند
هرکه سنگت می زند در فکر سنگ دیگر است
سنگ ها خون گریه بر مهتاب رویت کرده اند
تا پریشان شد سر زلفی که زهرا شانه کرد
روزگارام را سیه چون تار مویت کرده اند
بس که از پا تا سر تو زخم روی زخم بود
تیرها از ره رسیدند و رفویت کرده اند
در کنار قتلگاهت شد دل من زیر و رو
بس که پیش چشم زینب زیر و رویت کرده اند
دست و پا گم کرده ام وقتی تو را گم کرده ام
چشم هایم زیر مرکب جستجویت کرده اند
یوسف من گرگ ها پیراهنت را برده اند
کی کنم باور خموش از گفتگویت کرده اند
#غریب_مادر۴
#محمد_مبشری
#کانال_غریب_آشنا
@gharibe_ashena_mobasheri313