eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
تو کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو فهم رسا، نارسا چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو هیچ گلی ندیده خندیدنت به غیر لحظهٔ حسین دیدنت دایهٔ تو ز کودکی غم شده قامت غم در غم تو خم شده کتاب عشق و عقل تألیف توست مُهر به لب، زبان ز توصیف توست تو گردش ثبات اهل‌بیتی تو مجمع صفات اهل‌بیتی دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو تو برده‌ای فیض حضور همه تو بوده‌ای سنگ صبور همه روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود تو عین عرفان وِرا نور عین کشتهٔ حقّی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینةالنّجاتی حسین امید خلق در عالمین ولی به هر غم تو امید حسین نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... @gharibe_ashena_mobasheri313
روی تل زینبیه یک نگاه خواهرت را می کشد تا قتلگاه این همه همچون ستاره زخم تن این همه تیر و سنان در یک بدن ای گلم از چه به خون رنگت زدند پیش چشم زینبت سنگت زدند گاه با تیغ و گهی با نیزه ها پیکرت را می کنند از هم جدا هر طرف یک قطعه از این جسم پاک زینبت جوید تو را در بین خاک فاطمه شد شاهد این منظره دشنه ی شمر لعین بر حنجره آن چه راست را جدا از تن نمود ضربه هایی بیش از ده ضربه بود چکمه ی شمر لعین روی تنت مادرت شد شاهد جان کندنت دید زهرا صحنه قتل تو را سخت تر از ماجرای کوچه ها دید مادر بر زمین افتاده ای پیش چشم فاطمه جان داده ای قتلگاهت پر ز آه فاطمه ست مقتل تو قتلگاه فاطمه ست تا که زینب روی تل خون رسید همچو مادر پشتش از داغت خمید گفت : شد خاک عزایت بر سرم ناله زد وای ای غریب مادرم یا حسین جان ای غریب کربلا عاقبت از زینبت گشتی جدا با جدایی ات مرا هم می کشی خواهر خود را از این غم می کشی لشگری در پیش من صف می زنند از برای قتل تو کف می زنند شد چنین مهمانی اهل عراق سهم تو ذبح است و سهم من فراق آه ای قربانی آل نبی تو همه دار و ندار زینبی زینت دوش نبی بودی ولی روی خاکی ای حسین بن علی روی رمل و خاک و خون جای تو نیست بر تن تو این همه سرنیزه چیست ؟ وای من مانده به جسمت تیرها جای زخم نیزه و شمشیرها تا نظر بر قتلگاهت می کنم دیده را نظر نگاهت می کنم الامان در پیش چشم خواهرت شمر آمد روی دامانش سرت راس خونینت به دست شمر بود چشم مشکینت ز زینب دل ربود دیده ام نعل ستوران بر تنت تاخته بر جسم بی پیراهنت پیرهن را هم به غارت می برند خواهرت را بر اسارت می برند رفتی و من مانده ام ای نور عین کاش می گشتم فدایت یا حسین @gharibe_ashena_mobasheri
✳️ السَّلامُ عَلَیْکَ یَااَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ..✳️ ای دهمین اختر برج ولا حامی قرآن رسول خدا مشعل پر نور هدایت تویی هادی دین نور ولایت تویی ارض و سما مجری فرمان توست جان جهانی همه قربان توست نور دل فاطمه ی اطهری از همه خوبان جهان برتری خاک کف پای تواند انس و جان در صف عشاق تو افلاکیان به محضرت هر دم و شام و سحر چون دو غلامند قضا و قدر زیارت جامعه از آن توست زنده جهان در کف احسان توست باب امام حسن عسکری ای به وجودت دل و جان مشتری فخر همه عالم و آدم تویی معنی حق عدل مجسم تویی هادی دین نور همه عالمی با تو ندارد دل مومن غمی ای ز ولای تو جهان منجلی نور ولائی و چهارم علی ای حرمت قبله ی اهل ولا پور جوادستی و ابن الرضا گلشن دین را گل دانش تویی مظهر ایمان و نیایش تویی جد دلارای امام زمان ای به فدای تو همه انس و جان حیف که با آن همه عز و جلال آنهمه پاکی و مقام و کمال خواند به آن مجلس دور از ادب روز تو را تیره نمود او چوشب کرد تعارف به تو آن بی وفا ظرف شرابی همه دور از حیا عاقبت الامر شهیدت نمود داغ دگر بر دل شیعه فزود یاد شه کرببلا یک طرف کام تو و زهر جفا یک طرف زهر جفا جسم تو را آب کرد غربت او جان تو بی تاب کرد ⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313
۱۱۳ ای عزیز زاده‌ی خیرالبشر تا که آیی چشم من مانده به در ای برادر لحظه های آخر است چشم من با یاد غم هایت تر است من دلم مجنون دشت کربلاست در میان کوچه های کربلاست کوچه گفتم فرش آن از نیزه ها بود دیوارش ز پای اسبها کوچه بود و سنگ بود و ازحام (صدحرامی دور یک بیت الحرام)* در میان قتلگه، از صدرِ زین دیدم افتادی به صورت بر زمین خصم آنجا ضربه ای می‌زد به تو هر کسی با حربه ای می‌زد به تو دیدم انجا حمله دور پیکرت نیزه داری چون سنان دورو برت صحنه‌ی خون را تماشا کرده ام بین کوچه یاد زهرا کرده ام مادر آنروز از نوا افتاده بود او به زیر دست وپا افتاده بود مثل کوفه مَردم آنجا بدند مادرم را بین کوچه می‌زدند ماجرای کوچه گفتم شد تمام بدتر از آن کوچه‌های شهرِ شام کوچه‌ی گودال، زخمِ سینه بود کوچه های شام بغض و کینه بود از غمت گشتم چو مادر قد کمان من کجا و سیلیِ نامحرمان بارها دشمن به قلبم چنگ زد بر سرِ سقا حرامی سنگ زد تا سر عباس از نیزه فتاد یکنفر بر مرتضی دشنام داد آن یهودی ها غمم را دیده اند دور ناموست همه رقصیده اند شامیان مهمان نوازی می‌کنند با سر ششماهه بازی می‌کنند *مصرع از استاد علی انسانی به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه ی قتلگاه می آیم با دم آه آه می آیم مادرش آمده است می دانم روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس ميزد بيشتر ميزدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر ميزدند زينب را) شب جمعه است روضه خوان زهراست مجلسی گوشه ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می خواند یک نفر روضه اینچنین می خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه است مبتلا شده ایم باز مهمان کربلا شده ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
بنده ات با یاالهی آمده نیمه شب با روسیاهی آمده داشتم یارب تورا، دارم هنوز راست می گویم گرفتارم هنوز از گدا جز درد بی درمان نخر گوهر چشم مرا ارزان نخر سال ها دنبال معراج توام خوبی اش این است محتاج توام سائل این خانه دلگیرش خوش است طفل دیوانه به زنجیرش خوش است قرب دارم، زار و مهجورم نکن از خودت یک ثانیه دورم نکن پشت این در، معطلم کن بیشتر مثل مردم آبرویم را نبر هیچکس جز تو هوایم را نداشت هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت دست من خالیست دریا پُر نعم پای من لنگ است نزدیک حرم "دست من کوتاه و خرما بر نخیل" ای پناهِ بی پناهان، الدخیل گرچه کوهی از خطا آورده ام رو به درگاه رضا آورده ام بارها گفتم رضا گفتم حسین شد رضا درمانم و دردم حسین باز هم دارم هوای عطر سیب باز می گوید رضا یابن شبیب: تشنه ای در گودی گودال رفت آنقدر سنگش زدند از حال رفت عده ای پنجه به گیسویش زدند عده ای چکمه به پهلویش زدند شمر با ارباب عالم تُند شد خنجر او از خجالت کُند شد زنده بود و دست و پا می زد حسین مادر خود را صدا می زد حسین به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️⤵️ @gharibe_ashena_mobasheri313 ══✼🍃🌹🍃✼═
✍شاعر:روح الله قناعتیان ❣❣❣❣❣❣❣ راهبان آمده بودند ، که جولان بدهند اهل تثلیث به ابلیس سر و جان بدهند گره ِ کار ، به پرداختن ِ جزیه نبود... کارشان جز به علم کردن ِ حاشیه نبود طرفی خیر زده خیمه ، در آن سو ، همه شر شده حق ناحق و ، ناحق شده حق ، سرتاسر کعبه با پای خودش ، بین مصاف آمده بود حِجر پشت سر کعبه ، به مَـطاف آمد بود از دل شرجی نجران ، شده وا پای صلیب از مدینه گل احساس ، گل سیب ، حبیب آسمان‌ روی زمین‌ است چه‌ماهی به به ارتش پنج تن آری ، چه سپاهی به به تازه زهرا نکشید آه ، که ناقوس افتاد صومعه خورد ترک ، دِیر به کابوس افتاد سایه در سایه پر از هیمنه ی خورشیدند قُل تعالَوا... که شنیدند ، به خود لرزیدند زَهره بود از جگر ِ خسته ی اُسقف می ریخت ترس در چشم ِ زبان بسته ی اسقف می ریخت ماه در محضر خورشید ، نمایان شده بود همه ذرات به آن سمت ، شتابان شده بود کارزاری شده ، شمشیر در آن ، کاری نیست خون‌وخونریزی و کشتار ، در آن جاری نیست نور ِ زهرا ، نزند تا که بر آنان ، آذر ... به سر ِ فاطمه انداخت عبا ، پیغمبر هیچکس هم که نبود اَبروی حیدر ، بس‌بود چادر خاکی ِ صدیقـه ی اطـهر ، بس بود دست انداخت پیمبر ، به سر ِ بازوی مرد جان خود ، در کف اخلاص به میدان آورد _ بار چندم ، به همه گفت علی ، انفسنـٰاست مشعرست این ، عرفاتست‌ علی سعی‌وصفاست همه‌ دیدند که حق در نفس ِ پنج تن است ... که نبی هست‌وعلی هست‌وحسین‌وحسن است جار زد جار ، در اَنظار ، نگار آوردم پنج تا باغـچه لبریز ِ بهار ، آوردم آنچه گفتیم شنیدید و ، همین جا دیدید ... چشـم‌ ها باز ، نگوییـد نمی‌ فهمیدید ... سَـأل َ سائِـل ِ قرآن ، که شنیدید همه ... سنگ ، آن واقعه ، آن مرد که دیدید همه آمده بود که جهل عرضه ی اندام کند ... فصل رسوایی ِ خود بر همه اعلام کند ای‌ مگس عرصه‌ی سیمرغ؟!... چه می پنداری؟ عـِرض خود می بری و زحمت ما می داری https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 ابر و باد و مه و خورشید ، تمام ملکوت ... آیه ی « نَصر من اللّه » نشسته به قنوت ابر و باد و مه خورشید ، همه لشکر اوست آفرینش همه در ، دایره ی حیدر اوست باغ ِ سیبند ، گلابند و یا زیتونند ... ؟! کیستند این همه معصوم ؟ حواریونند ؟ واژه در واژه بدانید ، کلامم جلی است که علی هست محمد ، که محمد علی است کوچه پس کوچه‌ی یثرب همه پر مِه شده‌بود همه جا مست از احساس گل بِـه شده بود حرف کوتاه کنم ، قَـل َّ وَ دَل َّ به کلام ... حق به حقدار رسید ، آخر این قصه تمام ❣❣❣❣❣❣❣ به روزباشیدبااین کانال👇 ══✼🍃🌹🍃✼══ ⤵️ 🌹 https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 هشتک کانال حذف نشود ❌ ══✼🍃🌹🍃✼═