#شعر زیبا خطاب به خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ :
دیدی که اسماعیلِ خود را هم فِدا کردم؟
دیدی به عهدم با تو ای زیبا! وفا کردم؟
با این که قلبم خانۀ احساس بود، امّا
دیدی سر احساس را از تن جدا کردم؟
دیدی که آخِر، خشت این دل را که از گِل بود
با کیمیای یادت ای یکتا! طِلا کردم؟
صد بند بر پای دلم بود و به عشق تو
از آنهمه دلبستگی، خود را رها کردم
حتماً شنیدی نالههای بیصدایم را!
دیدی تو را از بین هر جمعی صدا کرد
آنقدر گفتم ذکر «یا کافیّ و یا شافی»
تا عاقبت، سجّاده را دارالشِّفا کردم
مانند باران، خیر بر من ریختی دائم
باید ببخشی آنهمه چونوچرا کردم
من از نماز عشق جا ماندم، ولی حالا
با التفاتت آن قضا را هم ادا کردم
از هر طریقی بود ای زیباترین معشوق!
چشمان خود را با نگاهت آشنا کردم
یک عمر خواهش کردهام آغوش گرمت را
امروز هم در زیر این باران دعا کردم
از: زینب نجفی (راجی).
#خدا، #خدادوستی، #ذکر، #شفا
@ghatreghatre
🌷