باز خندیدی و کافر شده شیخ ده ما
چشم تو جام شرابیست که دین خواهد برد
#هوشنگ_باوندپور
📚 @ghazalestan 📖
🏴
از خانه، چارچوبِ درت را شکستهاند
باب الحوائجِ پدرت را شکستهاند
عمداً مقابلِ پسرِ ارشدت، زدند
یعنی غرورِ گل پسرت را شکستهاند
بازو و سینه، کتف و سرت درد می کند
هرجا که بوسه زد پدرت، را شکستهاند
ای مرغ عشقِ خانه ی حیدر کمی بِپر
باور نمی کنم که پرت را شکستهاند
از طرز راه رفتن و قدِ هلالی ات
احساس می کنم کمرت را شکستهاند
ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد
بی شک فروغ چشم ترت را شکستهاند
دندانه های شانه پر از خون تازه شد
اصلاً بعید نیست، سرت را شکستهاند
با بستری کبود و پر از لاله های سرخ
آیینه های دور و برت را شکستهاند
زان آتشی که بر شجرِ طیبــه زدند
ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکستهاند
#یاسر_حوتی
📚 @ghazalestan 📖
🏴
دوباره قصه ی نمرود بود و کوهی از هیزم
و کوچه مات در تصویر پر اندوهی از هیزم
بدست مشعلی از کینه ها افتاد بیت الله
خلیل این بار زهرا بود در انبوهی از هیزم
وقیحانه میان شعله ها سوزاند تا در را
"وإن"گفت و لگد زد پیش چشم بچه ها در را
زمان از حرکتش افتاد و یک دیوار شاهد بود
چگونه ضربه ی در از نفس انداخت مادر را
شکست از ضربه ی سنگینِ پایی ناگهان پهلو
گلی را کرد با زخمِ عمیقش نیمه جان پهلو
میان گریه هر شب شانه های عرش میلرزید
همینکه فاطمه میشد از این پهلو به آن پهلو
#عاليه_رجبی
📚 @ghazalestan 📖
🏴
کدام سوره ی خورشید بر تو نازل شد
که گوشه چشمِ تو حلّال هر مسائل شد
از آن زمان که خدا افرید دنیا را
بهشت منتظرت بود و با تو کامل شد
به احترام وجودت تمام جن و ملک
به سجده آمد و قران به خلق نازل شد
تو آمدی که نمانَد غریب قلب علی
به بودن سَرِ تو سِرّ ِ عشق قابل شد
به شب که بعد تو عمری است روسیاهی ماند
و غربت علی ات با فراق کامل شد
مگر تو یاس نبودی چگونه بنویسم
سه مرد و میخ و در و آتشی که قاتل شد
#مریم_حسنخانی
📚 @ghazalestan 📖
🏴
نَفسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَة،ٌ يا لَيتَهَا خَرَجَت مَعَ الزَّفَرَاتِ
لَا خَيرَ بَعدَكَ فِي الحَياةِ وَ إِنَّمَا أَبكِي مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَياتِي
جان من با نالههاى خود حبس شده،
اى كاش جانم با نالههایم
خارج مىشد.
بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود،
گریه میکنم
و از این میترسم که بعد از تو زیاد زندگی کنم...
#امام_علی(ع) پس از شهادت زهرای مرضیه(س)
#بحارالانوار/ ج۴۳/ ص۲۱
📚 @ghazalestan 📖
🏴
کجاست حضرت مادر؟ کجاست یار علی؟
کجاست همدم تنهایی و قرار علی؟
کجاست تا که کند شانه موی دختر را؟
کجاست تا که گشاید گره ز کار علی؟
یقین که عرش خدا با ملائکش لرزید
به گریهی حسنین و به چشم تار علی
علیِ خیبر و بدر و حنین تنها شد...
امان ز غربت و آن قلب داغدار علی
ز بعد فاطمه، طفلان به گریه میگویند
کجاست حضرت مادر؟ کجاست یار علی؟
#علیرضا_پناهی_وفا
📚 @ghazalestan 📖
#صبحِ بهار میشوم تا به تو فکر میکنم
باغ انار میشوم تا به تو فکر میکنم
عقل تِلوتِلوخوران یکسره چرخ میزند
دایرهوار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای شفقِ شفیق تو، رِفق تو و رفیق تو
مِهرمَدار میشوم تا به تو فکر میکنم
شور و حریق و وَلوَله، زلزله پشت زلزله
روزِ شمار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای یکِ بیشمار تو، ساحتِ بیحصار تو
چندهزار میشوم تا به تو فکر میکنم
#قربان_ولیئی
📚 @ghazalestan 📖
ای چشم تو کندوی غزلهای فراوان
لبهای تو یاد آور سوغات خراسان
خندیدی و از خنده ی تو در نوسان شد
بازار جهانیِّ گل و پسته کرمان
آنقدر که زیبایی و شیرین و شکرریز
باعث شدی تعطیل شود قند فریمان
انگار تو را از گل و آیینه سرشتند
اندام تو پهلو زده بر قالی کاشان
تیزی نگاه تو بِبُرد از دل من دل
کاری که تو کردی نکند چاقوی زنجان
شیرازتر از چشم تو هرگز نسرودم
ای چشم تو کندوی غزلهای فراوان
#رضا_قریشی_نژاد
📚 @ghazalestan 📖
گلخانه میگردد فضای خانه از بویت
کم کرده روی دشتی از گُل را، گُلِ رویت
سرخیِ روی گونههایت لالۀ خودرو
کندوی لبریز از عسل چشمان جادویت
محو تماشای تو اَم از بس هماهنگ است
عنّابیِ لبهایت و زیتونی ِ مویت
جان مرا در دست داری و به هم وصل است
نبض من و آهنگ موزون النگویت
هر روز با پیغمبر چشمان تو همراه
هر شب فریبم میدهد شیطان ابرویت
گلهای گیسویت برای سال نو کافیست
شبها بهاری دارم از گلهای گیسویت
#بهمن_صباغ_زاده
📚 @ghazalestan 📖
دنیا بدون نام تو حتما غزل نداشت
تلخی محض بود و کمی هم عسل نداشت
شاید زبان عشقِ زمین بی کلام تو
جز واژه های بی هنرِ مبتذل نداشت
بی ناز چشم های تو دنیای عاشقی
راهی به آفرینش ضرب المثل نداشت
قلبم ربات گونه در این سینه می تپید
در تست های عاشقی عکس العمل نداشت
لرزیده بارها دلم از خنده های تو
قبلاً گمان کنم که جهانم گسل نداشت
قبل از حضور روی تو در باغ روزگار
گل در میان آدمیان یک بدل نداشت
#جواد_مزنگی
📚 @ghazalestan 📖
در خاطرم روانه شد و شب بخیر گفت
گفتم که در نبود تو شبها بخیر نیست
#فرامرز_عامری
📚 @ghazalestan 📖
"کهکشان" دور و برت بنده نوازی میکرد
"آسمان" روی سرت حاشیه سازی میکرد
"زحل" از برقِ نگاهت متعجب بود و
"زهره" با هاله ی چشمان تو بازی میکرد
حال "مریخ" دگرگون و بهم ریخته بود
و "زمین" از نفست داشت هوازی میکرد
"مشتری" مشتری پا پر و قرصت بود و
دزدکی روی تنت دست درازی میکرد
و "عطارد" که کمی دورتر از چشمت بود
چشم خود را به نگاهت متوازی میکرد
"ماه" را زلف سیاه تو چنان شاعر کرد
روز و شب زلف تو را قافیه سازی میکرد
لب "خورشید" پر از خواهش بوسیدن بود
و لبت را به چنین وسوسه راضی میکرد
#مسعود_محمدپور
📚 @ghazalestan 📖