هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
1.mp3
405.8K
#شعر_صوتی 🎧
قاشق چایخوری
شاعر: ناصر کشاورز 🌺
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
ArmisaiS1218.pdf
1.06M
#کتاب_بخونیم
📚قصه های پیامبران
✍️ فرزانه تقدیری
برای کودکان و نوجوانان
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_شب👼🏻🌜
حرفهای آبی
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕
#انیمیشن کوتاه
#مینیون ها و #اگنس
اين داستان : دوچرخه اگنس
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
تام_و_جری
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از Ltms
هدیه همراه اول را با شمارهگیری ستاره ۱۰۰ستاره ۶۴۱ مربع در دوشنبه سوری دریافت نمایید.
✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ltmsme
هدایت شده از آشپزی با هم
کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی
ایده ها و ترفندهای خانه داری
@ashpaziibaham
#قصه_شب
دیوار مهربانی
توی یک شهر شلوغ یه خونهی خیلی بزرگی بود که چندتا اتاق داشت، توی یکی از این اتاقها پر از اسباب بازی بود، روبروی کمد اسباب بازی ها یه تخت خواب چوبی بود که زیر این تخت خواب یک جفت کفش صورتی ناراحت و غمگین نشسته بود.
خانم کفشه هر روز گریه میکرد و با خودش میگفت: “دیگه سارا منو دوست نداره، دیگه منو پاش نمیکنه از وقتی که مادر بزرگش یه جفت کفش قرمز براش خریده همش اونو پاش میکنه سارا دیگه منو نمیخواد”.
هر روز یکی از اسباب بازی ها میومد و خانم کفشه رو دلداری میداد اما فایده نداشت خانم کفشه بازم گریه میکرد چون از مامان سارا که داشته با خانم همسایه صحبت میکرده، شنیده بوده که میگفته : ” سارا عاشق کفشه، دوست داره کفشای جورواجور پاش کنه خیلی زود از کفشای قبلیش خسته میشه و کفش جدید میخواد”.
خانم کفشه خوب می دونست که دیگه سارا سراغش نمیاد با ناراحتی میخوابید و با نا امیدی بیدار میشد. تا اینکه یک روز مادر بزرگ میاد داخل اتاق تا برای سارا قصه بگه وقتی مادر بزرگ میشینه روی تخت عصای مادربزرگ که خیلی قدیمی بوده سر میخوره و میوفته کنار خانم کفشه، اولش خانم کفشه خیلی میترسه و جیغ میزنه اما آقا عصا با صدای کلفت میگه :”سلام ببخشید سر خوردم”. خانم کفشه میگه: “سلام آقا عصا” آقا عصا میگه: “چرا گریه کردی؟” خانم کفشه با ناراحتی قصه زندگیشو تعریف میکنه، آقا عصا بعد از شنیدن حرفهای خانم کفشه میخنده و میگه: “اینکه ناراحتی نداره دختر جون، من یه دیواری توی این شهر میشناسم که تو میتونی بری اونجا اسمش دیوار مهربونیه من تا حالا چند بار با مادربزرگ رفتم اونجا”،
خانم کفشه میگه : “دیوار مهربونی دیگه چیه؟”، آقا عصا میگه: “یه دیواریه که اگر کسی چیزی داره که بهش نیاز نداره میبره اونجا آویزونش میکنه تا کسی که بهش نیاز داره بیاد و بردارو ببره”
خانم کفشه با تعجب پرسید: “یعنی کسی هست که به من احتیاج داشته باشه؟”
آقا عصا گفت: “چرا نباشه هستن آدمایی که قدر چیزایی که دارنو میدونن و زود ازش دل نمیکنن تو برو اونجا مطمئن باش که یکی تو رو میبره و ازت مواظبت میکنه”
خانم کفشه تا صبح از خوشحالی خوابش نبرد، صبح که شد فوری خودشو به پارکی که قبلا با سارا رفته بود رسوند روبرو پارک دیوار مهربونی بود با هر سختی که بود خودشو به دیوار مهربونی آویزون کرد، خیلی نگذشته بود که یه نفر بدوبدو اومد و کفشارو برداشت خانم کفشه از خوشحالی جیغ زد و خندید.
@ghesehayekoodakaneeh
#بازی
#خمیر_بازی
🐝خلاقیت با ماکارونی صدفی و خمیر بازی
🐝 ساده ترین شکل ها رو با خمیر بازی بسازیم.
💕
🐝💕
@ghesehayekoodakaneeh
#قصه_متنی
🐬👒کلاه حصیری و دلفین🐬👒
یک کلاه بود حصیری، افتاده بود توی ساحل. کلاه دلش می خواست برود وسط دریا و بازی کند. یک روز موج دریا آمد و کلاه حصیری را پرت کرد وسط دریا.
🐬👒
کلاه افتاد روی دماغ دلفین. کلاه، دماغ دلفین را قلقلک داد، اما دلفین نخندید.
آخه دلفین توی دریا آفتاب زده شده بود. حالش خیلی بد بود.
🐬👒
کلاه ناراحت شد. خودش را سُر داد روی صورت دلفین تا آفتاب به صورت دلفین نخورد. یک روز گذشت.
کلاه توی آفتاب دریا گرمش شده بود ولی دلش می خواست حال دلفین زودتر خوب شود تا بتواند با او بازی کند.
🐬👒
کلاه باز هم یک روز دیگر مواظب دلفین بود. حال دلفین بهتر شد. دلفین چشم هایش را باز کرد.
به کلاه نگاه کرد و خندید. کلاه هم به او خندید، بعد گفت: « چه خوب که حالت بهتر شده است. »
🐬👒
دلفین فهمید که کلاه از او مواظبت کرده است. بعد به کلاه گفت: « خیلی ممنون. »
از آن روز آن دو تا دوست های خوبی برای یکدیگر شدند و با هم وسط دریا بازی می کردند.
🐬👒
دلفین کلاه را بالا می انداخت و با دماغش آن را می گرفت و می چرخاند. کلاه هم غَش غَش می خندید و از این که هم بازی خوبی پیدا کرده، خوش حال بود.
🐬👒
@ghesehayekoodakaneeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_شب👼🏻🌜
راه نرفته نی نی
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕
#انیمیشن :
ماهیگیری با سم 🐻🐠
داستان انیمیشن درباره خرس قطبی کوچکی به نام سم است، که برای بدست آوردن غذا تلاش می کند.
@ghesehayekoodakaneeh
4_5789538459567787951.m4a
1.87M
گربه بازیگوش
🎤قصه گو:بردیا
🌱سن:۱۰
@ghesehayekoodakaneeh
هدایت شده از آشپزی با هم
کانال های 15 گانه مجموعه تدریس یار
👇👇👇👇👇👇
از ابتدایی تا متوسطه
کانالهایی برای بهتر دیده شدن و بهتر بزرگ شدن.
👌👌👌👌👌👌👌👌👌
جهت سفارش تبلیغ شبانه و یا روزانه
در ۱۵ کانال مجموعه تدریس یار با ما در ارتباط باشید
@teacherschool
✅✅✅✅✅✅✅
#لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #ایران
هدایت شده از Ltms
✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ltmsme
هدایت شده از تدریس یار پایه ششم
کانال های 15 گانه مجموعه تدریس یار
👇👇👇👇👇👇
از ابتدایی تا متوسطه
کانالهایی برای بهتر دیده شدن و بهتر بزرگ شدن.
👌👌👌👌👌👌👌👌👌
جهت سفارش تبلیغ شبانه و یا روزانه
در ۱۵ کانال مجموعه تدریس یار با ما در ارتباط باشید
@teacherschool
✅✅✅✅✅✅✅
#لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #ایران
هدایت شده از تدریس یار پایه اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیههای سایبری پلیس فتا در شب یلدا
1) شب یلدا فرصت مناسبی است تا استفاده از تجهیزات هوشمند را به حداقل رسانده و بیشتر در جمعهای خانوادگی حضور داشته باشید.
2) در صورت دریافت پیامکهایی نظیر بسته اینترنت رایگان شب یلدا و... قبل اطمینان حتما از مراکز رسمی صحت موضوع را بررسی کنید.
3) افراد سودجو در پوشش تخفیفهای شب یلدا به دنبال کلاهبرداری از شهروندان هستند از این رو حتما از سایتهای معتبر و مجاز خریدهای اینترنتی خود را انجام دهید.
#پلیس_فتا
#کلیک_امن
#یلدای_مهربانی
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar1
@ghesehayekoodakaneeh
🦉چه کسی ماه را خورده است🦉🌙
موش با گریه گفت: «وای، زود باشید، عجله کنید! ماه کوچکتر شده. اگر جلوی خرس شکمو را نگیریم، دیگر چیزی از ماه نمیماند.»
جغد با ناراحتی گفت: «آن وقت من شب ها چه طور بیرون بیایم.»
شیر عصبانی غرش بلندی کرد و گفت: «اگر…»
با صدای هوهوی جغد پیر همه به درخت کهنسال روی تپه نگاه کردند. جغد پیر از لانهاش بیرون آمد و گفت: «اینجا چه خبره؟ چرا اینهمه سروصدا میکنید…؟»
اما همین که خواست بقیهی حرفش را بگوید، همه جا تاریک شد. حتی یک ذره هم از ماه در آسمان دیده نمیشد.
در همین موقع خرس قهوهای با فریاد از لانهاش بیرون دوید و گفت: «کمک… کمک… ماه … ماه…!»
شیر عصبانی با دیدن خرس به طرفش رفت و فریاد زد: «چرا ماه را خوردی؟»
جغد هم گفت: «حالا من چهطور شب ها غذا پیدا کنم؟»
خرس قهوهای با تعجب و ترس به همه نگاه کرد و گفت: «من؟ من ماه را خوردم؟ اصلاً دست من به ماه میرسد که آن را بخورم؟»
جغد جواب داد: «مگر تو نبودی که هر بار ماه را می دیدی، میگفتی بهبه! مثل یک کاسهی شیر است.»
خرس قهوهای منمنکنان گفت: «من به قشنگی ماه میگفتم، نه این که بخواهم آن را بخورم. آخر مگر ماه خوردنی است؟»
سنجاب گفت: «پس چه بلایی سر ماه آمده؟»
جغد پیر که تا آن موقع به حرفهای آنها گوش میداد، گفت: «ای بابا! اتفاقی برای ماه نیفتاده، فقط ماه پشت زمینی که ما روی آن هستیم، رفته.»
موشکوچولو وسط حرف او پرید و گفت: «حتماً از ترسش قایم شده.» و به خرس قهوهای نگاه کرد.
جغد پیر گفت: «ماه قهر نکرده، کسی هم آن را اذیت نکرده، از کسی هم نترسیده.»
شیر گفت: «پس چه شده؟»
لاکپشت گفت: «مثل زمانی که شما با هم بازی میکنید و دور هم میچرخید، زمین و ماه هم دور خورشید میچرخند. بعضی وقتها آنها پشت سر هم میروند و زمین وسط ماه و خورشید میماند، برای همین هم نورش به ماه نمیرسد.»
شیر پرسید: «چرا نورش به ماه نمیرسد؟»
لاک پشت گفت: «وقتی شما توی یک روز آفتابی گردش می کنید، نور خورشید به شما میتابد و سایهی شما روی زمین میافتد. یعنی شما جلوی نور خورشید را میگیرید و سایهی شما روی زمین میافتد. حالا هم زمین، بین خورشید و ماه رفته و سایهی آن روی ماه افتاده است.
سنجاب که دوباره از ترس گریهاش گرفته بود، گفت: «پس ماه کی بیرونِ بیرون میآید و ما آن را می بینیم؟»
همه ترسیده بودند.
جغد پیر گفت: «زود، خیلی زود.»
هنوز حرفش تمام نشده بود که نور کم رنگ ماه، دوباره در آسمان درخشیدن گرفت و چیزی نگذشت که جنگل مهتابی و زیبا شد.
🦉
🌙🦉
🦉🌙🦉
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
تجارت بوق.mp3
4.28M
قصه گو : فرهاد عسگری منش
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
حیوان عجیب_2.mp3
4.76M
قصه گو : همکار گرامی سرکارخانم دشتی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh