gandomchah.mp3
3.16M
قصه گو : فرهاد عسگری منش
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
قصه ملکه دانا.mp3
6.93M
#قصه_شب👼🏻🌜
ملکه دانا
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
خلاصه زندگی حضرت فاطمه (س)
بعد از مدتی انتظار صدای زیبای دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر از دیدن نوزاد بسیار شاد و خوشحال شدند. حضرت محمد (ص) به امر خدا نام دخترش را فاطمه به معنی جدا شده از بدیها نهاد.
خداوند مهربان تا آن روز و بعد از آن چنین دختر پاک و درستکاری را به هیچکس هدیه نداده بود. حتی فرشته های آسمان نیز برای دیدن فاطمه (ع) به زمین می آمدند و از صحبت کردن با او لذت می بردند.
دشمنان پیامبر (ص) با شنیدن خبر تولد حضرت فاطمه (ع) خوشحال شدند و ایشان را آزار داده ، می گفتند: تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری که نسل تو ادامه پیدا کند و دیگر کسی نیست که بعد از تو مردم را به دین اسلام دعوت کند.
اما خداوند یکتا برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (ع) را نشان بدهد؛ سوره ی کوثر را بر حضرت محمد (ص) نازل کرد و از آن حضرت خواست که قربانی کند و شاد باشد.
در این سوره مبارک پروردگار عالمیان به رسولش فرمود: « نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا می کند.»
پیغمبر هم راضی به امر خداوند بود ودخترش را بسیار دوست می داشت؛همیشه او را در غوش می گرفت و می بوسید و می گفت: « فاطمه بوی بهشت می دهد.»
حضرت فاطمه (ع) چهره ای نورانی داشت و برای پدر و مادرش دختری خوب و مهربان بود. او زندگی سختی داشت. در کودکی مادر عزیزش خدیجه ی فداکار را از دست داد. خدیجه (ع) در تمام زندگی اش با پیامبر همیشه یار و غمخوار ایشان بود. و هنگامی که مردم بت پرست آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند با روی خوش به پیامبر گرامی اسلام امیدواری می داد.
ادامه 👇👇👇
@ghesehayekoodakaneeh
بعد از خدیجه (ع) تنها یار و همراه پیامبر (ص) حضرت فاطمه (ع) بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد (ص) سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه (ع) با ناراحتی در حالی که اشک در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکم همیشه به دخترش می فرمود «ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی.
حضرت فاطمه (ع) پاک ترین زن دنیا بود. او در نوجوانی با بهترین مرد که حضرت علی (ع) بود ازدواج کرد و زندگی ساده و زیبایی را با هم آغاز کردند. پیامبر (ص) هم از دیدن آنها شاد و خوشحال می شد و خدا را شکر می کرد.
حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همیشه یار و یاور پیغمبر بوده و در کنار ایشان به حمایت از او مشغول بودند. پروردگار به این زوج مبارک چهار فرزند پاک و با ایمان داد: امام حسن (ع)، امام حسین (ع) ، امام حسین (ع) حضرت زینب (ع) و ام کلثوم . حضرت فاطمه (ع) و امام علی (ع) به همراه فرزندانشان اهل بیت پیامبر هستند به همین علت محبت آنها همیشه در دل های مسلمانان وجود دارد. رسول خدا هنگام بازگشت از هر سفری ابتدا به خانه ی دخترش می رفت و از دیدار او بسیار شاد می شد. حضرت فاطمه (ع) هیچ وقت کسی را ناراحت نکرد و با همه مهربان و خوش رفتار بود. پیامبر در مورد ایشان همیشه می گفت: « خدایا با دوستان فاطمه دوست و با دشمنانش دشمن باش.»
چند ماه پس از درگذشت پیامبر خدا به دلیل حوادث تلخ و ناگوار ی که در جامعه اسلامی آن زمان اتفاق افتاد اهل بیت پیامبر اکرم تلخی های زیادی را تحمل کردند و این اتفاقات تلخ موجب صدماتی بر وجود مبارک تنها دختر پیامبر گردید. ایشان بر اثر همان صدمات ایشان به شهادت رسیدند.
حضرت فاطمه (ع) بانویی بهشتی بود. او در طول عمر کوتاهش سختی های زیادی را تحمل کرد اما هیچ وقت امید و ایمانش را از دست نداد و همیشه با صبر و آرامش از پروردگار بزرگ یاری می خواست. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود. محبت آن بانوی بزرگواری در دلهای ماست و تمام مسلمانان او را دوست دارند.حضرت محمد (ص) همیشه می فرمود: « فاطمه پاره ی تن من است.»
#داستان
#فاطمیه
@ghesehayekoodakaneeh
شب یلدا
کنارِ خانواده ، شب نشینی ، شاد و خندون
یه قوری چایِ دبش و پولکی ، قندِ تو قندون
چقدر خوبه کنار هم بشینیم شاد و سرخوش
خدایا بابَتِ این دل خوشی ها از تو ممنون
مادر جون میگه با دستای لرزون
که نشکن پسته رو عشقم با دندون
مواظب باش عزیزم ، جون و عمرم
امان از دستِ این پُر خوری هاتون
پسر خاله میاره واسمون یک سینی معجون
آقا جون هم میخونه واسمون لیلی و مجنون
به زیرِ لب دعا کرد مادرم من هم شنیدم
که گفتا بارالها شادی هامون باشه افزون
آقا جون میگه های بچهٔ شیطون
میخوای بازی کُنی بِپَر تو بیرون
نکُن اینجا تو بازی جون و عمرم
یه وقت میشکونی گل ها رو تو گلدون
میگم باشه میرم الان تو اِیوون
نخور غُصه نشو دلگیر و محزون
زبونم لال یه وقت قلبت میگیره
منم میشم ز غُصه دَرب و داغون
خدایا ، بارالها ، صاحبِ این چرخِ گردون
کسی گُشنه نَمونه این شبای برف و بارون
الهی باشه یلدای همه شاد و دلا خوش
بمونه تا ابد لطف خدا بر دلها تابون ...
شاعر : علیرضا قاسمی
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_نوجوان
#شعر_شب_یلدا
#شب_یلدا
@ghesehayekoodakaneeh
#قصه_متنی
🐬👒کلاه حصیری و دلفین🐬👒
یک کلاه بود حصیری، افتاده بود توی ساحل. کلاه دلش می خواست برود وسط دریا و بازی کند. یک روز موج دریا آمد و کلاه حصیری را پرت کرد وسط دریا.
🐬👒
کلاه افتاد روی دماغ دلفین. کلاه، دماغ دلفین را قلقلک داد، اما دلفین نخندید.
آخه دلفین توی دریا آفتاب زده شده بود. حالش خیلی بد بود.
🐬👒
کلاه ناراحت شد. خودش را سُر داد روی صورت دلفین تا آفتاب به صورت دلفین نخورد. یک روز گذشت.
کلاه توی آفتاب دریا گرمش شده بود ولی دلش می خواست حال دلفین زودتر خوب شود تا بتواند با او بازی کند.
🐬👒
کلاه باز هم یک روز دیگر مواظب دلفین بود. حال دلفین بهتر شد. دلفین چشم هایش را باز کرد.
به کلاه نگاه کرد و خندید. کلاه هم به او خندید، بعد گفت: « چه خوب که حالت بهتر شده است. »
🐬👒
دلفین فهمید که کلاه از او مواظبت کرده است. بعد به کلاه گفت: « خیلی ممنون. »
از آن روز آن دو تا دوست های خوبی برای یکدیگر شدند و با هم وسط دریا بازی می کردند.
🐬👒
دلفین کلاه را بالا می انداخت و با دماغش آن را می گرفت و می چرخاند. کلاه هم غَش غَش می خندید و از این که هم بازی خوبی پیدا کرده، خوش حال بود.
🐬👒
@ghesehayekoodakaneeh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#قصه_فدک
برای بچه ها قصه فدک بگیم 🌱
فَدَک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی خیبر، بود، که در فاصله ۱۶۰ کیلومتری مدینه قرار داشت و یهودیها در آن زندگی میکردند.
بعد از اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر، قلعههای آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعهها و مزارع فدک نمایندههایی را نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادند و به تسلیم و صلح راضی شدند.
آنها قرار گذاشتند، نیمی از زمینها را به پیامبر تحویل بدهند و هرگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خواست، آنان فدک را ترک کنند.
بنابراین فدک بدون جنگ به دست پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام افتاد.
دهکدهی فدک، به خاطر اینکه هیچ یک از سربازان اسلام در فتح آن، شرکت نداشتند، به دستور قرآن، مخصوص پیامبر شد.ابشان هم، درآمد این زمین را به مستمندان بنیهاشم میدادند.
بعد از نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ؛ و حق خویشاوند را بده»؛ حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)، فدک را به دختر خود حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) بخشیدند.
شهرت پیدا کردن فدک به خاطر اتّفاقی بود، که پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، افتاد.
وقتی ابوبکر، به خلافت رسید، فدک را ناجوانمردانه و با بیاحترامی از حضرت زهرا سلام اللّه علیها گرفت، که به ماجرای فدک، شهرت پیدا کرده است.
امروزه فدک در استان حائل، کشور عربستان واقع شده است و به نام «وادی فاطمه» شناخته میشود و به نخلستانهای آن «بستان فاطمه» میگویند.
همچنین مسجد و چاههایی در این منطقه وجود دارد که به «مسجد فاطمه» و «عیون فاطمه» مشهور است.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
هدایت شده از مدرسه من
#داستانک 📚
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!»
گفتم:«میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»
مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.»
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود.
همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت:«دیدی نتوانستی.»
من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده
@ghesehayekoodakaneeh
#داستانک 📚
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!»
گفتم:«میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»
مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.»
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود.
همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت:«دیدی نتوانستی.»
من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده
@ghesehayekoodakaneeh
27.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون بوبا
Booba
انیمیشنی خنده دار کودکانه از شبکه جم جونیور
جدیدترینهارا از ما بخواهید
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
خرگوشهای درخشان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
#سرگرمی
#جورچین
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خرگوش من چه نازه
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مذهبی
امام خوبی😊،آقای مهربون
#امام_زمان
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
♡خانواده دکتر ارنست♡
♧قسمت دهم♧
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون #ماشا_و_میشا
نگهبانی ماشا
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜🐥💜🐥💜
#کارتون #ماجراهای_جوجو_کوچولو
این قسمت :
« خلیج فارس »
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
㉤@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
#سه_میمون_قصه_گو,
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#کلیپ_آموزشی
#شبکه_کودک👶👧🧚♀
-----------------------------
--------------------
㉤🔻@ghesehayekoodakaneeh
🌸 #بازی هایی برای کاهش هراس اجتماعی و رفع خجالت و کمرویی کودکان👇
1🌷 مسابقه گویندگی:
در این بازی هر کودکی سعی می کند متنی را که از قبل تنظیم شده است بدون اشتباه بخواند (به تقلید از گویندگان اخبار تلویزیون و رادیو). برنده کسی است که مسلط تر از دیگران بوده و کمتر اشتباه داشته باشد.
۲🌷 بازی «مصاحبه تلویزیونی»
یکی از کودکان نقش فیلمبردار را با گذاشتن یک شی بر دوش ایفا می کند و فرد دیگر نقش مصاحبه گر را با گرفتن یک شی به عنوان میکروفن بازی می کند و از بچه های دیگر در رابطه با موضوعاتی که از قبل تنظیم شده است، سوالاتی می کند ازجمله در زمینه بهداشت دهان و دندان، رفتار در خانواده، رفتار در مدرسه، اطلاعات عمومی و…
۳🌷بازی «نقل خاطره، داستان، شعر، معما و لطیفه»
از کودکان خواسته می شود با آرامش کامل، یکی از خاطرات خود یا داستان و شعری را که یاد دارند برای دیگر اعضای گروه تعریف کنند نتیجه گیری از خاطرات و داستان ها با هدایت بزرگ ترها و توسط اعضای گروه انجام می شود.
۴🌷بازی «چه کسی می تواند دیگران را بخنداند»
یکی از کودکان موظف می شود با انجام حرکات خنده دار، دیگر افراد را بخنداند. از دیگر افراد خواسته می شود در مقابل خندیدن مقاومت کنند چون برنده کسی است که افراد بیشتری را بخنداند.
۵🌷 بازی «کامل کردن یک داستان»
یک نفر ابتدای یک داستان را تعریف می کند و از کودکان می خواهد که آن داستان را ادامه دهند. مثال: یک روز یک شکارچی در جنگل با یک شیر برخورد کرد… حالا بقیه داستان را یک نفر از کودکان ادامه می دهد و به همین ترتیب بقیه داستان را سایر کودکان ادامه می دهند.
۶🌷بازی «کامل کردن یک شعر»
یک مصرع از یک شعر خوانده می شود و از کودکان خواسته می شود که مصرع و بیت های بعد را به نحوی که وزن و قافیه به هم نخورد بگویند. برنده کسی است که شعرش نزدیک تر به مضمون شعرباشد!
۷🌷 بازی «تکمیل جملات»
برای کودکان یک سری جملات ناقص می خوانیم و آنها باید حدس بزنند که در جای خالی، چه کلمات و جملاتی را قرار دهند (این موارد می تواند در ابتدا، وسط یا آخر جمله باشد) مثال: ……. بارید و تمام لباس هایم خیس شد.
امروز با آنکه …….. راه می رفتم به زمین خوردم.
هر کسی که دوست دارد موفق شود باید………..
۸🌷 بازی «پاسخ به پرسش ها»
– کودکان باید به سوالات مطرح شده پاسخ صحیح دهند.
مثال: – وقتی هوا سرد می شود چه می کنیم؟
– وقتی هوا گرم می شود چه کاری می کنیم؟
– وقتی بنزین خودرو تمام می شود چه باید کرد؟
– وقتی که هوا تاریک می شود چه باید کرد؟
-وقتی می خواهیم خط صاف رسم کنیم از چه وسیله ای باید استفاده کنیم؟ و سوالاتی از این قبیل.
۹🌷بازی «داستان سازی با تصاویر»
– یک سری از تصاویر مختلف را به کودکان نشان می دهیم و از هر کودک می خواهیم برای آن تصویر، یک داستان تعریف کند.
۱۰🌷بازی «معلم بودن»
این بازی با توجه به هدف های آن می تواند به شکل های مختلف اجرا شود ازجمله شیوه برخورد با بچه های تنبل و درس نخوان، روش های تشویق، روش های تنبیه، مشخصات یک معلم خوب، اخلاق و رفتار کلاسی و مواردی از این قبیل، که همه به شکل نمایشی قابل اجراست.
کودکان باید نقش های مختلف را بازی کنند تا به درک احساسات دیگران نائل شوند.
#بازی_درمانی #بازی
👈لطفا این پست رو برای بقیه هم فوروارد کنید .🙏🌸
🦋کانال قصه و شعر و بازی👇👇👇
🆔 @ghesehayekoodakaneeh