✨🌺🌴✨🌴🌺✨ 💥آیات زندگی💥 🌼 وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ🌼 🍃 و با لقب های زشت همدیگر را نخوانید🍃 ✨آیه ۱۱ سوره حجرات✨ #حجرات #قرآن #آیه_های_انتظار #انس_کودکان_با_قرآن ✨🌺🌴✨🌴🌺✨ @ghesehmazhbi

🏴✨✂️🏴✨✂️🏴✨✂️🏴 بچه ها دوست دارند کاردستی های کاربردی درست کنند. چقدر قشنگ میشه این آویزهای ذکر را یادبگیرند و یه ذکر یا دلنوشته در دلش جا دهند حتی می توانند این آویزها را به دوستانشون هدیه بدهند. #کاردستی #محرم #آویز_ذکر 🏴✨✂️🏴✨✂️🏴✨✂️🏴 @ghesehmazhbi

عشق آنجا آغاز می‌شود که عقل از درک آن عاجز می‌ماند این صحنه‌ها را فقط و فقط عشق امام حسین (ع) می‌تواند خلق کند کربلا رفتن پای ارادت می‌خواهد نه پای سالم.🥀 #حب_الحسین_یجمعنا #مسیر_حسینی #اربعین @ghesehmazhbi

📽تا حالا نذریِ این‌جوری خوردی؟😔 خاطره تکان‌دهنده مجید شهریاری از دیدار اسرارآمیز با پیرمردی با محاسن سفید https://eitaa.com/ghesehmazhbi

جهان پهلوان تختی و پسرک بدون کفش «جهان پهلوان تختی» هر روز توی محله پسرکی رو با پای برهنه میدید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کرد. روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت : بیا این کفشا رو بپوش پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به تختی کرد و گفت: شما خدایید ؟! «جهان پهلوان» لبش را گزید و گفت : نه پسرجان پسرک گفت: پس دوست خدایی ، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم...! امروز ۵ شهریور زادروز جهان پهلوان تختی /۱۳۰۹ تهران https://eitaa.com/ghesehmazhbi

✍ قصه 💠 سفرهای پرماجرای محسن کوچولو و خانواده، قسمت چهارم 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: آشنایی کودکان با چرایی پیاده‌روی اربعین. 📎 #قصه #اربعین @ghesehmazhbi

محتوای شهادت امام حسن ع شهادت امام رضا ع رحلت پیامبر ص کاربرگ ،داستان 👇👇 https://eitaa.com/ghesehmazhbi/2248

: 🟠🟢 #بازی👆👆 📚 کتابچه انواع بازی های جذاب @ghesehmazhbi

: 🌷🇮🇷#آشنایی_باشهدای_عزیز 🌹🕊 #شهید_محمدعلی_رجایی 💠زندگینامه شهید رجایی از زبان خودش 🇮🇷#هفته_دولت #شهید 💐یار امام زمان(عج) باید مثل محمدعلی رجایی باشه😊 🌸 @ghesehmazhbi

🇮🇷#8شهریور سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر و روز مبارزه با ترورسیم 🌹🕊#یادشهداباصلوات 🕊 @ghesehmazhbi

🦋معصوم شناسی 🦋 🔰 معصوم چهارم 🌸 زندگی امام حسن علیه السلام ✍نویسنده:عموخیری 🔸مربیان،کودکان و نوجوانان #کودک #نوجوان #امام_حسن @ghesehmazhbi

زندگی حضرت محمد (ص) زندگی پیامبر حضرت محمد صلی الله #حضرت_محمد ص #تبلیغ #پیامبر #دهه_آخر_صفر @ghesehmazhbi

🔸شعر ﴿ مشهدُالرضا ﴾ #شعر_نوجوان 🌸امامِ هشتمِ ما 🌱علیِ موسی‌الرضا 🌸رئوف و مهربونن 🌱دردامون و می­دونن 🌸داریم یه رسم و عادت 🌱هرسال میریم زیارت 🌸یعنی میریم به پابوس 🌱به شهرِ مشهد و توس 🌸صحن و سراش چه ماهه 🌱خوشکل و باصفاهه 🌸پُر شده از فرشته 🌱یه تیکه از بهشته 🌸فرشتگانِ زیبا 🌱از اون جهانِ بالا 🌸به نیتِ زیارت 🌱با عشقِ بی نهایت 🌸کنارِ ضامنْ آهو 🌸میشن‌خوش‌عطروخوشبو 🌸بعد از زیارت آنها 🌱میرن به آسمانها 🌸ما جمعِ نوجوانان 🌱بر درگهت رضاجان 🌸همراهِ اشک وآهیم 🌱پشیمون از گناهیم 🌸ایستاده‌ایم به درگاه 🌱اجازه خواهیم ای شاه 🌸یه عده نوجوونیم 🌱اِذنِ دخول‌میخونیم 🌸رسمِ ادب چنینه 🌱یه دست به رویِ سینه 🌸باهر دو چشمِ گریان 🌱میگیم سلام رضاجان 🌸امام رضا یا سلطان 🌱شما بخواه برامان 🌸قبولیِ دعامان 🌱آرامشِ دل و جان 🌸ظهورِ مهدی مولا 🌱بهبودیِ مریضا 🌸شما بکن شفاعت 🌱با لطف و با عنایت 🌸تا از دعایت آقا 🌱حاجت روا بشیم ما 🌸یا رب به حق مولا 🌱نصیبِ ما بفرما 🌸نجف وَ کربلا را 🌱هم مشهدُالرضا را 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر : سلمان آتشی #زیارت_حرم_امام‌رضا_علیه_السلام #شهادت_علی_بن_موسی_الرضا #شعر_نوجوان https://eitaa.com/ghesehmazhbi

✍قرائت کامل نماز 🔴آموزش قرائت نماز؛ قرائت کامل نماز #نماز @ghesehmazhbi

امام حسن (علیه السلام) تنها هفت سال داشتند. مادرش فاطمه زهرا (علیهاالسلام) او را به مسجد می­ فرستادند. امام حسن (علیه السلام) آنچه را از پیامبر می­ شنیدند به خاطر می ­سپردند و وقتی به خانه باز می ­گشتند شنیده ­های خود را برای مادر بازگو می­ کردند. در آن روزها هر وقت حضرت علی (علیه السلام) به خانه باز می ­گشتند، می­ دیدند حضرت زهرا (علیهاالسلام) آیاتی از قرآن را که تازه بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نازل شده بود از حفظ می ­خواندند. از او می ­پرسیدند این آیات و علوم را از کجا آموختی؟حضرت زهرا (علیهاالسلام) پاسخ می­ دادند از پسرم حسن (علیه السلام) آموختم. یک روز امام علی (علیه السلام) در خانه مخفی شدند تا ببیند پسرشان حسن (علیه السلام) چگونه سخنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را برای حضرت زهرا (علیهاالسلام) بازگو می­ کند. امام حسن (علیه السلام) طبق معمول وارد خانه شدند تا آنچه از پیامبر شنیده بودند برای مادر تعریف کنند. ولی این بار هنگام سخن گقتن زبانشان گیر می ­کرد. حضرت فاطمه تعجب کردند ولی امام حسن (علیه السلام) پرده از راز برداشتند و به مادر گفتند: تعجب نکن! شخص بزرگی سخنم را می ­شنود از این­ رو زبانم گیر می ­کند. در همین لحظه حضرت علی (علیه السلام) از مخفیگاه خارج شدند و حسن (علیه السلام) را در آغوش گرفته و بوسیدند. منبع:بحار ج 43 ص 285 #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر @ghesehmazhbi

دعوت كودكان روزي گروهي از كودكان مشغول بازي بودند. تا چشم آنان به امامحسن مجتبي (علیه السلام) افتاد، آن حضرت را به مهماني خود دعوت نمودند. امام حسن(علیه السلام) نيز به جمع كودكان پيوست و با آنان غذا خورد. بعد هم آن بچه ها را به خانه خود دعوت كرد و به آنان غذا و لباس نو هديه داد.با اين همه محبت، امام (علیه السلام) فرمود:بخشش اين بچه­ ها بيشتر از من بود.آنان هرچه داشتند به من دادند، درحالي كه من بخشي از آنچه را داشتم، به آنان دادم. #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر @ghesehmazhbi

امام شناسی _ امام حسن مجتبی (ع) #امام_دوم #امام_حسن مجتبی(ع) #امام_شناسی #ماه_صفر @ghesehmazhbi

دعوت كودكان روزي گروهي از كودكان مشغول بازي بودند. تا چشم آنان به امامحسن مجتبي (علیه السلام) افتاد، آن حضرت را به مهماني خود دعوت نمودند. امام حسن(علیه السلام) نيز به جمع كودكان پيوست و با آنان غذا خورد. بعد هم آن بچه ها را به خانه خود دعوت كرد و به آنان غذا و لباس نو هديه داد.با اين همه محبت، امام (علیه السلام) فرمود:بخشش اين بچه­ ها بيشتر از من بود.آنان هرچه داشتند به من دادند، درحالي كه من بخشي از آنچه را داشتم، به آنان دادم. منبع:مجموعه داستان دوستان(مهدي وحيدي صدر) #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر @ghesehmazhbi

🏴معرفی امام حسن مجتبی(ع) به کودکان عزیز اززبان کودکان 🍃🌴🍃 #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر @ghesehmazhbi

یکی از شب­ های جمعه امام حسن (علیه السلام) بیدار شد و مادرش حضرت زهرا (علیهاالسلام) را دید که در حال نماز است و برای همه همسایه­ ها با ذکر نام دعا می­ کند. امام حسن (علیه السلام) از مادرش پرسید: مادرجان چرا برای خود دعا نمی­ کنید؟ حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمودند: اول همسایه بعد اهل خانه.(الجارثم الدار) #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر #دعا #حضرت_فاطمه س @ghesehmazhbi

امام حسن مجتبی (علیه السلام) در مکانی نشسته بود و غذا می­ خورد. در این موقع، سگی جلو آمد و پیش روی حضرت ایستاد. در این هنگام امام حسن (علیه السلام) یک لقمه غذا می­ خورد و یک لقمه هم به سگ می­ داد. یکی از دوستان حضرت گفت: اجازه بدهید این سگ را از اینجا دور کنم. امام (علیه السلام) به او فرمود: نه! هرگز این کار را نکن! چون دوست ندارم در حالی که غذا می­ خورم جانداری به من نگاه کند و چیزی به او ندهم. بگذار باشد، وقتی که سیر شد خودش می­ رود. #داستان #امام_حسن ع #ماه_صفر @ghesehmazhbi