eitaa logo
قصه مینوفن
11هزار دنبال‌کننده
259 عکس
82 ویدیو
1 فایل
قدمی کوچک اما استوار برای داشتن نسلی متعادل ، بر پایه ی سه ویژگی: شخصیت، تفکر و آزادگی استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است. ادمین : @honar_andisheh آدرس کانال ایتا ، بله ، روبیکا و تلگرام : @Ghesseminofen
مشاهده در ایتا
دانلود
خُب معلوم شد که قصه مینوفن فقط بدنبال سرگرمی نیست و دوس داره در کنار قصه های خوب و سرگرم کننده ، یه اتفاق تربیتی درست و حسابی هم بیافته 😍 که چی بشه ؟🧐 که هم حال بچه های گُلمون بهتر باشه، هم حال بابامامانای عزیز و هم جامعه ی متعادل تری داشته باشیم 👨‍👩‍👧‍👧 شاید بگی که خُب خیلی ها تو فضای مجازی دارن این کار رو میکنن و من مدتهاست فلان کانال و فلان سایت رو میشناسم که خیلی هم باحال و پرطرفدار هستند 📱 جواب : بله همینطوره ، زحمات زیادی داره کشیده میشه ، دست همشون هم درد نکنه 🙏☘☘ اما از نظر قصه مینوفن ، تربیت یه کار بسیار تخصصی و چند بُعدیه 🔸یعنی هم باید مبانی تربیتی رو بدونیم 🔸هم روانشناسی یاد بگیریم 🔸هم بدونیم هنر چیه و چطوری ازش استفاده کنیم 🔸و هم مخاطب خودمون رو بشناسیم و بدونیم چه ویژگی هایی داره و چطوری باید باهاش رابطه برقرار کنیم دیدید که وقتی یکی از عزیزانمون دچار یه بیماری صعب العلاج جسمی شده چطور سراسیمه و با دقت دنبال یه دکتر باتجربه و باسواد می گردیم و دیگه به هر پزشکی به سادگی اعتماد نمی کنیم 🍄 مسئله تربیت هم همینطوره و چه بسا خیلی مهم تر ، چون بحث بحثِ سلامت روح و روان بچه های ماست ، پس لازمه که با دقت جلو بریم و بدونیم که چطور پزشک روح و مربی خوب رو شناسایی کنیم .🔬 برای امروز کافیه 😉 شاید فردا راجع راههای شناخت طبیب روح یا مربیِ خوب بیشتر با هم حرف بزنیم 🗝 بریم یه کوچولو پشت صحنه ببینیم از تلاش شبانه روزی دوستان برای شما 🎥🤚 @ghesseminofen 🪴💜
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما که نفهمیدیم عمو رضا چی گفت !!! اگه شما فهمیدین به ما هم بگین 😁 🎥پشت صحنه ای از تلاش شبانه روزی دوستان برای بچه های گُلمون ❤️ @ghesseminofen🪴💜
🎧نام قصه : ماجرای شیری که غمگین بود نویسنده : نورا حق پرست قصه گو : مهسا مظفری گروه سنی : ۳ سال به بالا تدوین و صداگذاری : استودیو قصه مینوفن 🌜 🧸توضیحات : قصه ی شیر کوچولویی که ناراحت بوده و تصمیم میگیره دنبال چیزی بگرده که ناراحتی اونو از بین ببره ، توی این مسیر دوست های اون ، دونه به دونه بهش اضافه میشن و همراهیش میکنن تا وقتی که... آنچه کودکان از شنیدن این قصه می آموزند: @ghesseminofen 🪴💚
ماجرای شیری که غمگین بود.mp3
8.16M
🎧نام قصه : ماجرای شیری که غمگین بود نویسنده : قصه گو : گروه سنی : تدوین و صداگذاری : استودیو قصه مینوفن 🌜 ‌🌟قصه مینوفن؛ شربتی با طعم رویاهای کودکی🌟 @ghesseminofen|🪴💚 ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
هدایت شده از قصه مینوفن
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلاااام به همه ی قصه مینوفنی های عزیز🌷 مخصوصا دوستای جدیدمون ❤️ میدونید که قصه مینوفن بدنیا اومد ... تا دنیای بچه هارو زیباتر کنه🌈 لبخند رو لب هاشون بیاره🙃 و دست های کوچیک و قشنگشون رو بگیره تا قدم به قدم کنارهم رشد کنیم و بالا و بالاتر بریم 🌱 بزرگترین هدف قصه مینوفن ، خوب کردن حال بچه های این سرزمینه 🌎✨💙 اگر دلت میخواد سهمی تو این کار داشته باشی ، همین حالا کانال مارو به دوستان و اطرافیانت معرفی کن و دلیل لبخندشون باش💗 @ghesseminofen 🪴💚
هدایت شده از قصه مینوفن
معرفی کنید2.mp3
3.34M
✨پاسخ به سوالات پرتکرار والدین✨ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ توسط مدیر تیم قصه مینوفن_آقای انتظام 🎙☎️ @Ghesseminofen 🪴💚
🎊 امروز هم یه آیتم جدید داریم چه آیتمی 🎊 یخورده کاراش مونده بریم تکمیلش کنیم🏃‍♂🏃 ✨ امروز اعلام می‌کنیم ✨
و این هم از آیتم جدید 🎈🎊🎊🎈 بنام خدای مهربان یکی بود یکی نبود روزی پیکو اومد لب رودخونه آب خوره که عکسش افتاد توی آب و با یه چیز عجیبی روبرو شد روی بدنش دیگه هیچ خالی نبود صافِ صاف زردِ زرد 🦒 تا حالا هیچ زرافه ی بدون خالی توی جنگل دیده نشده بود و پیکو خیلی نگران شد، تا اینکه ...🤔 ♥️ گلهای قشنگم دوست داریم ادامه ی این قصه رو از زبون شما بشنویم؛ به نظر شما چه ماجرایی میتونه برای پیکو اتفاق بیافته ؟! ادامه ش رو بنویسید و برامون به این نشانی ارسال کنید 👇 💌@honar_andisheh زیر قصه هم اسم ، سن و شهرتون رو بنویسید و دوستانتون رو هم به این رقابت باحال دعوت کنید 🥇🥈🥉 تا پایان آذر هر ۲۰۰۰ بازدید از قصه ی شما طی دو هفته⏰ ۱۰۰ هزار تومان جایزه نقدی داره 😳🎁💶 منتظریما ⏰😘 @ghesseminofen 💜🪴
🎧نام قصه : امین ترین دوست نویسنده : کلر ژوبرت قصه گو : ریحانه گروه سنی : ۵ سال به بالا تدوین و صداگذاری : استودیو قصه مینوفن 🌜 🧸توضیحات : داستان در فضای جنگل نیلی شکل می گیره و فیل کوچیکی که تازه به این جنگل وارد شده ، ابتدا با ترس بقیه از ظاهر خودش مواجه می شه . اما پس از مدتی همه از اون خوششون میاد و دوست دارن باهاش دوست بشن. حالا فیل کوچولو باید یکی از اون هارو بعنوان دوست خودش انتخاب کنه... آنچه کودکان از شنیدن این قصه می آموزند: @ghesseminofen 🪴💚
امین ترین دوست 1.mp3
15.81M
🎧نام قصه : امین ترین دوست نویسنده : قصه گو : گروه سنی : تدوین و صداگذاری : استودیو قصه مینوفن 🌜 ‌🌟قصه مینوفن؛ شربتی با طعم رویاهای کودکی🌟 @ghesseminofen|🪴💚 ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
💌 ریحانه ی حسینی که لیسانس معماریه و ۴ فرزند داره، برای قصه مینوفن پیام داده و گفته : یه شب تو یه دورهمی فامیلی که حداقل ۳۰ تا بچه از درو دیوار بالا می رفتن ، میزبان یه ابتکاری به خرج داده بود و از دوست روانشناسش دعوت کرده بود تا بعد از شام ، چند دقیقه راجع به روحیات بچه ها و روش فرزند پروری برای پدر مادرای جمع ، صحبت کنه ، بیچاره یه بارم وسط صحبت توپ خورد تو صورتش🤭 اما اهمیت نداد و با خنده ای بحثش رو ادامه داد ؛ متاسفانه اون شب و سرِ فرزند چهارمم ، تازه فهمیدم چقدر از ریزه کاریهای تربیت کم میدونم و چه کارهایی که اگر ۲۱ سال پیش با بچه اولم انجامشون داده بودم ، خیلی از چالش های امروز رو نداشتم . ✨✨✨✨✨✨ ✍ یادمون باشه که پیچیده ترین کار این دنیا تربیته ، تربیت انسان. و هر چی تو این زمینه یاد بگیریم کمه ... 😎 @ghesseminofen 🪴💜
قصه مینوفن
و این هم از آیتم جدید 🎈🎊#بقیه‌ش_با_تو🎊🎈 بنام خدای مهربان یکی بود یکی نبود روزی پیکو اومد
به نام خدای مهربان یکی بود یکی نبود روزی پیکو اومد لب رودخونه آب بخوره که عکسش افتاد توی آب و با یه چیز عجیبی روبرو شد. روی بدنش دیگه هیچ خالی نبود! صافِ صاف زردِ زرد، تا حالا هیچ زرافه ی بدون خالی توی جنگل دیده نشده بود و پیکو خیلی نگران شد. تا اینکه یک میمون رو دید که داره بهش می‌خنده . پیکو به میمون گفت: چرا تو روی بدنت خال داری؟ نکنه خال‌های من رو تو دزدیدی ؟! یک دفعه پیکو کوچولو تند و تند دوید تا میمونو بگیره و خال‌هاشو برداره . میمون هم که دید پیکو داره به سمتش می دوه ،سریع دوید و فرار کرد، میمون بدو پیکو بدو، که ناگهان میمون افتاد توی چاه و زرافه هم که داشت می‌دوید افتاد توی همون چاه ، بعد دیدن یک بچه کبوتر چاهی، داره رنگ‌ درست می‌کنه. پیکو و میمون با هم پرسیدن: تو اینجا چیکار می‌کنی؟ کبوتر که راه فرار نداشت گفت: ببخشید من بودم که روی بدن شما نقاشی کشیدم ، روی خال‌های تو رنگ زرد و روی بدن میمون خال های سیاه کشیدم. پیکو پرسید: چطور میشه این رنگ‌ها رو پاک کرد من که نمیتونم اینطوری برگردم خونه مون ؟ کبوتر گفت: خودمم نمی‌دونم، اما از جغد دانا شنیدم که گفت: باید با آب اقیانوس این رنگ ها رو پاک کرد، چون با هیچ آب دیگری پاک نمیشن. پیکو و میمون گفتند: پس باید ما را به آنجا ببری تا خودمان را بشوییم. کبوتر هم ناچار بود که به آنها کمک کنه. خلاصه، پیکو، کبوتر و میمون با هم راه افتادند . همینطور که می‌رفتند دیدن یه سطل افتاده روی زمین. کبوتر گفت: شاید این سطل به دردمون بخوره ،بهتره با خودمون بیاریمش. پیکو و میمون هم قبول کردند . یک عالمه راه رفتن تا به اقیانوس رسیدند. زرافه و میمون خواستن برن توی آب ،اما کبوتر گفت: ممکن است شما غرق شوید. بعد یک سطل آب از اقیانوس برداشت و روی پیکو و میمون ریخت. و کمی بعد رنگ‌ها پاک شدند و همه با هم به سمت جنگل برگشتند. وقتی به جنگل رسیدند کبوتر چاهی که خانه اش توی چاه بود از آنها عذر خواهی کرد و رفت به سمت چاه ، اما پیکو و میمون بهش گفتند: یادت بمونه که تو دیگه نباید حیوانات رو رنگ کنی تو که هنرمندی می‌تونی کار بهتری انجام بدی مثل: رنگ کردن خانه‌های حیوانات و اونها رو اینجوری خوشحال کنی . قصه ما به سررسید کلاغه به خونش نرسید. ✍نویسنده:محمدحسین انتظام 🙎‍♂سن : ۱۱ ساله 🏠از شهر قم ممنونیم از ✨محمد حسین عزیز ✨ که به زیبایی تونست داستان پیکو رو ادامه بده و اون رو به قصه مینوفنی ها هدیه کنه، ما هم براش دعا میکنیم تا تو کارهاش هر روز موفق و موفق تر باشه 🤲 شما هم هنوز فرصت دارید تا قصه پیکو رو اونطوری که دوست دارید برای ما بنویسید و ارسال کنید . 😘 راستی بچه ها 📣 تا پایان آذر ماه ، به هر قصه ای که طی دو هفته ۲k بازدید بخوره ۱۰۰ هزار تومان🎁 هدیه داده میشه 😳 @ghesseminofen 🪴💜