بنده کاملاً در جریان چند و چون این سؤالات قرار داشتم. این پرسشنامه میزان شناخت این دانشجویان (بهعنوان جزوی از جامعهی آماری آمریکا) را از اسلام نشان میداد. پس از جمعآوری پاسخها، معلوم شد که بسیاری از آنان هیچ شناختی از اسلام نداشتند، جمعی اسلام را مرادف تروریسم تلقی میکردند، عدهای اصلاً نمیدانستند که اسلام یک دین ابراهیمی است بلکه آن را یک گروه سیاسیِ دشمن آمریکا تلقی میکردند؛ درست مثل کمونیسم! برخی نوشته بودند که مسلمانان عدهای تروریست هستند که با افزایش انفجاری جمعیتشان، خطری برای آیندهٔ غرب محسوب میشوند؛ بسیاری از آنان نمیدانستند که مسلمانِ غیر عرب هم وجود دارد، به نحوی که اکثریت آنان پرجمعیتترین کشور مسلمان را عربستان سعودی ذکر کرده بودند! برخی نیز گفته بودند که از اسلام هیچ شناختی نداریم فقط میدانیم که محمدعلی (کلی) مسلمان است! تنها چند نفر اطلاعات بیشتری از اسلام داشتند که میشد حدس زد که همان دانشجویان مسلمان کلاس بودهاند!
بههرحال، غرض از این تطویل این است که مشخص کنیم پروفسور ارنست این کتاب را در چه شرایطی نوشته و در نگارش آن کدام مخاطب را هدف قرار داده است.
۶- گوشه ای از مقدمه مؤلف
پروفسور ارنست در مقدمهٔ خود بر اصل کتاب، آورده است:
«کتاب حاضر بدان منظور نگاشته شده است تا جایگزین کاملاً متفاوتی باشد برای کتابهایی که در مورد اسلام شایع و رایج شده است. آنچه در اینجا ارائه میشود، دیدگاهی جانبدارانه و در عین حال مدلل و تحلیلی است در مورد سنت دینی اسلام و مسایلی که اخیراً مسلمانان با آن مواجهند. من از برداشتهای متعارف بهشدت فاصله میگیرم تا فهمی غیر بنیادگرایانه از اسلام ارائه دهم». در جای دیگر، ضمن انتقاد از ناشرانی که از چاپ این کتاب خودداری کردند و نیز از فرقههای مسیحی و یهودی که بهخاطر تدریس امثال این کتاب علیه دانشگاه کارولینای شمالی به دادگاه شکایت کرده بودند، مینویسد: «در شرایطی که ناشران، فرقههای دینی و سیاستمداران، حتی با بحثی بیطرفانه و منصفانه دربارهی اسلام مخالفند، سخت روشن است که این بحث دقیقاً همان چیزی است که امروز ما نیازمند آنیم. منازعات جدیدی که در آمریکا و اروپا علیه اسلام در گرفته، در اصل با تحریک احساسات ژورنالیستی سمت و سو یافته است… . کتاب اقتدا به محمد (ص) بدان منظور نگاشته شده است تا ابرهای بدگمانی و سوء فهم را بزداید. این کتاب ابزاری به دست خوانندگان میدهد، تا بتوانند به فهمی مستقل از آن موضوعات کلیدی و اوضاع تاریخیای نایل آیند که امروزه بر مسلمانان و غیر مسلمانان در سراسر جهان تأثیر میگذارد». وی در ادامه، خطیر بودن هدف انسانی این کتاب را چنین تصویر میکند: «کاری که امروز متخصصان مطالعات اسلامی در تحقیقات خود بهعهده دارند بسیار عظیم است. از یک سو، در بیشتر اروپا و آمریکا یک نوع جهل، بلکه بدبینی، نسبت به اسلام وجود دارد که با فاجعهی اخیر (۱۱ سپتامبر)، به نحو قابل ملاحظهای افزایش یافته است. از سوی دیگر، در کشورهای اسلامی افراطگرایانی وجود دارند که سعی کردهاند اعمال هولناک کشتار جمعی را به نام اسلام توجیه کنند. آن که در میان این مواجهه پایمال میشود، صدها میلیون مسلمانی هستند که در جهان امروز به سر میبرند، که نه در فهرست اردوگاه تمدن غرب قرار میگیرند و نه در بینش خشونتآمیز و افراطی امثال بنلادن سهیماند. در میان ما آنان که متن قرآن، آثار شعرای بزرگ اسلام و تاریخ تمدن اسلامی را مطالعه کردهاند، عمیقاً انحراف و فساد نمادها و ظواهری که این افراطیان جدید از خود بروز میدهند، احساس میکنند… . هدف اصلی این کتاب آشکار ساختن چهرهی انسانی اسلام است و این کار با زدودن حجابهای جهلی میسر است که قرنها در اذهان اروپاییان و آمریکاییان بر این موضوع سایه افکنده است».
پروفسور ارنست، با وجود آنکه رسما اعلام کرده است که مسلمان نیست، اما در جهت مبارزه با این حجاب جهلی که ذکر شد و نیز برای مقابله با اسلامهراسی، کوشش بسیار کرده است. حتی دفتر کارش در دانشگاه کارولینای شمالی طوری طراحی و تزیین شده است که بوی دوستی با اسلام و مسلمانان از آن کاملا استشمام میشود. نامش را بر روی در اتاقش بجای حروف لاتین، با حروف عربی نوشته است: «کارْلْ إرْنْسْتْ»! در اتاق کارش تابلوهای خوشنویسی فراوانی از آیات قرآن به چشم میخورَد. خودش میگفت که آیهٔ بسیار مورد علاقه (favorite) من این آیه است که خداوند خطاب به محمد (ص) میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (و ما تو را نفرستادیم مگر آنکه رحمت برای اهل عالم باشی). چندینجا در اتاق کارش با خطها و تابلوهای مختلف، این آیه چشمنوازی میکند.
نیز جالب است که بدانیم پروفسور ارنست در بسیاری از نامههایی که به انگلیسی مینویسد، نام و امضای خود را در پایانِ نامه به عربی، چنین مینگارد: «احقر العباد: کارل ارنست»!
۷- فصلهای مختلف کتاب
این کتاب در یک مقدمه و شش فصل تنظیم شدهاست:
فصل اول تحت عنوان «اسلام در چشم غربیان»، ابتدا نگاهی اجمالی به اسلام دارد، سپس به تفصیل و به لحاظ تاریخی دیدگاههای اسلام ستیزانهٔ غرب را از قرون وسطی تا عصر حاضر بررسی میکند. جنگهای صلیبی، مسألهی استعمار و غرضورزیهای مستشرقان از جمله موضوعات این فصلند.
فصل دوم تحت عنوان «رویکرد به اسلام در قالب دین»، به تاریخچهی واژهی «دین» (religion) و تطور معنای آن از صدر مسیحیت تا اوایل عصر استعمار میپردازد؛ و بر آن است تا به سوءفهمهای ناشی از آمیخته شدن اسلام با مسایل قومی و نژادی خاتمه دهد.
فصل سوم به «منابع قدسی اسلام»، یعنی به قرآن و سنت اختصاص دارد. این فصل با زندگی پیامبر اسلام (ص) آغاز میشود و با نگاهی اجمالی به قرآن، ساختار و محتویات آن ادامه مییابد. این فصل بر نقش محوری پیامبر اسلام (ص) بهعنوان “رحمة للعالمین” در معارف اسلامی تأکید میورزد. در اینجا، برداشت پروفسور ارنست از اسلام، با مطرح ساختن مسألهی ولایت، به دیدگاههای شیعی نزدیک میشود. در همین فصل است که وی به مواضع خصمانه علیه قرآن، و بهخصوص به آخرین آنها، یعنی کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، پرداخته، به آنها پاسخ میدهد.
فصل چهارم تحت عنوان «اخلاق و زندگی این جهانی» به جنبههای عملی آموزههای اسلام، از جمله اخلاق و فقه میپردازد. منابع تفکر اخلاقی جهان اسلام و ربط و نسبت آنها با فلسفه و آموزههای یونانی و نیز اندیشههای ناب قرآن و سنت در این فصل مورد بحث قرار میگیرد. از جنبهٔ فقهی نیز مسایل چالش برانگیزی چون حکومت اسلامی، اسلام و لیبرالیسم، مسایل مربوط به جنسیت و حقوق زن، مسألهی حجاب و نیز رابطهی اسلام و علم، موضوعات دیگر این فصل را تشکیل میدهد.
فصل پنجم تحت عنوان «معنویت و عرفان عملی» به ابعاد عرفانی و معنوی اسلام میپردازد و ائمه شیعه (ع) و مشایخ صوفیه را بهعنوان رهبران و سرچشمههای معنویت و عرفان، در دو سنت تشیع و تصوف بررسی میکند. مباحثی چون مخالفت وهابیان با مفهوم ولایت در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد. این فصل همچنین به ماهیت هنر اسلامی میپردازد و مباحثی چون هنر قدسی، هنر سکولار با بنمایههای دینی، هنر اسلامی از دیدگاه مسلمانان و هنر اسلامی از دیدگاه غربیان را در بردارد.
فصل ششم که خاتمه و نتیجهگیری است، تحت عنوان «ایجاد تصویری جدید از اسلام در قرن بیست و یکم» نگاهی به مسألهی اسلام و مقتضیات زمان و نیز مسألهٔ سنت و تجدد دارد و بر آن است تا نشان دهد که چگونه «ایدئولوژی» و «تکنولوژی» دایماً طرز تلقی مسلمانان و غیر مسلمانان از اسلام را تغییر میدهند.
۸- انگیزهٔ بنده بهعنوان مترجم، از ترجمهٔ این کتاب
اهانت به مقدسات اسلام و خصوصا حوادث اخیر (۱۱ سپتامبر)، باعث شده که این سؤال که غربی ها چه شناختی از اسلام، قرآن، پیامبر اسلام و مسلمانان دارند، برای ما مطرح شود .یک نکته مثبت کتاب «اقتدا به محمد (ص)» این است که مردم ما متوجه میشوند که در غرب همه جاسوس، ضد دین و ضد ما نیستند.
ابتدا بنده میخواستم کتاب پروفسور ارنست راجع به روزبهان بقلی را ترجمه کنم، ولی توجه به نکات فوق مرا متقاعد کرد تا کتاب اقتدا به محمد(ص) را ترجمه نمایم.
پس از مدتها تأخیر، کتاب اقتدا به محمد (ص) نوشتۀ پروفسور کارل ارنست، با ترجمۀ بنده، توسط انتشارات هرمس در دیماه ۱۳۸۹، همزمان با ایام خجستۀ میلاد پیامبر (ص) و هفتۀ وحدت، منتشر شد.
۹- یادداشت مؤلف بر ترجمهٔ کتاب
پروفسور کارل ارنست در مقدمهای که بر ترجمۀ فارسی این کتاب نگاشته است مطالبی مینویسد، که ترجمهٔ قسمتی از آن چنین است:
«برای من باعث افتخار است كه بر ترجمۀ فارسی این كتاب، برای خوانندگان جدید آن، مقدمهای بنگارم. كتاب اقتدا به محمد (ص) در اصل برای مخاطبان غیرمسلمان آمریكایی و اروپایی نگاشته شده بود و بهخوبی در میان آنان مورد استقبال قرار گرفت. با این همه، من در آغاز انتظار نداشتم كه این كتاب توجه مسلمانان را نیز جلب كند. ولی با كمی دقت، برانگیخته شدن كنجكاوی محافل اسلامی به چنین كتابی، معقول بهنظر میآید. دههٔ گذشته مجموعه حوادث اسفناكی ــ از جمله حمله به اهداف آمریكایی در سپتامبر ۲۰۰۱ و متعاقب آن تجاوز آمریكا به افغانستان و عراق ــ را به خود دید كه مسلماً بر محور نحوۀ نگرش آمریكاییان به مسلمانان سراسر عالم دور میزند. مسلمانان نیز نگران قضاوت منفی شهروندان آمریكا دربارۀ خویشاند. من بارها شدت این نگرانی را احساس كرده و در كشورهای مختلف اسلامی دربارۀ آن سخن گفتهام.
این را نیز بهخوبی احساس كردهام كه محققان آمریكاییای چون من، مسئولیت ارائۀ تصویری منصفانه از اسلام به خوانندگان عام در آمریكا و خارج از آن را بهعهده دارند.
بههرحال، برای من مایۀ افتخار است كه این كتاب جوایز متعددی را از نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در مصر، تركیه و ایران به خود اختصاص داده و به چندین زبان از جمله عربی، تركی، آلمانی و كرهای ترجمه شدهاست. ولی ترجمۀ فارسی این كتاب برای من جایگاه خاصی دارد. جای بسی خوشوقتی است كه محقق برجستۀ ایرانی، دكتر قاسم كاكایی عهدهدار این ترجمه شده است. وی شخصیتی شاخص در مطالعات فلسفی و عرفانی و نیز از پیشگامان مطالعات عرفان تطبیقی در ایران است. دانش عمیق او در این حوزهها و تسلطش بر زبان بینالمللی پژوهش، در ترجمۀ این كتاب به فارسی، به وی جایگاهی انحصاری میبخشد. از تلاشها و لطف و دوستی او بینهایت سپاسگزارم. بهعلاوه، ترجمۀ فارسی این كتاب، پاسخی شگرف است به پیوند دیرین من با فرهنگ ایرانی كه سالها در آن غور كردهام. امید آن دارم كه ترجمۀ فارسی این كتاب به پیشرفت امر گفتوگوی فرهنگی بین مسلمانان و غیرمسلمانان، كه این روزها بسیار ضروری است، كمك رساند.
كارل ارنست
۸ اكتبر ۲۰۱۰»
۱۰- جوائز مختلف و چاپهای متعدد ترجمۀ کتاب
با وجود آنکه بدون اطلاع مؤلف و بنده، ترجمهٔ دیگری هم از این کتاب، همزمان، منتشر شده بود، ولی ترجمهٔ بنده در عرض هشت ماه به چاپ دوم رسید و هماکنون به چاپ ششم رسیده است. در بهار ۱۳۹۰ این کتاب جایزهٔ بهترین کتاب فصل را از وزیر محترم ارشاد وقت، دریافت کرد.
در سيزدهمين همايش کتاب سال حوزه، که در بیست و هفتم بهمن ماه ۱۳۹۰، با حضور شخصيتهايي چون آقایان مقتدايي (مدیر حوزههای علمیه) ، رضا استادي، تني چند از اعضاي جامعهٔ مدرسين و شوراي عالي حوزه و دکتر علي لاريجاني، رئیس مجلس شورای اسلامی وقت، در قم برگزار شد، این ترجمه بهعنوان کتاب سال حوزه، معرفی شد و جایزهٔ بهترین ترجمه را گرفت.
✅ @ghkakaie
شرح_گلشن_راز_جلسه_۱۲۴_حجتالاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
30.14M
🎙️ باز نشر فایل صوتی #درسگفتار_شرح_گلشن_راز
اثر منظوم شیخ محمود شبستری (ره)
▶️ جلسه ۱۲۴
🕝مدت زمان صوت:
۳۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه
🗓️تاریخ تدریس:
۲۸ خرداد ۱۳۹۱
✅تدریس شده در حوزهٔ علمیهٔ شهید محمد حسین نجابت( ره)
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️ باز نشر فایل صوتی #درسگفتار_شرح_گلشن_راز اثر منظوم شیخ محمود شبستری (ره) ▶️ جلسه ۱۲۴ 🕝مدت زمان
درسگفتار شرح گلشن راز، جلسهٔ ۱۲۴:
گفتاری در باب مسألهٔ شر و عدالت الهی
✅ @ghkakaie
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣
💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠
✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی
جلسهٔ: ۱۲۴
⏳زمان برگزاری :
سهشنبه، ۲۷ آذر ۱۴۰۳ _ ساعت ۱۶
🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره :
https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23
📌(شرکت برای عموم آزاد است )
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با
🎙هم اکنون کلاس درحال برگزاری است .
📎لینک ورود :
https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23
✅ @ghkakaie
درسگفتار_شرح_مثنوی_معنوی_جلسه_۱۲۴_حجت_الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
29.83M
🎙| فایل صوتی کامل |
جلسه ۱۲۴ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول)
⬜️با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی
🗓تاریخ جلسه :
سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
🕝 مدت زمان: ۶۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه
#شرح_شعر
#مولانا
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙| فایل صوتی کامل | جلسه ۱۲۴ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول) ⬜️با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قا
درسگفتار شرح مثنوی معنوی جلسه ۱۲۴،ابیات ۳۸۰۱تا۳۸۹۲:
بخش ۱۶۸ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم
من چنان مردم که بر خونی خویش
نوش لطف من نشد در قهر نیش
گفت پیغامبر به گوش چاکرم
کو برد روزی ز گردن این سرم
کرد آگه آن رسول از وحی دوست
که هلاکم عاقبت بر دست اوست
او همیگوید بکش پیشین مرا
تا نیاید از من این منکر خطا
من همیگویم چو مرگ من ز تست
با قضا من چون توانم حیله جست
او همیافتد به پیشم کای کریم
مر مرا کن از برای حق دو نیم
تا نه آید بر من این انجام بد
تا نسوزد جان من بر جان خود
من همی گویم برو جف القلم
زان قلم بس سرنگون گردد علم
هیچ بغضی نیست در جانم ز تو
زانک این را من نمیدانم ز تو
آلت حقی تو فاعل دست حق
چون زنم بر آلت حق طعن و دق
گفت او پس آن قصاص از بهر چیست
گفت هم از حق و آن سر خفیست
گر کند بر فعل خود او اعتراض
ز اعتراض خود برویاند ریاض
اعتراض او را رسد بر فعل خود
زانک در قهرست و در لطف او احد
اندرین شهر حوادث میر اوست
در ممالک مالک تدبیر اوست
آلت خود را اگر او بشکند
آن شکسته گشته را نیکو کند
رمز ننسخ آیة او ننسها
نات خیرا در عقب میدان مها
هر شریعت را که حق منسوخ کرد
او گیا برد و عوض آورد ورد
شب کند منسوخ شغل روز را
بین جمادی خرد افروز را
باز شب منسوخ شد از نور روز
تا جمادی سوخت زان آتشفروز
گرچه ظلمت آمد آن نوم و سبات
نه درون ظلمتست آب حیات
نه در آن ظلمت خردها تازه شد
سکتهای سرمایهٔ آوازه شد
که ز ضدها ضدها آمد پدید
در سویدا روشنایی آفرید
جنگ پیغامبر مدار صلح شد
صلح این آخر زمان زان جنگ بد
صد هزاران سر برید آن دلستان
تا امان یابد سر اهل جهان
باغبان زان میبرد شاخ مضر
تا بیابد نخل قامتها و بر
میکند از باغ دانا آن حشیش
تا نماید باغ و میوه خرمیش
میکند دندان بد را آن طبیب
تا رهد از درد و بیماری حبیب
پس زیادتها درون نقصهاست
مر شهیدان را حیات اندر فناست
چون بریده گشت حلق رزقخوار
یرزقون فرحین شد گوار
حلق حیوان چون بریده شد بعدل
حلق انسان رست و افزونید فضل
حلق انسان چون ببرد هین ببین
تا چه زاید کن قیاس آن برین
حلق ثالث زاید و تیمار او
شربت حق باشد و انوار او
حلق ببریده خورد شربت ولی
حلق از لا رسته مرده در بلی
بس کن ای دونهمت کوتهبنان
تا کیت باشد حیات جان به نان
زان نداری میوهای مانند بید
کآبرو بردی پی نان سپید
گر ندارد صبر زین نان جان حس
کیمیا را گیر و زر گردان تو مس
جامهشویی کرد خواهی ای فلان
رو مگردان از محلهٔ گازران
گرچه نان بشکست مر روزهٔ ترا
در شکستهبند پیچ و برتر آ
چون شکستهبند آمد دست او
پس رفو باشد یقین اشکست او
گر تو آن را بشکنی گوید بیا
تو درستش کن نداری دست و پا
پس شکستن حق او باشد که او
مر شکسته گشته را داند رفو
آنک داند دوخت او داند درید
هر چه را بفروخت نیکوتر خرید
خانه را ویران کند زیر و زبر
پس بیک ساعت کند معمورتر
گر یکی سر را ببرد از بدن
صد هزاران سر بر آرد در زمن
گر نفرمودی قصاصی بر جنات
یا نگفتی فی القصاص آمد حیات
خود که را زهره بدی تا او ز خود
بر اسیر حکم حق تیغی زند
زانک داند هر که چشمش را گشود
کان کشنده سخرهٔ تقدیر بود
هر که را آن حکم بر سر آمدی
بر سر فرزند هم تیغی زدی
رو بترس و طعنه کم زن بر بدان
پیش دام حکم عجز خود بدان
✅ @ghkakaie
شرحالاسماء_الحسنی_جلسه_۱۲۴_حجتالاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
35.01M
🎙️|فایل صوتی کامل |
▶️#درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی
جلسه : ۱۲۴
🌍 محل تدریس :
شیراز ، حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت ( ره )
📅 تاریخ : ۸ خرداد ۱۳۹۲
🕝مدت زمان صوت :
۳۶ دقیقه و ۲۸ثانیه
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️#درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی جلسه : ۱۲۴ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شه
درسگفتار شرح الاسماءالحسنی(شرح دعای جوشن کبیر) جلسهٔ ۱۲۴
یا ذا القدس و السبحان
وايضا الحق عند المحققين ان الوجود مجعول بالذات كيف واثر الجاعل لا بد وان يكون امرا حقيقيا هو الوجود لا امرا اعتباريا هو المهية ولقد جرى الحق على لسان الفخر الرازي في هذا المقام حيث قال الحق ان مسألة عدم مجعولية المهية من متفرعات مسألة المهية من حيث هي ليست الا هي فكما انها بذاتها لا موجودة ولا معدومة كذلك لا مجعلولة ولا لا مجعولة فلو كانت المهية بذاتها مجعولة كان حمل المجعولة عليها حملا اوليا ذاتيا وهو باطل قطعا والشئ إذا لم يكن مجعولا اما لانه فوق الجعل كالاول تعالى واما لانه دون الجعل كالممتنع والمهية من قبيل الثاني فهو تعالى لما كان ينبوع ماء الحيوة الذى هو الوجود المنبسط على الظلمات التى هي المهيات كان وجودا حقا حقيقيا والا لكان مفيض الكمال فاقدا له وهو باطل بالضرورة خشك ابرى كه بود زاب تهى * نايد از وى صفت آب دهى ولا تغتر من كلامنا هذا ان نسبة الوجود المنبسط إلى الوجود الحق نسبة النداوة إلى البحر لان هذا توليد والافاضة معناها ان يفاض الوجود بحيث لا ينقص من كمال المفيض شئ وإذا رجع إليه لا يزيد على كماله شئ وايض المهية كل محدود بحد جامع مانع فالمهيات حكايات عن حدود الوجودات ونقايصها ولهذا يعبر عنها عند قوم بالتعينات فإذا قلنا النبات جسم يتغذى وينمو ويولد فقط معناه ليس يتحرك بالارادة ويحس وكذا في الحيوان جسم تام متحرك بالارادة وحساس فقط معناه ليس بناطق بل وجوده وجود ينتزع منه هذه المفاهيم فقط وقس عليه الباقي وهذا المنع من الشمول من قصور الوجود والحق الاحد المحيط غير محدود تام وفوق التمام في الكمال فلا مهية له سوى الوجود ويستدل عليه في المشهور بان الوجود لو كان زايدا على مهيته عرضيا لكان معللا لان كل عرضى معلل اما بذات المعروض فيلزم تقدمها عليه بالوجود ويلزم اما تقدم الشئ على نفسه واما التسلسل واما بغير ذات المعروض فيلزم الاحتياج إلى الغير وهو ايضا باطل
✅ @ghkakaie