eitaa logo
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
689 دنبال‌کننده
325 عکس
81 ویدیو
15 فایل
🔺 کانال اختصاصی اطلاع رسانی برنامه‌ها و نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🔺 کانال اطلاع رسانی دکتر قاسم کاکایی در تلگرام: https://t.me/ghkakaie ارتباط با مدیر کانال : @Admin_ghkakaie
مشاهده در ایتا
دانلود
بازنشر سرودهْ حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی با مطلع قصیده ای از مرحوم آیت الله غروی اصفهانی (ره) در منقبت حضرت زهرا (س) به مناسبت ایام فاطمیه : مظهر عصمت خدا «دختر فکرِ بکرِ من، غنچهٔ لب چو واکند از نمکین کلامِ خود، حقِّ نمک ادا کند» ۱ دختِ نبیِّ خاتم و همسرِ شاهِ لافتی با دَمِ آتشینِ خود بین به فدک چه‌ها‌ کند ِجلوهٔ عشق و معرفت گشته عیان ز خطبه‌اش اصل و فروع دینِ حق خطبهٔ او بپا کند کاخ نفاق و ظلم را کرده چنان خراب و خرد توطئه‌های تو‌به‌تو بین که چه برملا کند چون به مدینه فاطمه خطبه بخوانَد این‌چنین عجب مدار زینب‌اش شرح به کربلا کند در همه کار و بار من سخت کنون گِرِه فتاد منتظرم که لطفِ حق که را گِرِه‌گشا کند گفته به پورِ خود بتول، حاجت خانه بعد جار  حق به دعای مستجاب، سنت او روا کند حسن! عزیزِ فاطمه!  اهل دعاست مادرت گو که به نیمه‌هایِ شب بهر همه دعا کند قاسم اگرچه روسیاست، لیک نه آن‌گونه گداست کز سرِ روسیاهی‌اش، خانهٰ وی رها کند مظهر عصمتِ خدا، ‌راحتِ عقل و جان و دل بو که ز رویِ رأفتش دیده به سوی ما کند ____ ۱ : کتاب دیوان کمپانی ص ۹۹ ✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
بازنشر سرودهْ حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی با مطلع قصیده ای از مرحوم آیت الله غروی اصفهانی (ره)
مظهر عصمت خدا _گزیده بیانات دکتر کاکایی .mp3
1.5M
🎙️ فایل صوتی گزیده بیانات خوانش سرودهٔ مظهر عصمت خدا توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی در انتهای سلسله نشست طلب و اخلاق طلبگی جلسه ۲۶ مصادف با ایام فاطمیه مدت زمان : ۴ دقیقه و ۱۱ ثانیه ✅ @ghkakaie
شرح_گلشن_راز_جلسه_۷۹_حجت‌الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
26.69M
🎙️باز نشر فایل صوتی اثر منظوم شیخ محمود شبستری ( ره) ▶️ جلسه ۷۹ 🕝مدت زمان صوت : ۲۴ دقیقه و ۴۲ ثانیه 🗓️تاریخ تدریس : ۶ اسفند ۱۳۹۰ ✅تدریس شده در حوزهٔ علمیهٔ شهید محمد حسین نجابت( ره) درسگفتار شرح گلشن راز، جلسهٔ ۷۹: عجب‌تر آنکه این از ترک مامور شد از الطاف حق مرحوم و مغفور مر آن دیگر ز منهی گشته ملعون زهی فعل تو بی چند و چه و چون جناب کبریایی لاابالی است منزه از قیاسات خیالی است چه بود اندر ازل ای مرد نااهل که این یک شد محمد و آن ابوجهل کسی کو با خدا چون و چرا گفت چو مشرک حضرتش را ناسزا گفت ورا زیبد که پرسد از چه و چون نباشد اعتراض از بنده موزون خداوندی همه در کبریایی است نه علت لایق فعل خدایی است سزاوار خدایی لطف و قهر است ولیکن بندگی در جبر و فقر است کرامت آدمی را اضطرار است نه زان کو را نصیبی ز اختیار است نبوده هیچ چیزش هرگز از خود پس آنگه پرسدش از نیک و از بد ندارد اختیار و گشته مامور زهی مسکین که شد مختار مجبور ✅@ghkakaie
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ ۷۸ ⏳زمان برگزاری : سه‌شنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۲ _ساعت ۱۶ 🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره : https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23 📌(شرکت برای عموم آزاد است ) ✅ @ghkakaie
مصاحبهٔ حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی با دین آنلاین به مناسبت ۲۶ آذر، شب رحلت و وصال معنوی(عُرس) مولانا: 🎥https://www.instagram.com/tv/CXmCDTOI2jA/?igshid=MzRlODBiNWFlZA== ✅@ghkakaie
شرح مثنوی معنوی جلسهٔ ۷۸_ حجت الاسلام و المسلمین دکتر کاکایی.mp3
14.76M
🎙️| فایل صوتی کامل | جلسه ۷۸ (دفتر اول) ⬜با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🗓️تاریخ جلسه : سه شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ 🕝 مدت زمان: ۱ ساعت و ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️| فایل صوتی کامل | جلسه ۷۸ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول) ⬜با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاس
درسگفتار شرح مثنوی، جلسهٔ ۷۸، دفتر اول، ۱۶۳۶ تا ۱۶۷۴: گر ز پشت آدمی وز صلب او در طلب می‌باش هم در طلب او ز آتش دل و آب دیده نقل ساز بوستان از ابر و خورشیدست باز تو چه دانی ذوق آب دیدگان عاشق نانی تو چون نادیدگان گر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی طفل جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کن تا تو تاریک و ملول و تیره‌ای دان که با دیو لعین همشیره‌ای لقمه‌ای کو نور افزود و کمال آن بود آورده از کسب حلال روغنی کاید چراغ ما کشد آب خوانش چون چراغی را کشد علم و حکمت زاید از لقمهٔ حلال عشق و رقت آید از لقمهٔ حلال چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید آن را دان حرام هیچ گندم کاری و جو بر دهد دیده‌ای اسبی که کرهٔ خر دهد لقمه تخمست و برش اندیشه‌ها لقمه بحر و گوهرش اندیشه‌ها زاید از لقمهٔ حلال اندر دهان میل خدمت عزم رفتن آن جهان بازگفتن بازرگان با طوطی آنچه دید از طوطیان هندوستان کرد بازرگان تجارت را تمام باز آمد سوی منزل دوستکام هر غلامی را بیاورد ارمغان هر کنیزک را ببخشید او نشان گفت طوطی ارمغان بنده کو آنچ دیدی و آنچ گفتی بازگو گفت نه من خود پشیمانم از آن دست خود خایان و انگشتان گزان من چرا پیغام خامی از گزاف بردم از بی‌دانشی و از نشاف گفت ای خواجه پشیمانی ز چیست چیست آن کین خشم و غم را مقتضیست گفت گفتم آن شکایتهای تو با گروهی طوطیان همتای تو آن یکی طوطی ز دردت بوی برد زهره‌اش بدرید و لرزید و بمرد من پشیمان گشتم این گفتن چه بود لیک چون گفتم پشیمانی چه سود نکته‌ای کان جست ناگه از زبان همچو تیری دان که آن جست از کمان وا نگردد از ره آن تیر ای پسر بند باید کرد سیلی را ز سر چون گذشت از سر جهانی را گرفت گر جهان ویران کند نبود شگفت فعل را در غیب اثرها زادنیست و آن موالیدش بحکم خلق نیست بی‌شریکی جمله مخلوق خداست آن موالید ار چه نسبتشان به ماست زید پرانید تیری سوی عَمر عَمر را بگرفت تیرش همچو نَمر مدت سالی همی زایید درد دردها را آفریند حق نه مرد زید را می آن دَم ار مُرد از وَجل دردها می‌زاید آنجا تا اجل زان موالیدِ وجَع چون مُرد او زید را ز اول سبب قتال گو آن وجعها را بدو منسوب دار گرچه هست آن جمله صنع کردگار همچنین کشت و دم و دام و جماع آن موالیدست حق را مستطاع اولیا را هست قدرت از اله تیر جسته باز آرندش ز راه بسته درهای موالید از سبب چون پشیمان شد ولی زان دست رب گفته ناگفته کند از فتح باب تا از آن نه سیخ سوزد نه کباب از همه دلها که آن نکته شنید آن سخن را کرد محو و ناپدید گرت برهان باید و حجت مها بازخوان من آیة او ننسها آیت انسوکم ذکری بخوان قدرت نسیان نهادنشان بدان @ghkakaie
سرودهٔ حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی به مناسبت ۲۶ آذر، شب عُرس(شب رحلت و وصال مولانا) و در جواب آخرین غزل او : هم عزم سوی ما کن «رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن تَرکِ منِ خرابِ شب‌گردِ مبتلا کن» ۱ جانم به لب رسیده از هجر روی دلدار تا جان رسد به جانان از بهر من دعا کن بی خویش و من غریبم، در سجن و گه به زنجیر بگشای، این قفس را، با خویش، آشنا کن چون مولوی بنالم، ای شمسِ حق کجایی؟ سیرابِ کوثرم کن، همراه مصطفی کن حیران شدم به هر سو، ای عشق! آی و من را خلوت‌نشینِ کوی سلطان اولیا کن خالی بوَد دو دستم از زاد و هم ز توشه رحمی شَها کنون بر درویشِ بی‌نوا کن گرچه گسسته‌ام من پیمان و عهدِ دوشین با این گسسته‌پیمان، این دم بیا وفا کن «دردی‌است غیر مردن آن را دوا نباشد پس من چگونه گویم این درد را دوا کن؟» بانگم زند از آن سو، سلطانِ عشق، ای دل! شو گوش و جمله خود را فانی در آن ندا کن: قاسم! بمیر و صد جان از مُلکِ عشق بِسْتان چون مولوی شتابان، هم عزم سوی ما کن تاریخ سرایش : ۲۶ آذر ۱۴۰۲ _ ۱ : مولانا _ دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۰۳۹ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️انتشار فایل صوتی کامل#لایو_اینستاگرامی مصاحبهٔ حجت الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی با دین آنلاین به
این مصاحبه از نظر حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر کاکایی به لحاظ مولاناشناسی دارای اهمیت فراوانی است و به سؤالات زیادی در مورد مولانا، ولو به نحو اشاره، می‌پردازد: مولانا و اسرار ملکوتی شب عُرس یا وصال مولانا مولانا و شمس مشرب عرفانی مولانا مولانا و فرهنگ ایرانی مولانا و ملیت مولانا و معنویت مولانا و کوچه و بازار مولانا و روشنفکران مولانا، رقص و سماع مولانا و مکتب اشعری مولانا و جبر و اختیار مولانا، تشیع یا تسنن مولانا و پلورالیسم مولانا و ابن عربی و.... لذا شنیدن آن به همهٔ همراهان و دنبال‌کنندگان کانالهای اختصاصی ایشان اکیدا توصیه می‌شود👆 ✅ @ghkakaie
شرح‌الاسماء_الحسنی_جلسه_۷۹_حجت‌الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
40M
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️ جلسه : ۷۹ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت ( ره ) 📅 تاریخ : ۲ اسفند ۱۳۹۱ 🕝مدت زمان صوت : ۳۷ دقیقه و ۲ ثانیه ✅@ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️ #درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی جلسه : ۷۹ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه
, جلسه ۷۹: یا ذاالقدرة و الکمال القدرة عند المتكلمين صحة الفعل والترك وعند الحكماء كون الفاعل بحيث ان شاء فعل وان لم يشأ لم يفعل والمعنى الثاني اعم والتلازم بينهما الذى ادعاه المحقق الخضرى بط لان الصحة هي الامكان وواجب الوجود بالذات واجب الوجود من جميع الجهات بل القدرة المفسرة بالصحة المذكورة قدرة الحيوان كما قال صاحب الشفا والمتحقق في الواجب تعالى هو المعنى الثاني وصدق الشرطية لا يستلزم صدق المقدم لانها تتالف من صادقين ومن كاذبين ومن صادق وكاذب فصدق صدور الفعل بالمشية وعدم صدوره على تقدير عدم المشية لا ينافى ضرورة مقدم الشرطية الاولى وامتناع مقدم الثانية ودوام الفعل لا ينافى كونه اختياريا كما انك لو كنت موجودا دائما غير فارغ عن فعل ما لم يكن دوام فعلك المطلق كتصورك وتكلمك وغير هما منافيا لاختيارك ولم تجد فرقا بين الحالتين إذا رجعت إلى وجدانك وابطال قدم الفعل ليس لتصحيح القدرة وانه لولاه لزم الايجاب بل لانه في نفسه غير ممكن حيث ان العالم الجسماني داثر متغير حادث متجدد بالذات ولهذا دوام انواره القاهرة لا يصادم قدرته بل يؤكدها فالمعتبر في القدرة المسبوقية بالعلم والمشية لا غير ✅@ghkakaie