📖📚📖📚📖〰〰〰〰〰〰〰
🌷 شهادت، نه مرگ در بستر
قال امیر المومنین علیه السلام :
ایها الناس ان الموت لا یفوته المقیم و لایعجزه الهارب لیس عن الموت محیص و من لم یمت یقتل و ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.
حضرت علی علیه السلام فرمود :
ای مردم همانا ایستادگان و فراریان را از مرگ گریزی نیست و هر کس به مرگ طبیعی نمیرد کشته می شود و شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.
وسائل الشیعه، ج11، ص8، حدیث12
#شهادت
▪️ @ghorun ⬅️
روزی حاج آقا در میان جمع پرسید: «اگر قرار باشد شما پا روی قرآن بگذارید یا آبروی کسی را ببرید، کدام یک را انتخاب میکنید؟»
اکثراً جواب دادند: «پا گذاشتن روی قرآن معصیت است، ما دومی را انتخاب میکنیم».
گفت: «اشتباه میکنید! چراکه قرآن برای آبرو دادن به انسان آمده است. شما وقتی آبروی کسی را بردید، معنایش این است که با قرآن مخالفت کردهاید.»
سید آزادگان ابوترابی
#قرآن_کریم
▪️ @ghorun ⬅️
ظهور.mp3
1.84M
🎦 #سخنرانی استاد پناهیان
🔆ظهور به چه شرطی محقق خواهد شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#استاد_پناهیان
▪️ @ghorun ⬅️
🌱.🌾.🌱.🌾.🌱➿➿➿➿➿➿
حکمت 53 نهج البلاغه:
✴️ سخاوت واقعى
وَ قَالَ (علیه السلام): السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً، [فَإِذَا] فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ.
شناخت جايگاه سخاوت و ايثارگرى (اخلاقى، اقتصادى، اجتماعى):
و درود خدا بر او، فرمود: سخاوت آن است كه تو آغاز كنى، زيرا آنچه با درخواست داده مى شود يا از روى شرم و يا از بيم شنيدن سخن ناپسند است.
#نهج_البلاغه
▪️ @ghorun ⬅️
<><><>🌟<><>🌟<><>🌟<><><>
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره مائده آیه ۶۴ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
... ... ... ... ... ... ... ...
وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَآءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَآ أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَآءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَآ أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
<><><>✨.✨<><><>
آیه۶۴) و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، كه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و كفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افكندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میكنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.
... ... ... ... ... ... ... ...
تفسیر آیه۶۴)دست هاى خدا گشوده است
در این آیه، به یکى از مصداق هاى روشن سخنان ناروا و گفتار گناه آلود یهود که در آیه قبل به طور کلّى آمده بود، اشاره شده است، توضیح این که:
تاریخ نشان مى دهد: یهود، زمانى در اوج قدرت مى زیستند، و بر قسمت مهمى از دنیاى آباد آن زمان، حکومت داشتند، که زمان داود و سلیمان بن داود(علیهما السلام) را به عنوان نمونه مى توان یادآور شد، و در اعصار بعد نیز، قدرت آنها با نوسان هائى ادامه داشت.
ولى با ظهور اسلام، مخصوصاً در محیط حجاز، ستاره قدرت آنها افول کرد، مبارزه پیامبر(صلى الله علیه وآله) با یهود بنى النّضیر ، بنى قریظه و یهود خیبر موجب نهایت ضعف آنها گردید، در این موقع بعضى از آنها با در نظر گرفتن قدرت و عظمت پیشین از روى استهزاء گفتند: دست خدا با زنجیر بسته شده و به ما بخششى نمى کند.
گوینده این سخن طبق نقل بعضى از مفسران فنحاس بن عاذورا رئیس بنى قینقاع یا نباش بن قیس طبق نقل بعضى دیگر بوده است.
و از آنجا که بقیه نیز به گفتار او راضى بودند، قرآن این سخن را به همه آنها نسبت داده، مى فرماید: یهود گفتند: دست خدا با زنجیر بسته شده ! (وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ).
باید توجه داشت: ید در لغت عرب به معانى زیادى اطلاق مى شود که دست ، نعمت ، قدرت ، زمامدارى و حکومت و تسلط از آن معانى مى باشند. البته معنى اصلى همان دست است.
و از آنجا که انسان بیشتر کارهاى مهم را با دست خود انجام مى دهد، به عنوان کنایه در معانى دیگر به کار رفته است، همان طور که کلمه دست در زبان فارسى نیز چنین است.
از بسیارى از روایاتى که از طریق اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده استفاده مى شود: این آیه، اشاره به اعتقادى است که یهود درباره مسأله قضا و قدر و سرنوشت و تفویض داشتند، آنها معتقد بودند: در آغاز خلقت خداوند همه چیز را معین کرده و آنچه باید انجام بگیرد، انجام گرفته است، که حتى خود او هم عملاً نمى تواند تغییرى در آن ایجاد کند!
ادامه تفسیر:👇
▪️ @ghorun 🍃
🌟✨✨✨✨✨✨
✨
ادامه تفسیر:
البته جمله بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتان به طورى که خواهد آمد همان معنى اول را تأیید مى کند، ولى معنى دوم نیز مى تواند با معنى اول در یک مسیر قرار گیرد; زیرا هنگامى که زندگى یهود به هم خورد و ستاره اقبالشان غروب کرد، معتقد بودند این یک سرنوشت است و سرنوشت را نمى توان تغییر داد; چرا که از آغاز، همه این سرنوشت ها تعیین شده و عملاً دست خدا بسته است!!
و خداوند در پاسخ آنها نخست به عنوان نکوهش، مذمت و نفرین از این عقیده ناروا مى فرماید: دست آنها در زنجیر باد، و به خاطر این سخن ناروا از رحمت خدا دور گردند (غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا).
آنگاه براى ابطال این عقیده نادرست مى فرماید: هر دو دست خدا گشاده است، و هر گونه بخواهد و به هر کس بخواهد مى بخشد (بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ).
نه اجبارى در کار او هست و نه محکومِ جبر عوامل طبیعى و جبر تاریخ مى باشد، بلکه اراده او بالاتر از هر چیز و نافذ در همه چیز است.
قابل توجه این که: یهود، ید را به عنوان مفرد آورده بودند، اما خداوند در پاسخ آنها ید را به صورت تثنیه مى آورد و مى گوید: دو دست خدا گشاده است و این علاوه بر تأکید مطلب، کنایه لطیفى از نهایت جود و بخشش خدا است، زیرا کسانى که زیاد سخاوتمند باشند، با هر دو دست مى بخشند.
به علاوه، ذکر دو دست، کنایه از قدرت کامل و شاید اشاره اى به نعمت هاى مادى و معنوى ، یا دنیوى و اخروى نیز بوده باشد.
بعد از آن مى گوید: حتى این آیات که پرده از روى گفتار و عقائد آنان بر مى دارد، به جاى این که اثر مثبت در آنها بگذارد و از راه غلط باز گردند، بسیارى از آنها را روى دنده لجاجت مى افکند و طغیان و کفر آنها بیشتر مى شود
(وَ لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً).
اما در مقابل این گفته ها، اعتقادات ناروا و لجاجت و یک دندگى در طریق طغیان و کفر، خداوند مجازات سنگینى در این جهان براى آنها قائل شده مى فرماید: ما عداوت و دشمنى در میان آنها را تا دامنه قیامت افکندیم (وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ).
در این که منظور از این عداوت و بغضاء چیست؟ در میان مفسران گفتگو است.
ولى اگر ما از وضع استثنائى و ناپایدار کنونى یهود صرف نظر کنیم و تاریخچه زندگى پراکنده و توأم با در به درى آنها را در نظر بگیریم، خواهیم دید که یک عامل مهم براى این وضع خاص تاریخى، عدم وجود اتحاد و صمیمیت در میان آنها در سطح جهانى بوده است.
زیرا اگر اتحاد و صمیمیتى در میان آنها وجود مى داشت در طول تاریخ این همه شاهد پراکندگى و بدبختى و در به درى نبودند.
در ذیل آیه ۱۴ همین سوره توضیح بیشترى درباره مسأله عداوت و دشمنى مداوم در میان اهل کتاب ذکر کردیم.
سپس به کوشش ها و تلاش هاى یهود براى برافروختن آتش جنگ ها و لطف خدا در مورد رهائى مسلمانان از این آتش هاى نابود کننده اشاره کرده، مى فرماید: هر زمان آتشى براى جنگ افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و شما را از آن حفظ کرد (کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ).
و این در حقیقت یکى از نکات اعجاز آمیز زندگى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است; چرا که یهودیان از تمام مردم حجاز نیرومندتر، به مسائل جنگى آشناتر، و داراى محکم ترین قلعه ها و سنگرها بودند.
علاوه بر این، قدرت مالى فراوانى داشتند که در پیکارها به آنها کمک مى کرد، تا آنجا که قریش براى جلب کمک آنها تلاش مى کردند و اوس و خزرج هر کدام سعى داشتند پیمان دوستى و همکارى نظامى با آنها ببندند.
ولى با این همه، چنان طومار قدرت آنها در هم پیچیده شد که به هیچ وجه قابل پیش بینى نبود.
یهود بنى نضیر ، بنى قریظه و بنى قینقاع تحت شرائط خاصى مجبور به جلاى وطن شدند، و ساکنان قلعه هاى خیبر و سرزمین فدک تسلیم گردیدند، و حتى یهودیانى که در پاره اى از بیابان هاى حجاز سکونت داشتند، آنها نیز در برابر عظمت اسلام زانو زدند، یعنى نه تنها نتوانستند مشرکان را یارى دهند، که خودشان نیز از صحنه مبارزه کنار رفتند.
سرانجام قرآن اضافه مى کند: آنها براى پاشیدن بذر فساد در روى زمین تلاش و کوشش پى گیر و مداومى دارند (وَ یَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَساداً).
در حالى که خداوند مفسدان را دوست نمى دارد (وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ).
بنابراین، قرآن هیچ گاه به آنها از نظر نژادى ایراد ندارد، بلکه مقیاس انتقادات قرآن و الگوى سرزنش هاى آن اعمالى است که از هر کس و هر جمعیتى صادر مى شود و در آیات بعد خواهیم دید که با این همه، قرآن راه بازگشت را به روى آنها باز گذاشته است.
تفسیر نمونه)
▪️ @ghorun 🍃