eitaa logo
•کتابفروشی ارواح🌬
2.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
194 ویدیو
17 فایل
سلام به روح سردرگمی که سر از اینجا درآورده ؛) ‌ دستتو بده چهارتا کتاب خوب بدم بهت📚🫴🏼 . . اینجا با هم به دنیای کتابا سفر می‌کنیم چون ما متعلق به این دنیا نیستیم. . پیام سنجاق شده رو حتما ببین!💙 برای گرفتن کتاب‌ات: @ghosts_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
@book_club ــــــــــــــــــــــــــــــــ
‌ خیلی خب جسپر، مسئله اینجاست: متلاشی شدن دنیا دیگه نامحسوس نیست، این روزها صدای جر خوردنش بلنده! توی هر شهر این دنیا بوی همبرگر بی‌هیچ شرم و حیایی توی خیابون‌ها رژه میره و دنبال دوستان قدیمی می‌گرده! توی قصه‌های پریانِ سنتی جادوگر شرور زشته ولی توی قصه‌های جدید گونه‌های برجسته داره و ایمپلنت سیلیکونی! آدم‌ها هیچ راز و رمزی ندارن چون مدام مشغول وراجی‌ان! 📖
2_144140477078335982.mp3
14.38M
🎧 @book_club ــــــــــــــــــــــــ
شب آرومی داشته باشید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز اینه که سعی کنید روز خوبی داشته باشید.🤷🏼‍♂ شب بیاید کافه حرف بزنیم بگیم که چیکارا کردیم برای ساختنِ یه روز خوب.💪🏼☕️ ‌
@book_club ــــــــــــــــــــ
مشکل مردم این روز ها همین است: قدر چیز هایی که دارند نمی‌دانند و همیشه چیز بیشتر می‌خواهند. نمی‌خواهند برایش تلاش بکنند، نمی‌خواهند آن را با تلاش به دست بیاورند و وقتی به خواسته هایشان نمی‌رسند، مثل بچه های لوس و بداخلاق ناله و زاری سر می‌دهند. تعداد زیادی معتقدند دنیا به آنها بدهکار است و مردم را مسئول انتخاب های غلط خودشان می‌دانند!🤦🏼‍♂ 📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•کتابفروشی ارواح🌬
‌ خیلی خب جسپر، مسئله اینجاست: متلاشی شدن دنیا دیگه نامحسوس نیست، این روزها صدای جر خوردنش بلنده! تو
‌ گوش میدی جسپر؟ بعضی وقت‌ها که دیروقت داری توی شهر قدم می‌زنی و زنی از روبه‌رو بهت نزدیک میشه، می‌بینی راهش رو کج می‌کنه و از یه مسیر دیگه می‌ره. چرا؟ چون یکی از اعضای جنس تو به زن‌ها دست‌درازی می‌کنه و بچه‌ها رو آزار می‌ده!.. 📖
4_5933671634966678773.mp3
7.64M
🎧 @book_club ــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از -کافه❝
با استایل لباس چهارخونه ای ریز و یه کت بلند نسکافه ای و چکمه های مشکی و اون شالی که خوشکل بسته بود و چهره ی آروم و لبخندی که به لب داشت وارد کافه باشگاه شد . روی صندلی کنار پنجره و دور از جلسه نشست . - خوش اومدید خانوم چی میل دارین ؟ + اممم شیک قهوه و کیک تلخ لطفا - بله تا چند دقیقه دیگه حاضر میشه + متشکرم نگاهی به قفسه های کتاب پشت سرش میندازه و ذوق توی نگاهش موج میزنه او عاشق کتاب بود . پاتوق همیشگیش باشگاه کتابخوانی بود و با تک تک سلول هاش اونجا عشق میکرد . او اعتقاد داشت از بین میلیارد آدم تنها کسایی خوشبخت هستند که برایشان تعداد خوندن کتاب‌های داخل کتابخانه شان مهم نیست و فقط مهم این است باید با کلمات کتاب زندگی کرد شاید چند جمله را قاب کرد سر درِ قلب و مغزشان تا بتوانند درست زندگی کنند وگرنه بدون آنها هیچند . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
هدایت شده از •کتابفروشی ارواح🌬
یک‌روزِدیگه‌ازعُمرِکوتاهِ‌دنیویمون‌رسید! خدایاممنون‌بابتِ‌فرصتِ‌دیدنِ‌امروز
هنگامی که ژاپنی‌ها ظروف شکسته را تعمیر می‌کنند، محل شکستگی را با طلا پر می‌کنند. آنها معتقدند وقتی که چیزی آسیب دیده است و سرگذشتی دارد، زیباتر می‌شود.
‌ حرفم را برید که: «چطور زندگی‌تان داستانی ندارد؟ پس چه‌جور زندگی کرده‌اید؟» «چطور ندارد! بی‌داستان! همین‌طور! به قول معروف دیمی! تک و تنها! مطلقاً تنها! شما می‌فهمید "تنها" یعنی چه؟» «یعنی چه؟ یعنی هیچ‌وقت هیچ‌کس را نمی‌دیدید؟» «نه، دیدن که چرا! همه را میبینم. ولی با این‌همه تنهایم!» 📖
‌ «جنگ پایان پدرهای سفرکرده نبود... شور آن واقعه در جان پسرها باقی‌ست.» 📖
@book_club ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5938183193168451616.mp3
8.59M
🎧 @book_club ــــــــــــــــــــــــ