eitaa logo
گوهرشاد قم
296 دنبال‌کننده
533 عکس
134 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
غم است کنج گلویم، غم است و بسیار است غمی که در دل من میهمان همواره است دوباره گم شده در کوچه شعر های محل منم کسی که غزل هاش رو به تکرار است به هرکه تکیه زدم، آجر آجرش افتاد کسی که مانده برایم رفیق، دیوار است برای حال خوشت، باز آتشش زده ای؟ مگر دلی که به دستت رسیده سیگار است ؟ دوباره خیرگی ام کار دست من داده است ولی مگر که تماشات توبه بردار است؟ تنم! تنی که به عشقت همیشه بیمار است سرم! سری که برایت همیشه بر دار است هزار شاخه گل از دامنم جدا کردم اهای، ملت عاشق! کسی خریدار است؟ تورا چکار به این دل! در این فراوانی بیا و بشکن و بگذر که شیشه بسیار است دلم عروسک زشتیست گوشه ی انبار که از هرآنکه از او بهتر است بیزار است کجاست عید که ادم تکانی ام بکند که نارفیق در این آشیانه بسیار است تمام شب همه در انتظار او ماندند چقدر خنده ی خورشید پرطرفدار است @goharshadqom
برای هیا... (کودک فلسطینی که قبل از شهادت وصیت‌نامه‌اش را نوشته بود) واژه‌ها را خط به خط، خوش خط و خوانا می‌نویسد زخمی است و درد دارد، باز اما می‌نویسد صبح حتما آفرین می‌گیرد از آموزگارش آخرین مشق شبش را بس که زیبا می‌نویسد او کلاس چندم است؟ این‌قدر آرام است و محکم! او وصیت‌نامه نه! انگار انشا می‌نویسد! کفش‌ها و پیرهن‌ها و عروسک‌های خود را یک به یک می‌بخشد و از رسم دنیا می‌نویسد دوربین‌های جهانی باز هم کورند و خاموش! آه ... گویا نامۀ خود را به فردا می‌نویسد گرچه موجی کوچک است اما به آیات شگفتش از عصای حضرت موسی و دریا می‌نویسد سامری را خوار و کوچک می‌کند با چند جمله از طلوع صبحدم در طور سینا می‌نویسد خوب می‌داند شهادت تازه آغاز حیات است آخر نامه «الیه راجعون» را می‌نویسد سال‌های بعدِ پیروزی، معلم روی تخته نام او را در میان بهترین‌ها می‌نویسد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @TaiebeAbbasi @goharshadqom
تو را وجه الضمانِ صلحِ جنگی زرگری کردند و باغ سبز زیتون تو را نیلوفری کردند به حدی جابه جا کردند مرز صلح را این قوم که طولانی ترین جنگ جهان را رهبری کردند نهان کردند خود را پشت اسم حضرت داوود به سود خود شکايت هایتان را داوری کردند و ما داوود را دیدیم رو در رویشان با سنگ و آنها روبروی کودکی، جنگاوری کردند ولی بر سینه ی تاریخ، آهت ثبت خواهد شد اگرچه صفحه ی تاریخ را هم جوهری کردند @goharshadqom
فرزند طوفان سنگهایت را در کدام قلک انداختی از حجم صدایش به اهتزاز در می آیم : پرنده سرشکسته فصل پر ریزی ات کی تمام می شود جشن آزادی بگیریم در خروش بهار از رگبار موشک واژه روی واژه بند نمی شود هفت سنگ گلوله ای می شود در قلب جنگ کوک عروسک ات تمام نشده زیر آوار مویه سر می دهد برای سکوت تپش هایت آرزوهارا روی کدام زیتون کشیده بودی که بی هوا به هوا رفت @goharshadqom
دقیقاً ساعتی پیش از غروب روز آخر بود هوا ابری و تو بارانی و چشمان من تر بود به جای دست من در دست‌های تو تفنگی سرد به جای دست تو در دست من سرمای آذر بود به هم دستان خود را از خجالت می‌فشردم  سخت برای گفتن حرفی که از صبرم فراتر بود اگر می‌گفتم آن را، ضامنِ بغضم رها می‌شد و از طوفان ترکش‌های آن قلب تو پرپر بود نگفتم، سر به زیر انداختم آن روزها آخر جدایی‌ها در اوج عاشقی رزق مقدر بود صلاحت بود چشمانت به چشمی دل نبندد آه نگاهم چکمه‌هایت را به جای چشمت از بر بود خطر کردم سرم را اندکی بالاتر آوردم تراز تشنگی در چشم‌های ما برابر بود نگاهم کردی و در لحظه‌ای بستی به رگبارم دلم یک زخمی تنها و چشمانت دو لشکر بود دلم لرزید لبخندی به لب‌هایم نشست و بعد وداعت خنده‌ام را بر لبانم کشت خنجر بود دلم می‌خواست می‌گفتم بمان تا آخر هفته قرار جشنمان جمعه شب میلاد حیدر بود به من گفتی که بادمجان بم آفت ندارد که ولی حرف نگاه خیس تو  یک چیز دیگر بود اذان گفتند گفتی راهی والفجر خواهی شد اذان بود و از آن رو رمزمان الله اکبر بود تو رفتی و اذان غمگین‌تر از هر روز أشهد گفت حکایت همچنان باقی ولی پایان دفتر بود پس از تو هر اذان شش بار با من از تو می‌گوید تو حتی انتخاب رمزهایت نیز محشر بود @folanipoem @goharshadqom
ای که هرشب میگذاری سربروی شانه اش لااقل کم کن کمی ازغصه مردانه اش پاک کن ازصورتش اندوه مردی خسته را گوش کن حتما به قلب شاعر پرچانه اش چشمهای وحشی اش را از جنون خالی نخواه منطقی هرگز نباشی بادل دیوانه اش درد دلهایت مبادا بردلش سنگین شود آنقدر از غم نگویی پرشود پیمانه اش اهل پرواز ست اهل آسمان اهل سفر پس مدارا کن کمی با طبع آزادانه اش پرده ها را قبل هربوسیدنی حتما بکش خانه ام جاییست شاید ...روبروی خانه اش.. @ATAMMAN @goharshadqom
تازه ترین مجموعه اشعار با عنوان توسط انتشارات کشور به چاپ رسید تا در اختیار فارسی‌آموزان و علاقه مندان به زبان فارسی آن کشور قرار بگیرد... عرض تبریک خدمت خانم @goharshadqom
به این سکوت پر از هیچکس سزاوارم... منی که پنجره ی باز روبه دیوارم... @otaghekonji @goharshadqom
بسم الله الرحمن الرحیم به مظلومیت قرآن...📖🤍 از خود شکایت دارم ای افسوس از تو چه دورم !دورِ دورِ دور دنیای من تاریکِ تاریک است ای واژه واژه نورِ نورِ نور... در کودکی مادر به من آموخت آیه به آیه سوره هایت را در گوش من می خوانْد قبل از خواب او قصه ی اسطوره هایت را یک آیة الکرسی برایم خوانْد شد جاده های پیش رو هموار با چارقل هایی که می خوانَد سالم به مقصد می رسم هربار بابا به من آموخت« ترسی نیست، وقتی خدایت با تو همراه است » لایحتسب !رزقش فراوان است ذکرش توکلتُ علی الله است بر گردنم مانده ست تا امروز این «إن یکاد »این هدیه ی زیبا مادربزرگم گردنم انداخت.. مادربزرگم...نیست او حالا ! یک فاتحه خواندم برای او یک حمد با توحید !«روحش شاد»! یادش بخیر این سوره ها را او یک روز بعد از ظهر یادم داد ... اما کتاب زندگی! چندی ست دیگر کجا یاد تو می افتم ؟ ای سوره ی زیبای الرحمن وقت عزا یاد تو می افتم می خوانم از این پس تو را ای نور حتما اجابت می کنی ما را .. قرآنِ من! قرآنِ من! آیا فردا شفاعت می کنی ما را ؟؟ @masoome_sharif @goharshadqom