eitaa logo
گُلابَتون
3.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1هزار ویدیو
38 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom
مشاهده در ایتا
دانلود
💚|✨️ مرا از بچگی احساس دادند مرا عادت به بوی یاس دادند کلید قفل‌هایم را از اول، به دست حضرت عباس دادند...❤️ به‌ حق عباس علیه‌السلام، عجل فرجه🤲🏼💚 ولادت قمر منیر بنی‌هاشم، اباالفضل‌العباس علیه‌السلام مبارک باد.🌹✨️ 🌸@golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ ✨️ مادرم می‌گوید صدای گریه‌های من توی حسینیه می‌پیچیده و نمی‌گذاشتم که مادر تا ته روضه اشک بریزد و به خودم مشغولش می‌کردم.🤭 چند سال بعد استکان‌ها را دانه‌دانه جمع می‌کردم. دستان کوچکم گنجایش بیشتر از یک استکان را نداشته است!🤭 بعدتر‌ها، پای قل‌قل سماور می‌نشینم و سینی گرد و قدیمی حسینیه می‌شده ابزار کار من و گوشه‌گوشه‌ی مراسم در رفت و آمد بوده‌ام...🌹 خوب به خاطره‌های مادر از شیطنت‌هایم در حسینیه و منم‌منم‌کردن‌های نوجوانیم در هیأت‌ گوش می‌کنم که چگونه همه چیز را یک شب قبل از مراسم تغییر می‌دادم و عالم و آدم از دستم شکار بودند. از ته دل می‌خندم. ولی یک سوال گوشه‌ی ذهنم می‌نشیند که چگونه حسین من را از کودکی عاشق خودش کرده است؟ 🥰🥲 آقای اباعبدالله، میوه دل زهرا (س)، نور چشمان حیدر (ع)، گل باغ پیغمبر (ص) و آقای اباالفضل، علمدارِ حسین(ع)، برادرِ زینب (س)، عمویِ رقیه(س) تولدتون مبارک.🤩🥰🌹 🌸@golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گُلابَتون
#حرم_نگار 2️⃣1️⃣ الحق که طعم این چای، چیز دیگری‌ست...☕ مامان بزرگم معمولا قوری به‌ دست توی آشپزخو
3️⃣1️⃣ لیزلیزک‌بازی تا ضریح!✨️ برایمان فرش قرمز انداخته‌اند. من اما ویرَم می‌گیرد از روی سنگ‌های خُنَک راه بیایَم. اگر خجالتی نبودم، با همین تیپ روسری لبنانی، چادر پوشیده، قیافه‌ی محجوبی که شیطنت‌های دخترانه‌ام را بروز نمی‌دهد و قد و قواره‌ای که داد می‌زند، سال‌هاست از دوران کودکی‌ام گذشته، طوری لیزلیزک‌بازی راه می‌انداختم که نگو و نپرس.🤭 مادر و خواهرم اما قسم خورده‌اند تا ته حرم، روی همین فرش‌های ردیف‌شده‌ راه بروند. انگار اگر از خط بیرون بزنند، می‌بازند. با خودم می‌گویم: یعنی یه نفر مثل من نیست که دلش بخواد از روی این سنگا لیز بخوره و بره طرف ضریح؟ در همین لحظه، چند پسر و دختر شر و شیطون، جیغ و فریادزنان از کنارم لیز می‌خورند. خنده‌ام می‌گیرد. انگار که یک نفر نه، چندین نفر مثل من دوست دارند مسیر رواق تا ضریح را لیزلیزخوران طی کنند. 😆✌🏼 از آنجا که معمولاً در مکان‌های مذهبی، با ادب می‌شوم و به حساب بزرگ‌تر بودن مادر و خواهرم، نمی‌خواهم از آن‌ها جلوتر راه بروم، می‌آیم در محدوده‌ی فرش‌ها و پشت سرشان راه می‌افتم. خواهرم پشت مادرم، مادرم هم رَد فرش‌ها را گرفته است و با هم آرام‌آرام پیش می‌روند. آن‌قدر آرام که شیطان بیخ گوشم می‌گوید بیخیال احترام و ادب و این‌جور چیزها، و از آن‌جا که در این مکان‌ها، شیطان انقدرها هم اجازه‌ی عرضِ اندام ندارد، خودش و وسوسه‌اش خیلی زود گورشان را گم می‌کنند.😇🤨 ادامه دارد... 💚@golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 3️⃣1️⃣ لیزلیزک‌بازی تا ضریح!✨️ برایمان فرش قرمز انداخته‌اند. من اما ویرَم می‌گیرد از رو
ادامه.. نگاهم همه‌جا می‌دَوَد. گمانم دوباره مشهد بزرگ‌تر شده است. هفت _ هشت سال قبل هم که آمده بودیم، بزرگ‌تر از چند سال قبلش شده بود. آنقدر بزرگ که وقتی خودم تنها تا وضوخانه رفته و برگشته و گم و گور نشده بودم، خانواده کلی تشویقم کردند.😅 حالا انگار دوباره بزرگ‌ترتر شده‌ است. انگار که اگر از محدوده‌ی فرش‌های تونلی خارج شویم و مثلاً یکهو برویم سمت راست، به جای ضریح، سر از فلان رواق یا فلان شبستان درمی‌آوریم. در همین خیالتم که آرام می‌خورم پشت کمر خواهرم. با مادرم دست به سینه سلام می‌دهند. یک‌آن خودم را مقابل ضریح می‌بینم. حتما چشم‌هایم دارد برق می‌زند.🤩 یادم می‌افتد که راستی چقدر دلتنگ این لحظه بودم. یاد حرف‌ها و دعاهایم هم می‌افتم. توی قطار کلی تمرین کرده بودم که تا چشمم به ضریح افتاد، تندتند و ریز به ریز تمامش را بگویم. چقدر دل‌دل می‌کردم که خدایا، چیزی را از قلم نیندازم‌ها. اما نمی‌دانم چه ماجرایی‌ست که تا آدم چشمش می‌خورَد به این ضریح‌ها، حافظه‌اش شیفت دِلیت می‌شود.😶‍🌫️ البته خدا را شکر همه‌اش را سه دور برای امام رضا گفته‌ و مرور کرده‌ام. یک‌بار موقع بستن چمدان، بار دوم توی قطار و آخرین‌بار هم توی هتل!🤭😎 نگاه می‌کنم به دور و برم. همه دارند با یک حالت عرفانی خاصی که اشک توی چشم‌ها می‌آورَد، به امام رضا چیز‌هایی می‌گویند. من اما واقعا خالی‌المغز شده‌ام. هی توی ذهنم چرخ می‌خورم. آخر نمی‌شود که بی‌هیچ حرفی از اینجا بروم. در همین گیرودارِ چه بگویم چه نگویم‌ها هستم که یکهو حرفی کاملاً دلی، می‌نشیند کُنج دهانم و می‌گویم: از روی کدوم فرش‌ها که راه برم، منو می‌رسونه کُنجِ آغوشت؟ این دفعه قول می‌دم از خط بیرون نزنم.❤️🥺 💚@golabbaton95
گُلابَتون
#ولادت_نوشت✨️ |مثل حسین(؏)،‌ پاسدارم| پاسدارِ خونِ شهدای مقاومت✌️🏻🇵🇸🇮🇷🇮🇶🇱🇧 |مثل عباس(؏)،‌ علمدارم|
14.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚|✨️ نوشته‌ام به مقامش دلاور و دلبر که باروَر بشود نطق من از این باور منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب مقدس است چنان آیه آیه‌ی کوثر به واژه واژه‌ی هر بیت می‌خورم سوگند شروع منقبت اوست انتهای هنر دلم خوش است که در کشتی نجات حسین، به روز حشر، اباالفضل می‌شود لنگر...💚 میلاد با سعادت حضرت عباس (ع) گرامی باد.✨️🌸 🌹@golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گُلابَتون
💚|#ولادت_نوشت✨️ نوشته‌ام به مقامش دلاور و دلبر که باروَر بشود نطق من از این باور منِ کویر چه گویم
با عشق اباعبدالله... به لطفِ اباالفضل ❤️ امروز توی تلویزیون یا موبایل، چشمت به صحن و سرای ارباب افتاد؟ بین‌الحرمین رو دیدی؟🫀دلت به ذکر یا امیرالمومنین (ع) حرم آقا اباالفضل آباد شد؟ 😍🥰 حالا بهم بگو، همون‌طوری که محبتِ گرمِ ارباب، گوشه‌ی دلته و چراغِ زندگیت شدھه، شیرین‌ترین لطفِ این دو برادر کِی و کجای زندگیت بوده؟ ツ💭 گلابتونی‌ها مشتاقِ شنیدنِ راز دل شماییم که از مهرِ و عنایتِ حضرت، سر چشمه گرفته.✨️ چند خط برامون بنویس 😉⇩ @hs_qom94 🌸@golabbaton95
گُلابَتون
#بخوانید؛ #ولادتانه✨️ مادرم می‌گوید صدای گریه‌های من توی حسینیه می‌پیچیده و نمی‌گذاشتم که مادر تا
!😄 داشتیم از کربلا برمی‌گشتیم. زرنگی کردم و برای پیشگیری از تشنگی‌های یهویی، دو سه تا مای بارد گرفتم و گذاشتم تو کوله‌م.✌🏼😎 خوشحال و شادان از ذخیره‌ی آب اندر کوله‌م بودم که آخرهای مسیر، یه نگاه به عقب کردم و دیدم یه آپشن جدیددد به کوله‌‌ی اربعینم اضافه و فعال شده. طوری که دیگه نمی‌تونم غیر فعالش کنمممم. 🤯🤭 حالا بگو چه آپشنی؟... آپشنِ آبرسانی هوایی و زمینیِ قطره‌ای و شُرشُری، به جاده‌های عراق!! کاااااملاً به‌صرفه و البته اتوماتیک! بدون دخالت دست... 😂😶‍🌫️ هیچی دیگه، من بودم و وسایل خیسس.😶‍🌫️😑 دقیقاً همون‌جا بود که خدا رو برای خورشیدِ همیشه تابانِ عراق، شکر نمودم و تنها جایی بود که عمیقاً می‌خواستم خورشید فقط بر فرق سر من و کوله‌‌ام بتابددد. 🫠☀️ عیدتوووون، مبارکاااا✌🏼🥳🥳 🔹️@golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا