باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما، درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
#ابوسعید_ابوالخیر
@golchine_sher
تو را بوسیده ام چون آفتاب آهسته آهسته
بیا بر چشم ِتار من بتاب آهسته آهسته
هم اینکه عکس ِماهت توی حوض آب می افتد
بغل میگیرمت در عمقِ خواب آهسته آهسته
شبیه رقص ِماهی های قرمز خوب پیدایی
دلم گم میشود در تنگِ آب آهسته آهسته
نه تلخی می کنی با من نه شیرینی، نمی دانم
تو را می خواهم ای حلوای ناب آهسته آهسته
حواسم پرتِ دنیای تو شد دنیا به کامم شد
چه زیبا رفت از دستم حساب آهسته آهسته
گل ِرویِ تو در هر شاخساری آبرو دارد
از ابروی تو می گیرم گلاب آهسته آهسته
نگاهت را نگیر از چشمِ من یک روز می بینی
که دنیا می شود بی تو خراب آهسته آهسته
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
آه ای غمت قصیدهی بیانتها حسین!
غم با دلت عجين شده از ابتدا حسین!
در موی بیدهای جهان مویه میکنند
موسیقی عزای تو را بادها حسین!
ای حُسن بیبدیل! چه حُسن سلیقه داشت
آن که نهاد نام بلند تو را "حسین"
تا بوده نی به حرمت تو گل نداده است
این است فرق بین نی و نیزهها، حسین!
وقت نوشتن از تو قلم سرخ میشود
همخانواده است گل سرخ با حسین
من ماهی قناتم و روز و شبم یکیست
ای کاش میرساند به دریا مرا حسین.
ای شعر ناب نام تو را "آب" مینهم
تا بعد خواندن تو بگویند: "یا حسین"!
#کبری_موسوی_قهفرخی
@golchine_sher
ویرانهٔ جاوید بماند دل بیعشق
آن دل شود آباد که ویرانهٔ عشق است
#عرفی_شیرازی
@golchine_sher
خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک اربعین زیارت ما را ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
#احمد_ایرانی_نسب
#عضوکانال
@golchine_sher
من برایت کوه کندم، تو مرا از ریشه ام
عاشقی نه، بلکه رسوایی ست با تو پیشه ام
لابلای عشق بازی ها نمی بینی مرا
می رسد اما به گوش تو صدای تیشه ام
سال ها بوی شکار تازه ای گیجم نکرد
کاش آن شب هم نمی کردی گذر از بیشه ام
رفتی و غم های من شد صد برابر بیشتر
سنگ دل دیدی چه کردی با دل چون شیشه ام؟
بی وفایی کرده ای اما نمی دانم چه شد
شوق دیدار تو رد شد باز از اندیشه ام
#محمد_شیخی
@golchine_sher
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسأله ها را...
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
قلبِ سالارِ بنی آدم دریغا پُر غم است
عرش و فرشِ عالمِ امکان سراسر ماتم است
آهِ جانسوزِ عزا تا نُه فلک پیچیده است
زین مصیبت صبحِ عالم تیره چون شامِ غم است
مهر و ماه و مشتری خون گرید از سوز جگر
آه و افغان از زمین تا بامِ عرشِ اعظم است
در عزای کشتگانِ تشنه لب در کربلا
قُدسیان بر سر زنان در هر کجای عالم است
ناگهان از صدر زین خورشید دین شد سرنگون
زین مصیبت تا به محشر قامتِ گردون خم است
در عزای او ملائک نوحه خوانی می کنند
خون بگرید آسمان در این عزا گویا کم است
بعد از آن ظهرِ عطش با اینکه در کرب و بلا
علقمه جاری ولیکن داغدار آدم است
در عزای سرور دین ، سیّدِ خُلدِ برین
کار دنیا تا قیامت ای دریغا درهم است
( شایق) امشب در عزای حضرتِ مولای عشق
اشک هایش تا سحر جاری همانند یَم است
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
غم که از حد بگذرد...
دیوانه مجنون میشود...
عاشق ِ وابسته از...
دوری دگرگون میشود...
#منتظر
#عضوکانال
@golchine_sher
هر کجا نیست کسی، آنطرفِ میز، منم
خسته و غمزده با خویش گلاویز، منم
هر چه افتاده کناری و نفهمیده کسی
هیچکس هم پیِ آن نیست، همان چیز منم
خسته، خلقی پیِ ما میل ترحّم دارند
شوم، شوریده، حزین، گریهی یکریز منم ...
هر که در من وطنی داشته، شد خانه خراب
شهر ویران شده از غارت چنگیز منم
به تنِ سردِ من اینگونه که داغِ تو نشست
شاهِ قاجار تو، مشروطهی تبریز منم ...
اول قصّهی سهراب، خوشایند، تویی...
آخر قصّه ولی، تلخ و غم انگیز منم ...
دل و دین، هوش و هوس،هر چه که بردی بشمر
به خیال چه نشستی؟ ته پاییز منم ...
بعد یک عمر اگر حالِ مرا میپرسی
خندهی زورکیِ از گله لبریز، منم
#سجاد_شهیدی
@golchine_sher