eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
سحرخیزتر از من عشق تو است که هر صبح زودتر از من بیدار می‌شود و تا آخر شب چشم‌ روی هم نمی‌گذارد @golchine_sher
مانند نهالِ اول پاییزم گل هم بدهم تمام قد میریزم! آغوش برای هیچ واکرده تنم انگار مترسک سر جالیزم @golchine_sher
دعای روز سیزدهم ماه رمضان 🤲🌹🤲🌹🤲 ز پستی و پلیدی کن جدایم شکیبایی مقدر کن برایم بده توفیق ِ تقوا پیشه کردن و با نیکان نشستن، ای خدایم @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
این سجده‌ها لبالب چُرت و كسالت‌اند این قلب‌های رفته حرا بی‌رسالت‌اند در حج غفلت است دوباره طوافشان یوسف نمی‌خرند برای كلافشان امشب دلم به فكر مناجات خویش نیست الفاظ مثنوی من از جنس پیش نیست امشب حروف طبل بسی جنگ می‌زند پیشانی سكوت تو را سنگ می‌زند جان علی چقدر ز اسلام خوانده‌ای؟ در شقشقیه خطبۀ همّام خوانده‌ای؟ كو داستان دست عقیل، آهن علی؟ كو خطبه‌های كامل و مرد افكن علی؟... شیعه زلال می‌شود و گِل نمی‌شود مصداق أكل مال به باطل نمی‌شود گاهی عوام در دل شب رعد می‌شوند برخی خواص هم عمر سعد می‌شوند اُف بر دروغ‌های دكان‌دار شهرمان تزویر روزه‌های رباخوار شهرمان اُف بر ز عیش و نوش پران خدانما آن نان به نرخ روز خوران خدانما اُف بر نشستگان به ظاهر شتاب كن آن زاهدان ماه خدا را خراب كن اُف بر برادران كه به یوسف ستمگرند این‌ها به زعم خود پسران پیمبرند یعقوب! ما برادر یوسف نمی‌شویم گرگیم و هیچ منقلب از اُف نمی‌شویم اصلاً به ما چه مهدی زهرا نیامده‌ست؟ یا هیچ كس به یاری مولا نیامده‌ست؟ اصلاً به ما چه چشم یتیمانمان گریست؟ چیزی به سفره‌های فقیران شهر نیست! اصلاً به ما چه زاهد شب نیست چون علی؟ كیسه به دوش نان و رطب نیست چون علی!... همسایه‌ها گرسنه بخوابند ما پریم ما لقمه‌های شبهه به افطار می‌خوریم حالا بگو كه روزۀ خود را نخورده‌ایم ما آبروی ماه خدا را نبرده‌ایم... باید كه بر صحیفۀ سجادیه گریست وقتی زمانه پیرو نهج البلاغه نیست @golchine_sher
تمامِ شهر دلم زیرِ گام‌های تو بود که چشم‌های تو آغازِ ماجرای تو بود تو رازهای مرا کوچه‌کوچه می‌دیدی و کنجکاوی تو راز چشم‌های تو بود میانِ قابِ تنم، پشتِ این نقابِ غریب چه بود؟ عکسِ عقابی که در هوای تو بود به فکرِ صیدِ تو بودن چه جرأتی می‌خواست برایِ من که دلم طعمه‌ای برای تو بود همیشه چشمِ دلم محوِ دیدن می‌شد همیشه گوشِ دلم در پیِ صدای تو بود خوشا به آینه‌هایی که با تو شکل تواند! خوشا به پیرهنت! جامه‌ای که جای تو بود نگو پی‌ات ندویدم که پا نداد و نشد که خطِ فاصله دنبالِ ردپای تو بود @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹به کدامین گناه؟🔹 چگونه رنج زمین را زمان نمی‌بیند؟ چگونه این همه خون را جهان نمی‌بیند؟ چرا نمی‌شنود رعد و برق ایمان را؟ صدای عشق به اقصی کشانده طوفان را قیامتی شده برپا چرا نمی‌پرسند؟ از این تقابل خونین که می‌شود خرسند؟ چقدر کودک و زن بی‌پناه کشته شدند! به راستی به کدامین گناه کشته شدند؟ جهان و عافیتش ارزنی نمی‌ارزد به این‌که کودکی از هول مرگ می‌لرزد منادیان حقوق بشر نمی‌شنوند به حجتی که تمام است اگر نمی‌شنوند زمان، زمان رسیدن به داد مظلوم است - شکست ظلم - خدا وعده داده، محتوم است یکی بیاید و مرهم شود فلسطین را به سُرب پر کند این گوش‌های سنگین را به دست قهر ببندد درِ سیاست را به سنگ خشم بکوبد سرِ سیاست را سیاستی که به جز نیش مار و کژدم نیست سیاستی که به نفع حقوق مردم نیست سیاستی که به اشغالگر امان داده‌ست به این نژاد پراکنده سازمان داده‌ست سیاستی که اگر بوده حق، به جانب تو، ربوده حقِ تو را با فریب حقِ وتو سیاستی که چنان غرق در مرض شده است که جای ظالم و مظلوم هم عوض شده است سیاستی که در آن روزن امیدی نیست به دست هیچ زبان‌بسته‌ای کلیدی نیست.. سیاستی که ندارد دیانت، آلوده‌ست مگر نه این که، همین بوده تا جهان بوده‌ست همیشه راه رسیدن به حق، سیاسی نیست که گاه، چاره به جز حمله‌ای حماسی نیست نشان عشق و جنون بی‌نشانه رفتن‌هاست میان آتش و خون عاشقانه رفتن‌هاست کنون که قرعه به نام حماس افتاده‌ست به جان اهل سیاست هراس افتاده‌ست یکی برآمده بر بام خون علم بزند بساط این همه تزویر را به هم بزند چنان کند که جهان بشنود فلسطین را به چشم صدق ببیند صلابت دین را قسم به اَشهدِ آن کودک سرا پا آه که گفت: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلا الله» حرم که سوخت کسی محترم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند @golchine_sher
لبخند میزنم تو ولی غم حساب‌کن اصلا غم مرا غم عالم حساب کن من گاه گاه گریه کُنَت بوده ام ولی هر قدر هم که گریه نکردم حساب کن روی سیاه و پیرهن مشکی مرا با هم ببین عزیزم و در هم حساب کن این تشنگی که در رمضان خواب مانده را با اشکهای ماه محرم حساب کن گفتم که ناامیدم از این شعرهای هیچ فرمود روی کمتر از این هم حساب کن @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم شبیه موریانه پایه های منبر خود را و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را به این امید که جان می‌سپارم بین آغوشت کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را @ahmadiraninasab
تو به بارانی می‌مانی که هواشناسی هرچه پیش‌بینی‌اش می‌کند، نمی‌آید... @golchine_sher
لبت مرا به غزل‌های نوجوانی برد به عشق‌های زمينی آسمانی برد کسی که آتش بی‌مهری‌اش مرا سوزاند چه شد که باز دل از من به مهربانی برد؟ به زنده بودن من نام زندگی مگذار که این غریب فقط رنج زندگانی برد چه زود پیر شدیم و چه دیر فهمیدیم که عشق هرچه ز ما برد ناگهانی برد @golchine_sher
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح - آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار! منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید؛ اما من به رغم خستگی روزگار منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه‌هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار؟ منتظرم :: میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی‌مزار منتظرم @golchine_sher
بیا اسم تو را بگذاریم باران و من بی چتر در صدای خنده‌هات کودکانه بازی کنم خیس شوم و نگاهم به تو باشد می‌شود؟ یا بیا اسم تو را بگذاریم روی هر چیز خوب باران، خورشید، جنگل، دریا، کوه، شادی، آسمان تو را هم به همان اسم خودت صدا کنیم و من نگاهم به تو باشد نمی‌شود؟ @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
هم پنجره از بهار گلریزان شد هم ساعتِ عاشقیِ مان میزان شد برخیز سرود تازه می خوانَد ماه خورشید دعاگوی سحرخیزان شد @golchine_sher
دعای روز چهاردهم ماه رمضان 🌹🤲🌹🤲🌹 نکن توبیخم از لغزش خدایا خطاهای مرا یارب ببخشا بده عزت که تا هرگز نگردم دچارِ تیرِ آفات و بلایا @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره آبم که در اندیشه دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم @golchine_sher
امروز را آرام تر...، با من مدارا کن آه ای پری، وردی بخوان، بر من دری وا کن دلگیرم از تو، از خودم، از "بی تو بودن" ها کمتر مرا درگیر حس "منزوی" ها کن دنیای تابستانی ات، از من چه می داند من شاعرم، پاییز را اینگونه پیدا کن تا ما شدن چیزی نمانده، یک بغل کافیست! من نه... تو نه... کمتر از این آغوش پروا کن یک پنجره مرز میان ماست، آئینه!!! گاهی خودت را در غزل هایم تماشا کن میخواستی واضح ببینی شور را در من؟ پس اندکی نزدیک تر بر شیشه ام ها کن... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قد می‌کشد درون سرم یک من جدید یک روح منقلب شده در یک تن جدید من با خودم درون خودم چرخ می‌زنم با عشوه‌های صورتی روشن جدید ممنوعه‌های باغ ازل را نخورده‌ام دستم پر است از هوس چیدن جدید من توبهٔ ندامت خود را شکسته‌ام رقصیده‌ام به یاد تو با دامن جدید وقتی خدا برای دلم نقشه می‌کشد دل می‌دهم به هرچه پرستیدن جدید حالا به چشم‌های تو ایمان می‌آورم با مکرهای کهنه‌ات ای دشمن جدید باید که با غرور به دنیا بیاورم با دست‌های معجزه‌ام یک زن جدید @golchine_sher
وقتی نهاد نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن در اوج تلخ کامی و آوار غصه ها طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف و معدن جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشت عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است از تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن @golchine_sher
گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم نیست مانند «حسن» اما دراین دنیا کریم آن‌قدر پیش خدا رفته‌ست بالا رتبه‌اش تا به‌عشق او لقب داده‌ست قرآن را «کریم» ما اگر از عرض‌حاجت‌ها خجالت می‌کشیم غافلیم از این که می‌آید به سمت ما کریم روزی همسایه‌ها چندین برابر می‌شود تا که بین کوچه‌ی ما می‌گذارد پا کریم این‌چنین امروز اگر روزی ما را می‌دهد بی‌گمان از ما شفاعت می‌کند فردا کریم یک‌نفر می‌گفت؛ ‌«انسان‌ها حریص ذاتی‌اند» گفتم؛ آری ای رفیق...! الّاکریم، الّاکریم... از کرامات حسن ضرب‌المثل‌ها ساختند سخت آسان است مشکل‌های دنیا با کریم قبل از «الّافاطمه، الّاعلی، الّاحسن...» می‌شود «لاذوالفقار و لافتی و لاکریم» ذکر ما هم مثل قمری‌های صحن خاکی‌اش؛ «یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم...» می‌رسد از راه آخر مردی از جنس حسن پس دوباره می‌شود پیدا در این دنیا کریم @golchine_sher
ای کریمی که گُلِ سرسبد مولایی در کرامت، چقَدَر مثل خودِ زهرایی سرفرازم به گدایی ز درت، شاهِ کریم  چون تو در بخششِ بی‌منتِ خود، دریایی هر زمان دستِ تمنّا و نیاز آوردم دستِ خالی که نرفتم، به‌ خدا آقایی نشد این‌جا که شوم زائر کویت اما تو پناهم بده در برزخ و آن، تنهایی نامِ نیکوی تو با وصفِ جمیل آمده است تو شهِ حُسن و سخایی و چه بی همتایی @golchine_sher
درگیر یک نگاهِ تو شد روزگار من! تنها تو در خیال منی در کنار من! کم کرده روی جاذبه را چشمِ نازِ تو... هم صبر برده از دل من، هم قرار من! دیوار و سایه اش که پناهم نمی شوند... ای کوه محکمم، تو بمان سایه سارِ من! خود زخم می زنی که خودت مرهمم شوی... خود درد من باشی و خودت غمگسارِ من! در کوچه عشق را به خدا سر بریده اند... از عشق مانده ای تو فقط یادگارِ من! من بعدِ مرگ هم به دلم نام و یادِ توست... ای عشقِ تا همیشه ی من، ماندگارِ من! ارزش نداشت زندگیم، تا تو آمدی... درگیر یک نگاهِ تو شد روزگار من! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا