"پیشواز: به بهانهی روزهای نزدیک به نوروز و به یاد سفرههای خالی از آجیل"
عید است یا که شامِ غریبان؟ سیل است یا نسیم بهاری؟
این ناله، بانگ نحسِ کلاغ است؟ یا شورِ سار و رقصِ قناری؟
این داعیان که عقل کُلانند، دلسوز خَلق یا مغولانند؟
با لطف بیکرانهی اینان: رحمت به قاتلان تتاری
*
ای پادشاه خطّهی مستان! ای لشکرِ کلیدبهدستان!
در فصل اعتدال ربیعی، این است وضع مملکت، آری!
تهران بِکام باشد و خوشحال، ای آسمان بهوش که هرسال
تنها برای مردم اهواز، بارانِ گرد و خاک بباری
در این دیارِ مملوِ غصّه، همقافیه است پسته و قصّه
تا طعم پسته را تو ازین پس، در قصّهها به یاد بیاری
امسال هم به گریه بسازید، ای کودکان فقر و بنازید
با کفشهای پارهی پیرار، پیراهن تکیدهی پاری
من "دارم" آنقَدَر که غمی نیست، اما غم تو درد کمی نیست
ای هموطن که نو شده سالت با میوههای شصتهزاری!
سگ_دو زدی و جای دویدن، هی پشت هم "ریال" گرفتی
حالا تویی و قحطی بازار، در حجم نرخهای "دلاری"
*
من جای آن مسبّب نامی، ای دوست ای رفیق گرامی
دلواپس تو ام که نخوردی، شرمندهی تو ام که نداری
#محمد_مرادی
#روزه
#صائم_الدهر
#بهاریه
#شعر_اعتراض
#چای_دبش
@golchine_sher
این سجدهها لبالب چُرت و كسالتاند
این قلبهای رفته حرا بیرسالتاند
در حج غفلت است دوباره طوافشان
یوسف نمیخرند برای كلافشان
امشب دلم به فكر مناجات خویش نیست
الفاظ مثنوی من از جنس پیش نیست
امشب حروف طبل بسی جنگ میزند
پیشانی سكوت تو را سنگ میزند
جان علی چقدر ز اسلام خواندهای؟
در شقشقیه خطبۀ همّام خواندهای؟
كو داستان دست عقیل، آهن علی؟
كو خطبههای كامل و مرد افكن علی؟...
شیعه زلال میشود و گِل نمیشود
مصداق أكل مال به باطل نمیشود
گاهی عوام در دل شب رعد میشوند
برخی خواص هم عمر سعد میشوند
اُف بر دروغهای دكاندار شهرمان
تزویر روزههای رباخوار شهرمان
اُف بر ز عیش و نوش پران خدانما
آن نان به نرخ روز خوران خدانما
اُف بر نشستگان به ظاهر شتاب كن
آن زاهدان ماه خدا را خراب كن
اُف بر برادران كه به یوسف ستمگرند
اینها به زعم خود پسران پیمبرند
یعقوب! ما برادر یوسف نمیشویم
گرگیم و هیچ منقلب از اُف نمیشویم
اصلاً به ما چه مهدی زهرا نیامدهست؟
یا هیچ كس به یاری مولا نیامدهست؟
اصلاً به ما چه چشم یتیمانمان گریست؟
چیزی به سفرههای فقیران شهر نیست!
اصلاً به ما چه زاهد شب نیست چون علی؟
كیسه به دوش نان و رطب نیست چون علی!...
همسایهها گرسنه بخوابند ما پریم
ما لقمههای شبهه به افطار میخوریم
حالا بگو كه روزۀ خود را نخوردهایم
ما آبروی ماه خدا را نبردهایم...
باید كه بر صحیفۀ سجادیه گریست
وقتی زمانه پیرو نهج البلاغه نیست
#جواد_محمدزمانی
#ماه_رمضان
#شعر_اعتراض
@golchine_sher
«جنگ حق و باطل»
روز آزمون رسیده است
وقت اختلاف نیست
هیچکس
از مشارکت در امتحان معاف نیست
یک طرف قلمروی به وسعت جهان
یک طرف خرابهای به تنگی قفس
یک طرف هجوم بمبهای بیامان
یک طرف زنان و کودکان
یک طرف سلاح و پول و قدرت و رفاه
یک طرف بدون برق و آب و مرهم و پناهگاه
شوخی مزخرفیست
اینکه عدهای حماس را
متهم به انتقام کور میکنند
از کنار غصب سرزمین و قتلعام ملتی ولی بهراحتی عبور میکنند
بس کنید!
حالتان از این دروغها به هم نخورد؟
رَطب و یابِسی که بافتید، عاقبت
بر گلویتان طناب دار میشود
شرمتان کجاست؟
این که در خرابههای غزه تار و مار میشود
لشکر حماس نیست
حلقۀ به هم فشردۀ زنان و بچههاست
جنگ، جنگ حق و باطل است
گوهر بشر در این نبرد
آشکار میشود
تو در این میان کدام جانب ایستادهای؟
جانب حسین!
یا یزید؟
انتخاب سومی نمانده است
این چکیدۀ تمام ماجراست:
غزّه، کربلاست...
#افشین_علا
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
انسان!
در انتظار اتفاقی ناگهان هستی
شاید که در اندیشۀ فتح جهان هستی
با چشمهایت مردمان را ریز میبینی
گویی شما از نسل از ما بهتران هستی
در پشت این لبخندهای موذی و مرموز
فکر حکومت کردنِ بر این و آن هستی
شاهِ درونت در تب کشورگشاییهاست
در فکر تسخیر زمین و آسمان هستی
در روح تو دیویست خونآشام و جنگافروز
شاید تو هم از تیرۀ چنگیزیان هستی
حرف تفنگ و جنگ در کام تو شیرین است
مستکبری، از مِهرورزی ناتوان هستی
بیگانهای با عشق و مجنون را نمیفهمی
از خواندن این فصل زیبا ناتوان هستی
در فطرتت انسان مظلومی به زنجیر است
در فکر انسانِ ز پا افتاده، هان! هستی؟
انسان! به انسان فکر کن، از دیو و دد برگرد
انسان شدن خوب است، آری میتوان... هستی؟
#رضا_اسماعیلی
#شعر_تعلیمی
#شعر_اعتراض
@golchine_sher
روزگار بیطرفی
زندگی در حصار بیطرفی
روزها روزگار بیطرفی
خانۀ کودکان خراب شده
آه با انفجار بیطرفی
غنچهها را به روی خاک انداخت
آتش تیربار بیطرفی
آن طرفتر رسانههای سکوت
در پی انتشار بیطرفی
دانه دانه گلوله میسازند
عدهای با شعار بیطرفی
حنجره حنجره، سکوت سکوت
و زبانها دچار بیطرفی
آسیابِ ستم! بچرخ بچرخ
تا ابد بر مدار بیطرفی
بیطرفها همیشه میبازند
عاقبت در قمار بیطرفی
آخر ماجرا ولی سرشان
میرود روی دار بیطرفی
#فائزه_امجدیان
#شعر_اعتراض
#فلسطین
@golchine_sher
به این محاصره لعنت!
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین!
تو را محاصره کردند چکمههای شیاطین
تو را محاصره کردند تا غریب بمیری
به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین...
و هر شهید فلسطین ستارهای شد و پر زد
که اینچنین شود ای غزه آسمان تو تزئین
نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر!
نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین
کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد
کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا -
امید بسته به خورشید روزهای پس از این...
#محمدسعید_میرزایی
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
بهارِ شهادت
بهار آمده «غزه» ولی بهار ندارد
مرا به غزه ببر قلب من قرار ندارد
اگرچه غرقهٔ خونی، خوشا بهار تو غزه!
که هیچ جای جهان چون تو لالهزار ندارد
شبیه ابر بهارم، بگو چگونه نبارم؟
که در هوای تو چشمانم اختیار ندارد
از آن همه گل پرپر برایتان چه بگویم؟
نخواه تا بشماری غمم شمار ندارد
بگو برون رود از جمع ما هر آن که در این راه
هوای بُردنِ سر بر فراز دار ندارد
هر آن که رنگ تعلق گرفته دور شود دور
بیاید او که بر آیینهاش غبار ندارد
بگو به آینه، آیین ما شکستنِ محض است
دل شکسته که با احتیاط کار ندارد
سکوت بشکن و فریاد کن که غزه غریب است!
صدای حق شدن ای دوست ننگ و عار ندارد..
کدام روزِ شکفتن؟ کدام عید و نویدی؟
نگاه کن به فلسطین که روزگار ندارد
کجاست او که بیاید درِ سحر بگشاید؟
که صبح روشنِ چشمش شبان تار ندارد..
کنون بهارِ شهادت رسیده است به غزه
که گفته است که غزه دگر بهار ندارد؟
شهید حق شدنم آرزوست، آه خدا را
مرا به غزه ببر قلب من قرار ندارد
#امیرحسین_دوستزاده
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
«جنگ حق و باطل»
روز آزمون رسیده است
وقت اختلاف نیست
هیچکس
از مشارکت در امتحان معاف نیست
یک طرف قلمروی به وسعت جهان
یک طرف خرابهای به تنگی قفس
یک طرف هجوم بمبهای بیامان
یک طرف زنان و کودکان
یک طرف سلاح و پول و قدرت و رفاه
یک طرف بدون برق و آب و مرهم و پناهگاه
شوخی مزخرفیست
اینکه عدهای حماس را
متهم به انتقام کور میکنند
از کنار غصب سرزمین و قتلعام ملتی ولی بهراحتی عبور میکنند
بس کنید!
حالتان از این دروغها به هم نخورد؟
رَطب و یابِسی که بافتید، عاقبت
بر گلویتان طناب دار میشود
شرمتان کجاست؟
این که در خرابههای غزه تار و مار میشود
لشکر حماس نیست
حلقۀ به هم فشردۀ زنان و بچههاست
جنگ، جنگ حق و باطل است
گوهر بشر در این نبرد
آشکار میشود
تو در این میان کدام جانب ایستادهای؟
جانب حسین!
یا یزید؟
انتخاب سومی نمانده است
این چکیدۀ تمام ماجراست:
غزّه، کربلاست...
#افشین_علا
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
آی انسانها!
تا کی سکوت و صبر باید آی انسانها؟
پس کی مسلمانی به کار آید مسلمانها؟
فوج کبوتر را به خاک و خون نمیبینید؟
آخر چرا اینگونه در خوابید وجدانها؟
در هر طرف فوارۀ خون است و خاکستر
میآید اخباری که از جمع پریشانها
پرپر شدند و سوختند و سوختند آخر
گلبرگهای تازه در این سُرببارانها
آن غیرت و همت که میگفتیم در ما کو؟
کو حاج قاسمها؟ کجا رفتند چمرانها؟..
دنیا جلودارش نخواهد بود روزی که
برخیزد از آه فلسطین باز طوفانها
#حسن_زرنقی
#عضوکانال
#شعر_اعتراض
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
به شورای امنیت و مدافعان قانون جنگل
این گِرد لاجورد، زمین نیست جنگل است
سلطان باغ وحش جهان کیست؟ جنگل است؟
این بیست کشوری که رئیسان عالمند
بهتر اگر نگاه کنی بیست جنگل است
کفتارها مدافع گرگند، وقت قتل
چنگال و پوزهشان همه خونیست... جنگل است
آهوی من! مرو به خرامش میان دشت
آهستهتر...پناه بگیر...ایست... جنگل است
دندان گشودهاند همه روبهروی تو
باید چطور در دل آن زیست؟ جنگل است
در این میان، نشان حقوق بشر چه شد؟
قانون بربریّتشان چیست؟ جنگل است؟
هر قدر گشتهام نرسیدم به آدمی
این وسعتِ خراب، جهان نیست جنگل است
#محمد_مرادی
#شعر_اعتراض
#حقوق_بیبشر
@golchine_sher