در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی رو به رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟
باز می خندم که خیلی! گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک میریزم در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست
رفته ای و بعد تو اینکارِ هر روزِ من است
باور این که نباشی، کار آسانی که نیست...
#بیتا_امیری
@golchine_sher
پر از بیدارخوابی، میپرد از خواب و بیدار است
به روی بالش پر، تا سحر از خواب بیزار است
کبوترخانهها دور سرش میچرخد آهسته
پر جا ماندهای از یک کبوتر روی دیوار است
شبیه روح آشفته به دنبال کبوترها
میان تلی از پرهای سرگردان گرفتار است
کبوترباز عاشق حسرت دیرینهای دارد
قفسها خالیاند و نامۀ ننوشته بسیار است
کبوترهای رفته برنمیگردند، اما باز
مگر از این کبوترخانهها او دستبردار است
کبوترباز عاشق را کسی پیدا نخواهد کرد
کبوترباز عاشق تا ابد در زیر آوار است...
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#کبوترباز
@golchine_sher
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن
با من دم از هوای کس دیگری بزن
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت
روزی به آشیانه من هم سری بزن
ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن
سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
ای روزگار سیلی محکمتری بزن !
شاید که جام بشکنم و توبهای کنم
ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن
#سجاد_سامانى
@golchine_sher
و گاهی عشق
یعنی رفتن از کنار آدمی که
دوستش داری .....
وقتی که میدانی
نبودت به نفع اوست...
#حمیدرضا_عبداللهی
@golchine_sher
از ازل نامِ علی "ع" در دفترِ دادار بود
نامِ او در ابجد از اول صد و ده بار بود
"عینِ" او شد عالمِ امکان و "لام" اش "لا اِله ..."
"یا" یِ پایانِ علی "ع" یاسین... نجات از نار بود
هر که عمری با علی "ع" شد یار و همدم، بُرد،بُرد
نامش از روزِ ازل گنجینه یِ اسرار بود
شد دلیلِ خلقتِ افلاک خلقِ فاطمه "س"
نامِ مولا در ازل اولاتر از اذکار بود
شد تمامِ کائنات از نامِ حیدر "ع" مستِ مست
چشمِ حیدر "ع" چلچراغِ چشمهایِ تار بود
با خودم گفتم علی"ع"،گفتم حسن"ع"،گفتم حسین"ع"
در وجودم "یا علی" ع هر لحظه در تکرار بود
هیچ بازاری در عالم بی علی "ع" رونق نداشت
نامِ پاکش خود دلیلِ گرمیِ بازار بود
#مصطفی_مطهری_راد
#عضوکانال
@golchine_sher
همصحبت من بی تو فقط شعر ترم هست!
رفتی و ولی خاطرههایت به سرم هست!
همصحبت من نیست کسی جز در و دیوار
در خانه سکوتی همه شب منتظرم هست !
آنقدر به تنهایی خود کرده ام عادت
انگار نه انگار کسی دور و برم هست !
از بس که گره خورده نگاهت به نگاهم
چشمان تو هر لحظه فقط در نظرم هست !
پرواز قشنگ است نه با بال شکسته
دردیست غم عشق که در بال و پرم هست !
رفتی و پس از رفتنت آرام ندارم
از هجر تو بی تابم و خون در جگرم هست !
هرجا بروی این دل من نیز همانجاست
هر جا که تو باشی همانجا اثرم هست !
ای کاش بگیری خبر از حال خرابم
بی تو همه شب همدم من چشم ترم هست !
#فرشته_رستار
@golchine_sher
غمی نو دست و بالم را گرفته است
زبان قیل و قالم را گرفته است
همه گهگاه احوالم بپرسند
بغیر از او که حالم را گرفته است
#غلامعلی_چگینی
#عضوکانال
@golchine_sher
بهار زندگی اش را نفس به گریه کشید
کسی که روضه ی مکشوفه را به چشمش دید
گریست آنکه شنید از حدیث کرب و بلا
شکست آنکه به چشمان خویش دید و چشید
به چشم دید یلی رفت و اربا اربا شد
به تیر و نیزه زمین خورد عاقبت خورشید
درون خیمه ی آتش گرفته بود و چقدر
به روی خار مغیلان کنار عمه دوید
به نیزه دید سر بهترین عالم را
و پای عصمت کبری رسیده بزم یزید
چگونه می شود از داغ این بلا نشود
تمام موی سر کودک سه ساله سپید
صبور در غم عظمی کشید قد اما
به یاد کرب و بلا قلب او همیشه تپید
کسی به یاد ندارد میان مردم شهر
کجا و کی ؟پس از آن سیل گریه ها،خندید
شکافت قلب علوم و حدیث معرفتش
به جان شیعه ی عالم دوباره جان بخشید
نداشت طاقت خورشید را زمانه ی ظلم
خبر رسید که شد باقر العلوم شهید
حرم ندارد و یک روز شیعه خواهد ساخت
برای حضرت خورشید بارگاه جدید
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#یاباقرالعلومعلیهالسلام
@golchine_sher
گاهی فقط یک ابر می فهمد هوایم را
یک روح سرگردان، سرای ناکجایم را
یک باغبان در خشکسالیهای پِی در پی
یک گوش کر، فریادهای بیصدایم را
دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست
گم کردهام انگار در قلبم خدایم را
میترسم ازتصویر آیینه که در چشمش
دیوانه ای دیگر بگیرد باز جایم را
مثل خوره این زخم ها بر روحم افتاده
درهم تنیده تار رخوت انزوایم را
من گرم رویای خودم بودم نمیدیدم
کابوسهای منتظر در خوابهایم را
رفتم به سمت آرزوهای مه آلودم
آن قدر که دیگر ندیدم ردپایم را
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
شانهات را دیر آوردی سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمهی عاشقترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
#حامد_عسکری
@golchine_sher
ما گشتهایم، نیست، تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطرههای مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
راز من است غنچهی لبهای سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بینهایت است
با یکدگر دو آینه را روبه رو مکن
#فاضل_نظری
@golchine_sher