امّید نشسته بر سرِ شانهی ما
پرواز کند دوباره پروانهی ما
صبح آمده گلها همگی خندانند
خورشید سرک کشیده در خانهی ما
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
به یک پلک تـــو مـیبخشم تمـــام روز و شبها را
که تسکین میدهد چشمت غم جانسوز تبها را
بخوان! با لهجهات حسّی عجیب و مشترک دارم
فضا را یک نفس پُر کن بـــه هــــم نگذار لبها را
به دست آور دل من را چه کارت با دلِ مردم!
تو واجب را به جا آور رها کن مستحبها را
دلیلِ دلخوشـــیهایم! چه بُغرنج است دنیایم!
چرا باید چنین باشد؟... نمیفهمم سببها را
بیا اینبار شعرم را به آداب تو میگویم
که دارم یاد مــیگیرم زبان با ادبها را
غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر
برای هــر قدم یک دم نگاهــی کن عقبها را
#نجمه_زارع
@golchine_sher
چشم تو را اگرچه خمار آفریده اند
آمیزه ای ز شور و شرار آفریده اند
از سرخی لبان تو ای خون آتشین
نار آفریده اند انار آفریده اند
یک قطره بوی زلف ترت را چکانده اند
در عطردان ذوق و بهار آفریده اند
زندانی است روی تو در بند موی تو
ماهی اسیر در شب تار آفریده اند
مانند تو که پاک ترینی فقط یکی
مانند ما هزار هزار آفریده اند
دستم نمی رسد به تو ای باغ دور دست
از بس حصار پشت حصار آفریده اند
این است نسبت تو و این روزگار یأس
آیینه ای میان غبار آفریده اند
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
بعضی با برج های پدرهاشان
بعضی دیگر با آرزوهاشان
و بعضی با دنیاشان
من و تو اما
با نداری هامان
بزرگ شدیم.
آنقدر بزرگ
که جایی در دنیای کوچکشان
نداشتیم.
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پُرسشی چه نیازی جواب را
#قیصر_امین_پور
@golchine_sher
چقدر قافیه ها را به غم دچار کند
منِ بدون تو با زندگی چکار کند؟
چقدر دلهره ی تلخ بی تو بودن را
ته تمام غزل هایش استتار کند
دلم گرفته شبیه کسی که میخواهد
طناب بردارد از خودش فرار کند
بگو به مرگ سر راه اگر مسیرش خورد
کنار پنجره روح مرا سوار کند
سکوت من به زنی پابه ماه میماند
که عصر جمعه دلش گریه را ویار کند
خوش ست بوسه به لب های شوکران با تو
بیا که با تو دلم عشق زهرمار کند...
همیشه توی خودم ریختم غمم را ،کاش
سکوت های مرا شعر من هوار کند...
#سجاد_صفری_اعظم
@golchine_sher
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه ای از شجاعت و احساس است
بسیار به ناموس علی(ع) حسّاس است
یک آجر از این حرم نخواهد افتاد
امنیتِ زینبیه با عباس(ع) است!
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
بعدِ تو روز و شبم، دنیای من تکرار بود
جای دستت نازنین در دستِ من سیگار بود...
زحمتِ تنهاییام را حضرتِ غم میکشید
وسعتِ رسواییام سرخطِّ هر اخبار بود...
هالهای از دود، زانو در بغل، مردی غریب
سایهی تلخِ سکوت افتاده بر دیوار بود...
ابرِ غمگینِ غزل هم شوقِ باریدن نداشت
تودهی بغضِ غریبم خسته از انکار بود...
میفشردم بر جگر دندانِ صبرِ کوچه را
هر گذر یک کربلا، صد مثنوی آزار بود...
همچو سروی بیخبر از کینهی دستِ تبر
دسترنجِ عمرِ من بازیچهی اغیار بود...
سادگی کردم نباید میسپردم از نخست
دل که در آیینِ رندان مخزنُ الاسرار بود...
میرسید از باغِ دل هردم شهیدی لالهگون
روزگاری اشتیاقم اینچنین بر دار بود...
رسمِ دنیا، امتحان یا جبر حالا هرچه بود
دستِ تقدیر از قضا همواره با کفتار بود...
اینچنین دستِ خزان زد بر لبم مُهرِ سکوت
ورنه پشتِ بغضِ لالم صحبتی بسیار بود...
#حسن_کریمزاده
#منتظر
#عضوکانال
@golchine_sher
خواهی که شوی باخبر از کشف و کرامات
مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ
روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حساب است همان روز و دگر هیچ
زین مدرسه هرگز مطلب علم که اینجاست
لوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچ
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
#ملک_الشعرای_بهار
@golchine_sher
#شعر_پایداری
فرقی نمیکند که خزان است یا بهار
ما ایستادهایم چنان سرو، استوار
ما ایستادهایم، که مرگ از نشستن است
تا سنگ کینه هست، هراسِ شکستن است
باید که خشکتر شود اینجا سرابشان
آشفتهتر شوند، ز تعبیر خوابشان
ما صف کشیدهایم، که از خویش بگذریم
ما از تبار حضرت سلمان، ابوذریم!
هر جا که ظلمت است، چنان شمع روشنیم
با دشمنانِ آینهها سخت دشمنیم
با ظلم دشمنیم، و این افتخار ماست
تا پای جان عقب ننشستن، شعار ماست
هیهات از آن زمان که بگوییم خستهایم
باید وفا کنیم به عهدی که بستهایم
هشدار میدهیم به آنجا که نور نیست
آینده روشن است، زمانی که دور نیست-
میآید آنکه وارث خون خداست او
قول خدا و منتقم کربلاست او
#محمد_غفاری
@golchine_sher