گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود
مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود
روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است
تا حواس احدی جمع به بغضم نشود
آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش
پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود
من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی
گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود
شده حتی به دعا دست برآرم که :"خدا!
برود مشهد و برگردد و آدم نشود"
خون دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید
مهربان تر بشود ، تازه اگر هم نشود-
با من ساده همین بس که مدارا بکند
عاشقم هم که نشد، خب به جهنم (!) نشود...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
دخترِ همسایه مان گویی حلیم آورده بود
باطناً یک کاسه شیطانِ رجیم آورده بود
نذر دارد یا نظر؟ الله اعلم هر چه هست
"بارِ کج را از صراط المستقیم آورده بود"
دست و پا گم کرده بود و لکنتی هم بر لبش
با پریشانی و با... ناز و نعیم آورده بود!
دوستش می دارم و با شرم و با حالی عجیب
با خودش یک کاسه ای عشقِ الیم آورده بود!
بعداز آن شب می نشینم کنج تاریکِ حیاط
کاشکے ای کاش...! داداشش رحیم آورده بود!
مبتلایش تا شدم... او شد نصیبِ دیگری
نذری اش را کاش با نفس سلیم آورده بود
بعد از آن نذری نمی گیرم نیارد هیچ کس
دخترِ همسایه مان... رنجِ عظیم آورده بود
#مجتبی سپید
@golchine_sher
من به چشم های بی قرار تو
قول میدهم؛
ریشه های ما به آب
و شاخه های ما به آفتاب میرسد.
ما دوباره سبز میشویم...
#قیصر امینپور
@golchine_sher
جای مروت نیست با دنیا مدارا کن
به جای دلخوری از تنگ بیرون را تماشا کن
دل از اعماق دریای صدفهای تهی بردار
همینجا در کویر خویش مروارید پیدا کن
چه شوری بهتر از برخورد برق چشمها باهم
نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن
من از مرگی سخن گفتم که پیش از مرگ میآید
به «آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسا کن
خطر کن! زندگی بی او چه فرقی میکند با مرگ
به اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن
#فاضل نظری
@golchine_sher
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
فریدون مشیری
@golchine_sher
ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم
ماندیم بر این عهد و ز پیمان نگذشتیم
سامان نگرفتیم در آیینۀ منصور
تا در ره تو از سر و سامان نگذشتیم
در بوته گر انداختمان گردش ایام
از مرتبۀ خون شهیدان نگذشتیم
جان بود که امکان گذر کردن از آن بود
جان بود، گذشتیم، ز جانان نگذشتیم
تردید نکردیم و در آشوب حوادث
از هر چه گذشتیم از ایران نگذشتیم
مصطفی محدثی
@golchine_sher
عشق بازار بزرگیست، درآمد دارد...
از تو معشوقه درآورد، از این مَرد دَمار !!!
#علی_صفری
@golchine_sher
هَمین که حوصِله شِعر خواندنی داریم
غَنیمت اَست دَر این روزگارِ بی بَرکت...!!
#مهدی نوری
@golchine_sher
یا شاهِ چراغ!
با لشکرِ ابلیس تفاهم نکنیم
بر دشمنِ بیرحم ترحّم نکنیم
دلگرمیِ ما به توست یا شاهِ چراغ!
تا در شبِ فتنه راه را گم نکنیم
#مرتضی_کریمی
#شهدای_حرم_شاهچراغ
@golchine_sher
دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاترست...
صائب تبریزی
@golchine_sher
🌷 یا صاحب الزمان (عج) ... 🍃
اشک فراق ، خانه ی دل را نمور کرد
یعقوبِ چشمهای مرا بی تو کور کرد
هر شب برای بارش بی اختیار خود
این آسمانِ دیده ی من ابر، جور کرد
احساس میکنم که هنوز عاشق توام
فکر تو هر زمان ز سر من عبور کرد
هر وقت نامتان به لبم گلفروش شد
قلبم به عشق نام تو حس غرور کرد
بیزارم از خودم که دلت را شکسته ام
بیزارم از هر آنکه مرا از تو دور کرد
عُزلت گزیده ام ز فراقت به گوشه ای
هجر تو زنده زنده مرا بین گور کرد
این است آروزی نهایی نوکرت
گویند "صاحب همه عالم ظهور کرد"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_بقیة_الله_الاعظم
#رضا_قاسمی
@golchine_sher
همچنانکه برگ خشکیده نماند بر درخت
مایه ی رنج تو باشم رفع زحمت میکنم
#اسعد_داروند
@golchine_sher
زاهدان را توبه دادیم و حریفان را شراب
ما در این میخانه با گبر و مسلمان ساختیم...!!
#مشرقي_مشهدي
@golchine_sher
بخشیدهام،
شما هم اگر بخواهید میتوانید ببخشید.
آدم
زمین نیست که بتواند بارِ همه این تلخیها را به دوش بکشد...
#هوشنگ گلشیری
@golchine_sher
وقتی بهشت -عز و جل- اختراع شد
حوا که لب گشود، عسل اختراع شد!
آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت
تا هاله ای به دور زحل اختراع شد!
آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت
نزدیک ظهر بود ... غزل اختراع شد!
آدم که سعی کرد کمی منضبط شود
مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد!
«یک دست جام باده و یک دست زلف یار»
اینگونه بود ها..! که بغل اختراع شد!!!
#حامد_عسکری
@golchine_sher
با هر بهانه و هوسی عاشقت شده است
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است
چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود
گیرم که برکه ای، نفسی عاشقت شده است
ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است
پَر می کشی و وای به حال پرنده ای
کز پشت میله ی قفسی عاشقت شده است
آیینه ای و آه که هرگز برای تو
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است
#فاضل_نظری
@golchine_sher
من آن درسم که روزِ امتحانش را نمی دانی
همان آهنگِ زیبا که زبانش را نمی دانی
مرا حل کرده ای،پاسخ بدست آورده ای اما
از این ارقامِ طولانی،یکانش را نمی دانی
نمازی بود در شهری میان راه دلبستن
وضو داری ولی وقتِ اذانش را نمی دانی
مرا چون عیدِ فطری دوست داری،مشکلت اینجاست
به این عیدی که دل بستی،زمانش را نمی دانی
به خاطر داشتی من را شبیهِ شعری از حافظ
که ترکیبِ درستِ واژگانش را نمی دانی
#سعید صاحب علم
@golchine_sher
ای آنکه دوست دارمت، اما ندارمت
بر سینه می فشارمت، اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت، اما ندارمت
در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت، اما ندارمت
می خواهم ای درخت بهشتی ، درخت جان
در باغ دل بکارمت، اما ندارمت
می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت، اما ندارمت
#سعیدبیابانکی
@golchine_sher
دلباختگی حادثه ی اول عشق است
بگذار در این حادثه من سر بسپارم
بگذار در آرامش آغوش تو یکبار
پا را کمی از مرگ فراتر بگذارم
علی صفری
@golchine_sher
همان کسی که سکوت مرا نشانه گرفت
همینکه حرف دلم شد فقط بهانه گرفت
چه حکمتیست که غم رو به هر طرف انداخت
بدون هیچ درنگی مرا نشانه گرفت؟
هزار مرتبه از خود به طعنه پرسیدم
چه شد که شعله عشقش چنین زبانه گرفت؟
هنوز خون به دلم از کسی که با لبخند
نشست و اشک مرا چون انار دانه گرفت
به جای دوست که یک عمر در خیالم بود
چه تلخ دست مرا مرگ، عاشقانه گرفت
#محمدحسن جمشیدی
@golchine_sher
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بیوفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاک چاکو
نخواهم دوخت تا روز قیامت
#باباطاهر
@golchine_sher
نگاهَت می کُنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبانِ عاشقان چَشم است و چَشم از دِل نشان دارد....
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
زَحمت چه می کشی پىِ درمان ما طبيب؟
ما بِه نمى شَويم و تو بدنام می شوى...
#سعدی
@golchine_sher
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
🔹بیتو جمعهای دیگر گذشت...🔹
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکه تاز جادههای انتظار ما چه شد
آشنای «لا فتی الا علی» اینجا کجاست؟
صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
چارده قرن است، چل منزل عطش پیمودهایم
التیام زخمهای بیشمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیدۀ امّیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای موعود! بیتو جمعهای دیگر گذشت
کُشت مارا بیقراری! پس قرار ما چه شد؟
مینشینم تا ظهور سرخ مردی سبزپوش
آن زمان دیگر نمیپرسم بهار ما چه شد؟
#مهدی_جهاندار
@golchine_sher
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹نتوان وصف تو گفتن🔹
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندۀ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شبه و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در وصف نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبُد این خلق و تو بودی، نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمّی تو فزایی
اَحدٌ لَیسَ کمِثلِه صَمدٌ لیس له ضِد
لَمِنَ المُلک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان «سنایی» همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
#سنایی_غزنوی
@golchine_sher
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی!
در خانۀ زهرا همه معراجنشیناند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
میسوخت حریم دل مولا، چه حریمی!
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
::
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لالۀ زخمی به نسیمی
سیدحمیدرضا برقعی
@golchine_sher
به تنت می تَنَد آنقدر تنم تا که فقط
پیله ی جان مرا دست تو پروانه کند...
معصومه بخشنده
@golchine_sher
گریه نمیکنم، نه اینکه سنگم
گریه غرورم رو به هم میزنه
مرد برای هضم دلتنگیاش
گریه نمیکنه، قدم میزنه
گریه نمیکنم، نه اینکه خوبم
نه اینکه دردی نیست، نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه ـ نیمهام که،
یهو میون زندگی افتادم
یه ماجرای تلخ ناگزیرم
یه کهکشونم، ولی بیستاره
یک قهوه که هرچی شکر بریزی
بازم همون تلخی ناب رو داره
اگر یکی باشه مَنو بفهمه
براش غرورم رو به هم میزنم
گریه که سهله، زیر چتر شونهش
تا آخر دنیا قدم میزنم
حامد عسکری
@golchine_sher
اگه خیال تو همش باهام نیس
خلوتمو چرا خراب می کنن؟
چرا راننده تاکسیا همیشه
دوتا کرایه رو حساب می کنن؟
اگه خیال تو همه ش باهام نیس
چرا قدم زدنهامو کش می دم؟
چرا غروبا که میرم کافی شاپ
میرم دوتا قهوه سفارش میدم؟
دورو برم پره از آدمایی
که داد درد مشترک میزنن
قصدی ندارن ولی با کاراشون
زخمای کهنه مو نمک می زنن
گفته بودم گریه بده واسه مرد
غرور زیادش خوبه کم نمیشه
مرد واسه بستن بند کفشش
پاشو بالا میاره خم نمیشه....
حامد عسکری
@golchine_sher
عاقبت غصه ے ویرانگرِ این فڪر مرا خواهد ڪشت...
دوستَت دارمِ تو قسمتِ گوشِ چه ڪسے خواهد شد....
#حسین_شفیع_زاده
@golchine_sher