eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
957 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می‌باختی @golchine_sher
چايت را بنوش نگران فردا نباش از گندمزار من و تو مشتى كاه مى ماند براى بادها @golchine_sher
ای قوم اگر سنگ ببندم شکمم را حاشا که به نانی بفروشم قلمم را فانوس شب در به دری های شما باد این شعله که سوزانده ز سر تا قدمم را از پیکر خونین گل سرخ بپرسید انگیزه پرپر شدن دم به دمم را با مردم آینده بگویید بسازند از تیغه شمشیر ضریح حرمم را بگذار که بر سینه ی دشمن بنشیند این داغ که افتاده ببیند علمم را می میرم از این درد ولی حیف که نشنید در شهر شما هیچ کس آهنگ غمم را با من سخن از مرگ نگویید که دیدم صد سال جلوتر ز وجودم عدمم را @golchine_sher
در لشکر نور، انقلابی هستیم پر شور و شعور، انقلابی هستیم ثابت‌قدم و غیور ان‌شاءالله تا صبح ظهور انقلابی هستیم @golchine_sher
خورشید که میدمد، پُر از لبخندیم با مهر به آفتاب می پیوندیم تا پنجره ازبهار خالی نشود با خنده دهان ِغصه را میبندیم @golchine_sher
بنمای رخ که لذت دیدارم آرزوست. بگشای لب که حرف شکر بارم آرزوست من سال هاست حسرت دیدار میکشم آن چهره ی مشعشع چون نارم آرزوست از فتنه های آخر دوران فراری ام یک چشمه از بصیرت عمارم آرزوست از این خواص سست عناصر دلم گرفت آن ذوالفقار حیدر کرارم آرزوست اردو زده است شمر زمان سوی معرکه خونخواهی دوباره مختارم آرزوست هرچند سخت بوده برایم ولی بخوان آن روضه پر از غم دیوار م آرزوست رزق تمام عمر من از فاطمیه است در روضه هاش چشم گو هر بارم ارزوست شعری برای حضرت سلطان سروده‌ام من شاعری درگه و دربارم آرزوست @golchine_sher
دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد @golchine_sher
هنوز نقش وجود مرا به پرده‌ی هستی نبسته بود زمانه که دل به مهر تو بستم @golchine_sher
شعری که دوست نشنودش عاشقانه نیست عمری گرفته ایم فقط، وقت عشق را... @golchine_sher
صبر خوب است و مخواه از عاشقی این خوب را پیش ازین هرگز نفهمیدم غم ایوب را خوانده ام در چهره ی مردم همین امروز هم حرف های مفت بعد از تو به من منسوب را با وجود طعنه هاشان ظاهرم شاد است آه بید از داخل به نرمی می تراشد چوب را دستمالت را نکش بر پلک ها بیهوده است سرمه ام لو می دهد چشمی که شد مرطوب را! تا بدانم چندمین روز است ترکم کرده ای می شمارم شیشه های خالی مشروب را هر دو بعد از تخته نرد زندگی خندیده ایم می توان از خنده هامان حدس زد مغلوب را حرف هایت را غزل کن با سکوت از من نگیر لااقل این عشق بازی کردن مکتوب را   @golchine_sher
دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زند بـا هر چه نیش و زخم زبان ، ایستاده ایم @golchine_sher
وطن یعنی، سراسر عشق و ایمان وطن یعنی، رشادت‌های مردان وطن یعنی، زنان پاکدامن وطن یعنی همین‌جا، خاک ایران @golchine_sher