باز دارد گذرِ شعر به غم می افتد
خانه ای باز به دستانِ ستم می افتد
راه انداخته اند آتش و آقا جاانم
وسطِ غائله با قامتِ خم می افتد
نا ندارد به خدا، شرم کنيد از سِنّش
پیرمرد است و به یک ضربهٔ کم می افتد
نکِشیدَش به زمین پشتِ سرِ مرکبِ تان
هم نفَس سوخته در سینه و هم می افتد
داغِ مادر به دلش دارد و برمیدارد-
طرفِ کوچه همین چند قدم... می افتد
میخورَد تا که نگاهش به دو دستِ بسته
یادِ حیران شدنِ اهلِ حرم می افتد
روضهٔ عصرِ اسارت زده آتش به دلش
رفته از حال...به وٱلله قسم می افتد...
*
زینب(س) از غارتِ عباس(ع)می افتد گریه
تا که در سلسله چشمش به علَم می افتد!
#ألسلام_علیک_یا_جعفر_ن_الصادق
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#دخیلک_یا_شیخ_الأئمه
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
بانی ناب ترین نوعِ محبت هستی
تو گلِ سرسبدِ عالم خلقت هستی
أنبیا غبطه به زیباییِ دینت خوردند
آخرین سلسله ی اصلِ نبوّت هستی
هست حرف دلِ هر دخترکِ زنده به گور
ابرِ بارانی و إحیاگرِ رحمت هستی
شهر یثرب به خدا قبلِ تو دلسوز نداشت
یامحمد(ص) به خدا عینِ مودّت هستی
متولد شدی و شد متزلزل کسری
گفت شقُّ القمر این را که؛ قیامت هستی
پادشاهان همه با آمدنت لال شدند
چونکه پیغمبری و صاحب کسوت هستی
روزِ میلادِ تو خاموش شد آتشکده ها
تا بدانند همه؛ قاتلِ ظلمت هستی
حالِ بتخانه شد آشوب، هُبل خورد تَرَک
کعبه فهمید که تو شرطِ عبادت هستی
یادگار تو اذانی ست مزیّن به علی(ع)
نقطه ی وصلِ رسالت به ولایت هستی
آمدی تا که علی(ع) عشقِ فراگیر شود
از همین زاویه قرانِ تو تفسیر شود
آمدی تا که بگویی ولی الله علیست(ع)
در دلِ ظلمتِ شب نورِ سحرگاه علیست(ع)
از همان قبلِ رسالت به خدا میگفتی
حق علی(ع)کعبه علی(ع)قبله علی(ع)راه علیست(ع)
ثروتش هست قناعت، کرَمش اجدادی ست
ای سلاطینِ گدازاده؛ شهنشاه علیست(ع)
غبطه خورده ست به تیغِ دو دمش عزرائیل
بر سرِ خیبریان ضربه ی ناگاه علیست(ع)
آنکه از حاجتِ ناگفته ی هر چه سائل
هست هر لحظه و هر ثانیه آگاه علیست(ع)
جان به لب میرسد و طبقِ قرارِ ازلی-
حضرتِ منجیِ آن ساعتِ جانکاه علیست(ع)
ذکر نامش سببِ امنیت و آرامش
کنجِ امواجِ بلا ناجیِ دلخواه علیست(ع)
نورِ ذاتش شده تکثیر شبیه خورشید
ششمین عشقِ خدا آمده و آمده عید
آسمان بر لبِ خود ذکرِ سلام آورده
عطرِ خوش رنگ و لعابی به مشام آورده
ای ملائک خبر این است که از عرش ِ برین
باقرَ العلم ِ نبی(ص) ماهِ تمام آورده
مثل هر سال، دوباره شبِ میلادِ پسر
سفره انداخته! انواع ِ طعام آورده
غیر از اینجا که شود پیش ِ همه خلق عزیز
عاشقش روزِ جزا نیز؛ مقام آورده
دارد از عمقِ زمین هلهله برمیخیزد
گل شکوفا شده، لبخندِ مدام آورده
باز هم مذهبِ بر حق؛ به جهان شد اعلام
باز هم شیعه ی خوشنام؛ امام آورده
وقتِ پابوسی اش از عرش؛ خدا دستادست
دورِ گهواره اش آیاتِ عظام آورده
شب سفر کرده و خورشید رسیده ست سریع
صبحِ صادق(ع) شده در هفدهم ِ ماهِ ربیع!
#اللهم_صلعلی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#ألسلام_علیک_یا_رسول_الله_یا_خاتم_الانبیا
#ألسلام_علیک_یا_جعفر_ن_الصادق
#هفده_ربیع_الاول_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
یاورِ بی ضرر و یارِ وفادار نداشت
داشت شاگردانِ خِبره؛ ولی یار نداشت
بود از نسل علی(ع)...حیف ولی دور و برش
قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت
هر چه از نقشهٔ دشمن-شکنی ها میگفت
برملا میشد و یک راز-نگهدار نداشت
حضرتِ شیخ الائمه(ع) چقدَر بود غریب
هیچکس با خودش و دغدغه اش کار نداشت
غیرِ هارونِ عزیزِ مکّی...آنکه سریع-
رفت در آتش عشقش! غمی انگار نداشت
شعله ها سرد شد و ذره ای آسیب ندید
قلبِ او بود سلیم و دل بیمار نداشت
نیمه شب بود که شد قصدِ جسارت آغاز
کوچه غوغا شد و جز فتنهٔ اشرار نداشت
خانهٔ امنِ امام ِ صادق(ع) شد ناامن
دشمنش آمد و جز نیتِ آزار نداشت
آنقدَر با تشر و با عجله می بردند
وقتِ برداشتن و بستنِ دستار نداشت
می دوید و نفَسَش سوخت و میخورد زمین
کاش مرکَب به سرآسیمگی اجبار نداشت
عرقِ پیشانی رویِ محاسن میریخت
حالش آشفته شد و رنگ به رخسار نداشت
کوچه، دستِ بسته، پای برهنه، دشنام...
غربتش فرقی با حیدر کرار(ع) نداشت
عضو عضوِ بدنش یکسره از کار افتاد
کاش زهر آن همه بر کشتنَش اصرار نداشت
*
پیرهن بر تنش و ماند عقیقش در دست
پیکرش زخم نشد! نیزهٔ بسیار نداشت
تشنه جان داد ولی بود سرش بر بدنش
تنش عریان نشد و خندهٔ انظار نداشت!
#ألسلام_عليک_یا_جعفر_ن_الصادق
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#دخیلک_یا_شیخ_الائمه
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher