eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
447 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
شکوه احمدی را در میان چشمهایش دید که دشمن هم خودش را خاکسار کبریایش دید علی بود و زمان خواندن شعر «غدیریه» به ظاهر گرچه زندانی، جهان خیبرگشایش دید و شد از «جامعه» راهی به «اللهم عَرِّفنی» که زین العابدین را قلب عارف در دعایش دید شد آیینه فرا رویش تجلی گاهی از باقر که چون عبدالعظیمان را به صف در اقتدایش دید گدای سامرا هم مجتبی را بار دیگر دید کریم آل طاها را گدا وقت عطایش دید برای هر چراغی بود یک هادی ولی دنیا گریز روضه های آل یاسین را برایش دید یتیمی شد نصیبش مثل بابایش جواد و حق اگرچه هشت سالش بود امامت را ردایش دید و شد جمعی حرامی حمله ور بر خانه اش، انگار دوباره خانة خیر النساء و مرتضایش دید سر سجاده بود و بی عبا عمامه بردندش علی و صادقی را کوچه بین ماجرایش دید مدینه کاسه ای از اشک، نالان پشت پایش ریخت که در این کوچ بی برگشت اجباری رضایش دید و جا دادند در ویرانه ای بیرون شهر او را که بعد از سال ها در کاروان کربلایش دید کشاندش ظلم تا بزم شرابی که لهوف این بار کنار زینب و سجاد و باقر مبتلایش دید نشان دادند قبرش را در آن زندان که نصف عمر شبیه حضرت کاظم اسیر ناسزایش دید عبور نور را از میله ها منعی نخواهد بود همه دنیا بشیر مطلعی بی انتهایش دید شد آخر مثل نه معصوم دیگر قاتلش زهری که در فصل عطش مانند شاه سر جدایش دید گمانم سم اثر می کرد کم کم روی پاهایش که می شد این اثر را در سیاق رد پایش دید به دست دشمنش شد قبر ثارالله ویرانه و فردایی خود این روضه را صحن و سرایش دید کنار مرقد فرزند خود شد عسکریّینی که خود را یک جهان منتظر تحت لوایش دید @golchine_sher