eitaa logo
گلچین شعر
16.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
446 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رباعی_تک بیت
نوری و همیشه در تداوُم هستی تو خادم آسمان هشتم هستی بر دوش تو دیروز، غم مردم بود امروز تو روی دوش مردم هستی @robaiiyat_takbait
رئیس باشی و در جمع خادمان باشی خدوم باشی و سرمشق حاکمان باشی نشان خادمی‌ات هشتمین امام دهد رئیس هشتم جمهور مسلِمان باشی شروع دولت و پایان خدمتت رضوی و بُهت طالع سعد منجمان باشی امیر دیپلماسیّ عزت و قدرت و مرد میدان با حاج‌قاسمان باشی امید روشن مستضعفان و مظلومان و خار چشم و دل‌آشوب ظالمان باشی به عالَمی برسانی صدای قرآن را دلیل عزّ و مباهات عالِمان باشی برای حق شده تا پای جان جهاد کنی نماد «خسته مبادِ» مقاومان باشی اگر چه صائم و صابر به ناسپاسی‌ها به رسم منتظران جزء قائمان باشی رضای قلب امامت اراده‌ات باشد و یک مجسمه از عزم عازمان باشی نه شش کلاس، که یک عمر خوانده باشی عشق دبیر درس خلوص معلمان باشی شهید باشی و جلاد خوانده باشندت شهید زخم زبان مهاجمان باشی به خیرخواهی بدخواه‌های خود مشغول و اشک بدرقه‌ی چشم نادمان باشی خبر نداشته باشند از قرار تو و شب تولد عشقت در آسمان باشی @golchine_sher
اداره کل ایثارگران شهرداری تهران برگزار می‌کند: دومین دوره کنگره سراسری شعر و داستان ایثار و مقاومت "روایت پایداری" موضوعات: _ایثار و مقاومت و شهادت در آینه هشت سال دفاع مقدس _ مقاومت در آینه ایثار مادران شهدا _پاسداشت خانواده شهدا و ایثارگران _پاسداشت و _پاسداشت شهید و شهدای _ مقاومت فلسطین در آینه بخش ویژه: شهید شهید در سه قالب: شعر داستان کوتاه دلنوشته مهلت ارسال اثر: ۱۰ آبان ماه لغایت ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۳ آدرس ارسال اثر: در بله، سروش و ایتا @ASAR_FESTIVAL جوایز: بخش شعر: نفر اول: ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر دوم: ۱۰‌.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر سوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان بخش داستان: نفر اول: ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر دوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان نفر سوم: ۶.۰۰۰.۰۰۰ تومان بخش دلنوشته: ۳ برگزیده هر کدام ۳.۰۰۰.۰۰۰ تومان اختتامیه: دی ماه ۱۴۰۳
خادم الشمس! شبی قامت تو پنهان شد آهوی خسته دلی کنج حرم مهمان شد رفتی و روضه‌ی‌ تکرار تو در جنگل‌ سوخت دشت تاریک و دل شهر پر از طوفان شد رفتی و آینه‌ها بی‌خبر از نور شدند قلب‌ خونین وطن، یک شبه در طغیان شد هر گل سرخ به یادت غزلی تازه سرود ابر دلگیر شد و چشم همه باران شد قصه‌ات مانده در اندیشه‌ی تاریخ به جا یاد لبخند تو تفسیر تب وجدان شد سیل غم آمد و در کوچه خیابان جاری باز گم گشت عزیزی و جهان کنعان شد @golchine_sher
خادم حضرت سلطان ... سینه ای پر غم و یک دیده ی تر داد به من زندگی بعد تو جز غم چه مگر داد به من در میان مه و کولاک و شب جنگل‌ها آتشی شعله زد و سوز جگر داد به من و چنان بال و پر خسته تو سوخت مرا آنکه از رفتنت آن روز خبر داد به من همچو ققنوس فرود تو یقینا سخت است ای که دستان پر از مهر تو پر داد به من خادم حضرت سلطانی و دلبستگی ات همه از لطف خدا بود ' اگر داد به من "ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست" جذبه ی تربت تو شور سفر داد به من @golchine_sher
صدای آشنایی در سکوت کوه ها گم شد کسی یک شب میان بهت دنیا بی صدا گم‌ شد نگاهش گرمی شبهای یخبندان میهن بود دلش چون مشعلی روشن ، تنش در شعله ها گم‌‌ شد شب اندوه کوهستان،شب حیرانی اخبار همه فانوس‌ها دنبالش اما ماه ما گم‌ شد در آشوب ارسباران، میان باد ،در بوران نمیدانم...کسی می‌داند اصلا او چرا گم‌ شد؟! ندانستیم قدرش را ،نفهمیدیم نعمت را مگر آن شب که او در غربت آن ماجرا گم شد کسی حالا به رخت خاکی اش دیگر نمی‌خندد میان مه تمام تارو پود آن عبا گم‌ شد زمین‌ اندازه انبوه غمهایش نبود آری غریبانه شبی رفت و در آغوش خدا گم شد @golchine_sher