همه ی عمر اگر دست و دلم گفت حسین
لب من گشته عسل ریز ز القاب حسن
دیگران حاجت خود را به در غیر بَرند
چشم ما خیره شده بر کَرم ناب حسن
#علیرضا_جعفری_کجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
#امام_رضا_ع
من و چای حرم انگار رو کرده به من دنیا
نمی دانی چه حالی می دهد این چایی آقا
غم دنیای خود بردار و پابست حرم بنشین
که با یک جرعه از چایش زدوده می شود غمها
"شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها"
سبک شد استخوان هرکه در اینجا مجاور شد
تو گویی آدمی گشته رها از کل مافیها
شفا خانه است این صحن و سرا گر دیده بگشایی
ببینی پنجره فولاد و سقا خانه مستشفا
غریب و خسته و بیچاره زائر، می رسد در صحن
به دستاویز چایی خانه ی تو می شود احیا
تو گویی عیسی مریم نظر کرده است بر چایی
که حتی جرعه ی آن می کند کار مسیحا را
غرض از این غزل بر پیشگاهت عرض پابوسی است
و گرنه دعبلی خواهد سرودن از شما آقا
#علیرضا_جعفری_کجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
نمکِ سفره ی احسان حسن خوردم من
خورده ام من نمک سفره ی احسان حسن
آنقدر حُسن، زیاد است در این شهزاده
که عسل در عوض شعر چکیده ز دهن
شور و شیرین که شنیدست، به دین غایت خوش
کز لب پر نمکش رشک برد شهد و لبن
هیبت حیدری و ناز نگاه زهرا
و ردایی که رسول مدنی کرد به تن
حاتم انگشت به دندان زکرامت هایش
یوسف از حسرت رویش بدرد پیراهن
بعد او نیست کریمی که به یک غمزه کند
چشم فوجی ز فقیران درش را روشن
آه از آن دم که برد مرد غمش را خانه
سخت آن لحظه که او را بکشد حیله ی زن
گفت لا یوم ک یومی که تو داری بر نی
گفت بدتر که تنی تیر بدوزد به کفن؟؟
#علیرضا_جعفری_کجانی
#عضوکانال
@golchine_sher