eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
709 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی «گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد امام رضا گریه می کنی بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سید الشهدا گریه می کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می کنی بر رأس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه می کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه می کنی @golchine_sher
در کرب و بلا به غیر زیبایی نیست چشمان شما که چشم دنیایی نیست خاکم به دهان، که جز خرابات یزید در شام برای عمًه‌جان جایی نیست @golchine_sher
زخمش عمیـق بود و غمش انتها نداشت بعد از وقوع حـــادثه دردش دوا نداشت خون می چکید روز و شب از چشم باورش بغضش شکسته بود، ولیکن صدا نداشت بار امانتـش نکــشید آســـــمان ، بحـــق این ثقل اکبریست،که جا در سما نداشت سنگــینی غمـش کــمر کــــوه را شکست امـا خــــودش میــان بلا اعـتـنا نداشت درطول عمر گرچه غمش بی حساب بود باغش بغیر میوه ی صـبر و رضا نداشت هفت آسمان نظاره گر صــبر زینب است عشقش حسین بودوجز این ادعانداشت بحــر عنـایـتـش بخــــدا بیکــرانه اسـت بر لب (شقایقش)بجـز از این ثنا نداشت ( شقایق) @golchine_sher
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد من در اعماق خیالم … چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر تو است تار و پود همه افلاک نخ معجر توست @golchine_sher
از لحظه ای که نشسته عشق حسین تو بر دل آری تو را برده با خود ، این عشق منزل به منزل همراه نام حسینت نام تو را می توان دید در هر دم روضه خوانان، در سطر سطر مقاتل گاهی بلندای تل و گاهی سراشیب گودال در عشق اینگونه کردی یک روزه طی مراحل آه از زمانی که برگشت شیون کنان مرکب از دشت صد آه از آن دم که میشد دار و ندار تو بسمل دیدند کوفی صفت ها در تو شکوه علی را آنجا که خنجر کشیدی در مقتل از دست قاتل وقتی که مردان خود را بر مرکب نیزه دیدی حق داشتی سر بکوبی  آن لحظه بر چوب محمل ای خشم تو سیل و طوفان با زخم های فراوان مانند کوه ایستادی، رو در روی هر چه باطل از کربلا ی حسینت راهی شدی خطبه بر لب ای فاتح کوفه و شام این راه شد با تو کامل @golchine_sher