"تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟"
با زمستان فراق و غم فردا چه کنم؟
می زند موج پریشانی ساحل بر دل
بی تو در وحشت طوفانی دریا چه کنم؟
اشک می بارد از اندوه فراقت هر شب
زیر باران غمت یکه و تنها چه کنم؟
شب یلداست چرا شوق غزل در من نیست؟
واژه در واژه سکوت است به اینجا چه کنم؟
شب طولانی سال و شب حافظ خوانیست
"زان که درمان نشود درد" من آیا چه کنم؟
"هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود"
در گلو بغض و سکوت است خدایا چه کنم؟
چه بخوانم چه بگویم که غم از دل برود؟
غصه دورم زده در غربت دنیا چه کنم؟
لَیلةُالقَدرِ دلم لحظه ی بوسیدن توست
مَطلع الفجْر نیایی گل زیبا چه کنم؟
حیف باشد که نباشی و غزل خون گردد
بی تماشای رُخت، یوسف زهرا چه کنم؟
#مجتبی_باقی
#عضوکانال
#یلدای_انتظار
@golchine_sher