به نام عشق که زیباترین سرآغاز است
هنوز شیشهی عطر غزل درش باز است
جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است
هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثهای خانمان برانداز است
پدر نگفت چه رازیست اینکه تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است
به بام شاه و گدا مثل ابر میبارد
چقدر عشق شریف است و دست دل باز است
بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است
ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلندپرواز است
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
لبخند بزن ! پَر بده غمگینی خود را
بردار کمی عینک بدبینی خود را
نازک تر از آنم که بخواهی بتکانی
پا خورده نکن قالی ماشینی خود را
در بند خود آموخته ام بند زدن را
از بس که دلم بند زده چینی خود را
حاشا نکن این بوسه اگر مزه خون داد
دندان زدم از بس لب پایینی خود را
این عشق به جایی نرسد هیچ اگر که
باسیب غزل پر نکنی سینی خود را
تلخی نکن ای خوب که از اول این راه
تقدیم تو کردم همه شیرینی خود را
این منظره دور همان خانه عشق است
یک بار ببین دورتر از بینی خود را
همراه دلم باش که عشق آمده این بار
بر دوش من انداخته سنگینی خود را
#علی_اکبر_رشیدی
@golchine_sher
سالروز ازدواج💞
پیامبر اکرم و حضرت خدیجه کبری
سلام الله علیهما🤍
خوش به حالت چه قدر خوش بختی
خوش به حالت که عاشق اویی
من ندیدم به با وقاری تو
غیر زهرا هنوز بانویی
چشم بستی چه ساده از دنیا
از همه بند ها رها بودی
دل خود را گره زدی محکم
به کمندِ سیاهِ گیسویی
مال داری،مقام هم داری
همه جا احترام هم داری
چه نداری که اینچنین آن را
تو درآن چشم مست می جویی ؟
طعنه ها می زنند مردم شهر :
«دل نبند ! از سرش زیادی که !..
ثروتت را تمام دادی که ...
نکند بوده سحر و جادویی»
عشق کورت نکرد نور شدی
از جهان سیاه دور شدی
تو ولی با اهالی ظلمت
چیزی از عشق خود نمی گویی
پابه پایش در اوج غربت ها
طعنه ها، خنده ها ،اهانت ها
همه جا در کنار او هستی
می روی می رود به هرسویی
دخترت صاحب همه دنیاست
دخترت کیست حضرت زهراست
همدم توست مونس باباست
خوش به حالت که مادر اویی....
#فاطمه_معصومه_شریف
#حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
خدا، تا دست بر لوح و قلم زد
بساطِ تیره ی شب را به هم زد
به مهرش، آفتابی تازه آورد
به لطفش، روز و شبها را رقم زد
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@nabzeghalam
@golchine_sher
نگو کاشانه ای آتش گرفته
در میخانه ای آتش گرفته
دلیل اشک های شمع این است:
پر پروانه ای آتش گرفته
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
هستیام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم
باخبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم
در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی
نکته اینجاست که من رازنگهدارترم
گرچه آزردیام ای دوست محال است که من
چون تو از دوست به بیگانه شکایت ببرم
راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق
کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم
من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست!
باشد ! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم...
#احسان_انصاری
@golchine_sher
صبح
طلوع یادی ست
بر باور چشمان تو
و آواز بیقرار گنجشکان
که بر طنین دلنواز عشق
زمزمه می کنند تو را ...
تنها به شوق عبوری
از کوچه های نمناک احساس ...
#سمیه_خلج
@golchine_sher
عمریست روی دیده به اغیار بسته ام
این دیده را به خاطر دلدار بسته ام
فرقی نمی کند چو منی مرگ وزندگی
وقتی که رشته بر گره ِدار بسته ام
گوهرشد از فروغ تو این شیشه های اشک
چندی ست دُرِّ ثمین بر انظار بسته ام
با خوردنِ می از لب خونِ جگر خوشم
دل از ترحم دل غمخوار بسته ام
سر رفته تنگی دل؛ اندوه بی کران
چشم امید سمت تو بسیار بسته ام
قد می کشی ز عالمِ بالا به ناکجا
خم گشته تاک را به دیوار بسته ام
پا در گِلم بسوی تو در سنگزارِ درد
بر بادِ صبح حادثه پندار بسته ام
خال لب و خم ابرو یا چال گونه ای
من دل به گوشه ی چشمی بیمار بسته ام
از آبِ مانده تهِ جو باید حذر کنم
حالا که دل به دو رودِ سرشار بسته ام
تا هرزه گردیِ چشمت در روی گلرخان
پای نگاه تو را با اخطار بسته ام
بی حد مزن تو پیاله از ساغر هوس
تا هفت خط نشوی این مقدار بسته ام
#اکـــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
داشت در یک عصر پاییزی زمان میایستاد
داشت باران در مسیر ِناودان میایستاد
با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است
چای مینوشيد و قلب استکان میایستاد
در وفاداری اگر با خلق میسنجیدمش
روی سکوی نخست این جهان میایستاد
یک شقایق بود بین خارها و سبزهها
گاه اگر یک لحظه پیش دوستان میایستاد
در حیاط خانه گلها محو عطرش میشدند
ابر، بالای سرش در آسمان میایستاد
موقع رفتن که میشد من سلاحم گریه بود
هر زمان که دست میبردم بر آن، میایستاد
موقع رفتن که میشد طاقت دوری نبود
جسممان میرفت اما روحمان میایستاد
از حساب ِعمر کم کردیم خود را، بعدِ ما
ساعت آن کافه یک شب در میان میایستاد
قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل
باز با این حال میگفتم بمان، میایستاد
ساربان آهسته ران کارام جانم میرود
نه چرا آهسته، باید ساربان میایستاد
باید از ما باز خوشبختی سفارش میگرفت
باید اصلا در همان کافه زمان میایستاد
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوم
اینکه یک عمر به دستان تو زنجیر شوم
آسمانم شوی و تا به سرم زد بپرم:
با نگاه پر از احساس تو درگیر شوم
حس خوبیست نفس های تو را لمس کنم
آنقدر سیر ببوسم...نکند سیر شوم؟
درد اگر از تو به اعماق وجودم برسد
حاضرم دم نزنم تا که زمینگیر شوم
باید ابراز کنم نیت رویایم را
باید از زاویه ی شعر تو تفسیر شوم
یک غزل باشم و تا مرز جنونت بکشم
پر از آرایه و اندیشه و تصویر شوم
اولین تار سفید سرمن را دیدی
حس خوبی است در آغوش خودت پیر شود
#صنم_نافع
@golchine_sher
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشورهی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
زخمی به گل کهنهی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم، دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کورهی کوچک،
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چهها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت
گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد
یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همه ی دلخوشیام یک چمدان شد
با هر که نوشتیم چهها کرد به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد
#حامد_عسکری
@golchine_sher
کفر من و دعای تو فرقی نمی کند
حرف کسی برای تو فرقی نمی کند
ای آسمان که بر سر من گریه می کنی
حال من و هوای تو فرقی نمی کند
دیگر چرا سیاه نپوشم که بخت من
با رنگ چشمهای تو فرقی نمی کند
محکوم مرگ عشق خودی، گریه کن! بخند!
پایان ماجرای تو فرقی نمی کند
حرف از جدایی است: بخوان یا سکوت کن
این شعر با صدای تو فرقی نمی کند
اصلاً قرارنیست فدای کسی شوی
من می شوم فدای تو فرقی نمی کند
خالی ست صندلی تو گیرم گذاشتم
یک دسته گل به جای تو - فرقی نمی کند
این قصه را برای من از ابتدا بخوان
با اینکه انتهای تو فرقی نمی کند
با اینکه پیش چشم تو در باد گم شدن
با سوختن به پای تو فرقی نمی کند
گفتم چرا نمی رسم؟ آنگاه جاده گفت:
این جمله با «چرا»ی تو فرقی نمی کند
دیوار سنگی است که تکرار می کند:
برگرد! حرفهای تو فرقی نمی کند!
من در شبم تو نیمۀ روزی در این جهان
عید من و عزای تو فرقی نمی کند
ای معبد خراب شده! با وجود من
آرامش فضای تو فرقی نمی کند
من عاشق تواَم به خدا دوست دارمت
حتی اگر برای تو فرقی نمی کند...
#محمدسعید_میرزائی
@golchine_sher
بنشین عزیز ، اینقدر آتش به پا نکن
دل را به سوزِ عاشقیت مبتلا نکن
بر شانه ات نریز شب زلفِ بسته را
کوهی بلا برای دلم دست و پا نکن
رحمی اگر به حال پریشان نمی کنی
این کار را برای رضای خدا نکن
ای چارشنبه سوریِ هر روز خاطرم
ما را درون شعله ی غم ها رها نکن
یوسف اگر برای زلیخا نمی شوی
کنعان سینه را همه ماتمسرا نکن
از دور دست هم شده نوری به من بپاش
ماه مرا ز برکه ی قلبم جدا نکن
خورشید باش و بر شب طولانی ام بتاب
بخت سپید را شب بی انتها نکن
#جواد_مهربان
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
افتاده چه چای از دهن بعد از تو
خشکیده درخت و هر چمن بعد از تو
ترکیدن یک انار را می فهمی
شد قصه ی چشمهای من بعد از تو
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
صبح آمده تا که نغمه پرداز شود
عشق آمده تا پنجره ات باز شود
برخیز و غزل بخوان به وقتِ گل سرخ
تا روز تو عاشقــــــــــانه آغاز شود
#شهراد_میدری
@golchine_sher
يک نگاه ساده، بيش از اين هوايى نيستم
در خودم غرقم، به فکر آشنایی نیستم
با توأم تا با منی، پس با منی تا با توأم
مثل تو در قید و بندِ باوفایی نیستم
دوستت دارم... ولی بسیار از آن بیشتر
عاشقت هستم؟... نه! تا این حد فدایی نیستم!
تا که یادم بوده اهل خواهش چشم توأم
حال، با این وصف، پیدا کن کجایی نیستم!
شعرِ نازل دارم از سوی تو، تکفیرم نکن
تا ابد پیغمبرم، فکر خدایی نیستم
با تو آری، با تو نه، با تو چنان، با تو چنین
هیچ، در گیر و کش چون و چرایی نیستم
گرچه عمری آرزو کردم رها باشم، ولی
چون رهایی ربط دارد با جدایی... نیستم
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
باران، ببار و بر دل تنگم ظهور کن
ته مانده ی سبوی غمم را طَهور کن
در گوشه ای زصحن وسرای غریب عشق
از آستان آن شه خــوبان عبـور کن
دریاب روح خسته مارا سحـرگهی
وز پـرتـو رخـت دل من غـرق نور کن
آن عطر سیب را که در ایوان معطر است
یک گوشه چشم بر دل و قلب نمور کن
خواهم دوباره باز به پابوسیت رِسَم
بار دگر به جان جوادت تو جور کن
تا پادشه برات زیارت دهد (اصیل)
برخیز یک سلام تو از راه دور کن.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
#سمیه_مقدم_کوهی
#اصیلا
#عضوکانال
@golchine_sher
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا!
بریده غصه ی دل کندنت امان مرا
قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا
گذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو، جهان مرا!
سریع پیر شدم! آنچنان که آینه نیز-
شکسته در دل خود صورت جوان مرا!
به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه-
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا!
نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا!
چه روزگار غریبیست، بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا
تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این نکن دهان مرا
تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله به اصل مهم خانواده در روابط اجتماعی و بیاعتبار کردن آن، سالهاست از جمله دستورالعملهای شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی است.
نزاع اصلی ما و غرب وحشی دقیقا همینجاست
#جهاد_تبیین
#انتشار_با_شما
@golchine_sher
چیزی به جز حق در میان خون نگفتی
در عشقِ لیلا کمتر از مجنون نگفتی
ظلم و ستم در آتش خود شعلهور شد!
وقتی که از دین ذرهای بیرون نگفتی..
#الهه_نودهی
#عضوکانال
#شهید_آرمان_علیوردی
@golchine_sher