eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
956 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم از غم انگیزی این عشق شکایت نکنم من به دنبال تو با عقربه ها می چرخم عشق یعنی گله از حرکت ساعت نکنم عشق یعنی که تو از آن کسی باشی و من عاشقت باشم و احساس حماقت نکنم چه غمی بیشتر از این که تو جایی باشی بشود دور و برت باشم و جرات نکنم عشق تو از ته دل عمر مرا نفرین کرد بی تو یک روز نیامد که دعایت نکنم بی تو باران بزند خیس ترین رهگذرم تا به صد خاطره با چتر خیانت نکنم بی تو با خاطره ات هم سر دعوا دارم قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم @golchine_sher
هدایت شده از اشعار نوروز رمضانی
گفتند: شبیه بمِ کرمان شده ام آواره ی صد کوه و بیابان شده ام این خانه خرابیِ من از زلزله نیست از زلزله ی چشم تو ویران شده ام @noroz_ramezani
هدایت شده از گلچین شعر
سه تا از کانالهای شعر ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چند که از گردش دنیا سیریم با نور تو مهر و آشتی می‌گیریم آنقدر به گرمای تو عادت کردیم یک روز نبینیم تـــــو را مـــی‌میــریم @golchine_sher
امروز هم به خاطره پیوست... می‌رَوَم من، آنی‌ام که یکسره از دست می‌رَوَم من نیز مثلِ جمعِ زمین‌خوردگانِ تو هشیار سویت آمدم و مست می‌رَوَم غیر از تو من به هیچ‌کسی دل نبسته‌ام حتّیٰ اگر که با تو به بن‌بست می‌رَوَم می‌خواستم کنارِ تو باشم، نخواستی اکنون که انتظارِ تو این است، می‌رَوَم بُگذار تا ز حالِ دلم با خبر شوی آن وقت اگر که بغضِ تو نشکست، می‌رَوَم چیزی برای باختن اینجا نمانده است ای عشق! من بدونِ تو از دست... @golchine_sher
سکوت شریک جرم صدای ستمگر است سکوت در این خطا چه بسا متّهم‌تر است سکوت خطی نوشته نشد تا که شیر شد قاتل جنایت این رو، آن روی دیگر است سکوت گذاشت پا به روی خون کودکان و گذشت نپرس از چه مسیری که معبر است سکوت برادران تو در آتش و تو خاموشی به هوش باش! ستم را برادر است سکوت اجازه داد که شمر زمانه سر ببرد ببین که قبضۀ این کهنه خنجر است سکوت جواز نسل کشی را چه ساده صادر کرد عجیب نیست اگر اسم مصدر است سکوت به پشتوانۀ او می‌کشند و می‌خندند یگان پشتیبانی و سنگر است سکوت در آمده است دگر داد کافران حتی الا مسلمانان! شرم آور است سکوت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کی کمال الملک چشمت می رود جایی دگر یا چنین نقشی زند بر فالِ مینایی دگر جذبه ی گیرایی ات یک جا نمی گیرد، قرار می زند امواج موی تو به دریایی دگر کاسه ی زر میشوم، وقتی نگاهم می‌کنی مست مستم می کنی از جام صهبایی دگر در رکود برکه ها مرداب خواهد شد زمین گر نبارد آسمان را چشم شهلایی دگر این سکوت مبتلا دارد حکایت می کند از شکوه شعله ی رقصا به غوغایی دگر پای شمع جان، مسوزان این شب دیجور را تلی از خاکسترم کن نذر فردایی دگر چون گوَن در گل اگر ماندست پای روزگار همتی کن ره بیابی همرهِ پایی دگر در دلم شور و نشاط زندگانی مرده است کو پلی تا رد شوم از آن به دنیایی دگر چار فصل بندگی با یک کفن خوابیده اند کس ندارد بر تنش جز خاک دیبایی دگر نه ز سرما می گریزند و نه از گرما هلاک بی هوای بی هوا سر گرمِ سودایی دگر @golchine_sher
بدان قدر مرا؛ مانند من پیدا نخواهد شد که هرکس باتوباشد، غیر من، دیوانه خواهد شد اگر امروز بغضم را بِراند شانه های تو کسی غیر از تو فردا گریه ام را شانه خواهد شد! شبی از چِک چِک باران به گوشِ کاسه فهمیدم که این سقفِ ترک خورده، وَبالِ خانه خواهد شد غرورم راشکستی راحت و هرگز نفهمیدی که بُرجی خسته با پس لرزه ای ویرانه خواهد شد نَفَهمیدی که وقتی عِشق باشد، کِرمِ خاکی هَم اگر پیله بِبافَد دور خود پَروانه خواهد شُد تورا من زنده خواهم داشت، زیرا عشقِ من روزی برای نسل های بعدِ ما افسانه خواهد شد @golchine_sher
هدایت شده از اشعار نوروز رمضانی
مانند اسیر نم نمک می میرم در کنج اتاق مشترک می میرم بعد از تو شبیه رود خشکی هستم از تشنگی ات بدون شک می میرم @noroz_ramezani